کد سایت
ar22743
کد بایگانی
92138
نمایه
نوشتن قصههای خیالی و غیر واقعی
طبقه بندی موضوعی
گوناگون
خلاصه پرسش
آن دسته از داستانسراییهای دینی که در آن از شخصیتها و حوادث خیالی استفاده میشود، چه حکمی دارد؟
پرسش
حکم نوشتن قصههای خیالی، با هدف تبلیغ و عبرتگیری چیست؟ البته در این قصهها افعالی را به خداوند نسبت میدهد مانند اینکه گفته میشود: خدا خواست که فلان کار نشود، یا فلان شخص حمایت شود یا نشود؛ چرا که مثلاً شخص صالحی است. یا توکل بر خدا کرده است، یا میگوییم خداوند فلان شخص یا گروه اشرار را هلاک کرد؟
پاسخ اجمالی
بسیار میبینیم که نویسندگان در داستانسراییهای خود برای ارسال یک پیام از مطالبی خیالی و زاییده ذهن، بهره میجویند.
در طرف مقابل، مخاطبان این داستانها با آنکه پیامهای نویسنده را به خوبی دریافت میکنند، اما به این موضوع نیز توجه دارند که تمام آنچه در داستان آمده، خبری از یک واقعیت عینی نیست تا بتوان با برچسبهای «راست» و «دروغ» به ارزیابی آنها پرداخت.
نظر بیشتر فقها در مورد چنین نگارشهایی آن است که اصل چنین داستانسراییها ایرادی ندارد، اما به شرط آنکه از قرائن و نشانههای موجود در نوشتار، غیر واقعی و خیالی بودن آنها فهمیده شده و نیز مطالبی که به دین نسبت داده میشود، با آموزههای دینی ناهمخوان نبوده و از تعابیر غیر مناسب با شئونات دینی نیز در نوشتار، خودداری شود.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):
اگر مشتمل بر انتساب به خدا به قصد حکایت باشد و قرینهای بر غیر واقعی بودن نیاورد، جایز نیست و همچنین است اگر با توجه به نوع داستان سرایی مفسدهای مثل تضعیف اعتقادات بر آن مترتب شود.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
اگر قصه را طوری بنویسد که خداوند مثلاً این کار خوب را دوست دارد و یا خداوند این شخص را که کار خوبی انجام داده یا میدهد را دوست دارد، اشکال ندارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در صورتی که قرینه وجود داشته باشد که جنبه خیالی دارد و تعبیرات زننده نباشد، مانعی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
در فرض سؤال؛ اشکال دارد.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
بیان مفاهیم اسلامی در قالب مَثلها و داستانهای خیالی اشکال ندارد، بلکه اگر با ظرافت و دقت باشد، بسیار هم مطلوب است. این مقدار از نسبت که در سؤال آمده است مصداق دروغ و افتراء نسبت خداوند نیست، بلکه بیان جلوۀ رحمت و قدرت خدا است.
لینک به سایت استفتائات
در طرف مقابل، مخاطبان این داستانها با آنکه پیامهای نویسنده را به خوبی دریافت میکنند، اما به این موضوع نیز توجه دارند که تمام آنچه در داستان آمده، خبری از یک واقعیت عینی نیست تا بتوان با برچسبهای «راست» و «دروغ» به ارزیابی آنها پرداخت.
نظر بیشتر فقها در مورد چنین نگارشهایی آن است که اصل چنین داستانسراییها ایرادی ندارد، اما به شرط آنکه از قرائن و نشانههای موجود در نوشتار، غیر واقعی و خیالی بودن آنها فهمیده شده و نیز مطالبی که به دین نسبت داده میشود، با آموزههای دینی ناهمخوان نبوده و از تعابیر غیر مناسب با شئونات دینی نیز در نوشتار، خودداری شود.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):
اگر مشتمل بر انتساب به خدا به قصد حکایت باشد و قرینهای بر غیر واقعی بودن نیاورد، جایز نیست و همچنین است اگر با توجه به نوع داستان سرایی مفسدهای مثل تضعیف اعتقادات بر آن مترتب شود.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
اگر قصه را طوری بنویسد که خداوند مثلاً این کار خوب را دوست دارد و یا خداوند این شخص را که کار خوبی انجام داده یا میدهد را دوست دارد، اشکال ندارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در صورتی که قرینه وجود داشته باشد که جنبه خیالی دارد و تعبیرات زننده نباشد، مانعی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
در فرض سؤال؛ اشکال دارد.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
بیان مفاهیم اسلامی در قالب مَثلها و داستانهای خیالی اشکال ندارد، بلکه اگر با ظرافت و دقت باشد، بسیار هم مطلوب است. این مقدار از نسبت که در سؤال آمده است مصداق دروغ و افتراء نسبت خداوند نیست، بلکه بیان جلوۀ رحمت و قدرت خدا است.
لینک به سایت استفتائات
[1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.