به مشام آمدن بوی خوش از انسانها، موضوعی است که مورد پسند همهی مردم بوده و عقل نیز آنرا میپسندد؛ و از همینرو مورد تأیید و تأکید شرع مقدس نیز قرار گرفته است.
طبیعی است که چنین رفتار منطبق با عقل و شرع مورد توجه ویژه رسول خدا(ص) نیز باشد:
- امام باقر(ع) فرمود: «چند خصلت در پیامبر(ص) بود که در هیچکس دیگر نبود. یکی از آنها استفاده زیاد از عطر بود به گونهای که ایشان از هیچ راهی نمیگذشت، مگر آنکه هر کس بعد از چند روز از آنجا میگذشت، از بوی خوشی که از آنحضرت باقیمانده بود، میفهمید حضرتشان(ص) از آنجا عبور کرده است. و هیچ چیز خوشبویی را برای حضرتشان نمیآوردند، مگر آنکه به خود میمالید، و میفرمود: این بویش مطبوع و خوب و حمل نمودنش آسان است و اگر هم آن عطر را به کار نمیبرد انگشتانش را در آن مینهاد و بعد میمکید، و میفرمود: خداوند لذت مرا در زنان و بوی خوش و روشنی چشم مرا در نماز و روزه قرار داده است».[1]
- امام صادق(ع) فرمود: «پیامبر(ص) برای عطر بیشتر از غذا خرج میکرد».[2]
- در گزارش دیگری آمده است که پیامبر(ص) با مشک خود را خوشبو میکرد، به گونهای که مشک بر فرق سر حضرت برق میزد. و با چیزهای بیرنگ که مناسب مردان است؛ مثل عنبر و عطر و عود قماری(نوعی از عود) خود را خوشبو مینمود و در شب تاریک پیش از آنکه دیده شود از بوی خوشش شناخته میشد، به طوری که رهگذر میفهمید، این پیامبر(ص) است.[3]
از مجموع روایات میتوان مطمئن شد که پیامبر اسلام(ص) توجه ویژهای به عطر و بوی خوش داشت؛ اما اینکه هزینهی عطر آنحضرت بیش از هزینهی غذای ایشان بود، تنها در یک کتاب معتبر و آن هم بدون ذکر سلسله سند ذکر شده است؛ از اینرو نمیتوانیم با قطع و یقین بگوییم که این موضوع، رویکردی دائمی در زندگی حضرتشان بوده است.
به هر حال، در این روایت نیز دلیل خاصی برای ترجیح عطر بر غذا ارائه نشده است؛ اما میتوان گفت که فایدهی غذاها بیشتر به خود انسان میرسد، اما عطر و بوی خوش علاوه بر آنکه انرژی مثبت به خود فرد میدهد، افراد پیرامونی را نیز از مزایای آن بهرهمند میسازد.
شاید از همینرو باشد که ثواب اعمالی مانند نماز، اگر همراه با استفاده از عطر باشد، چندین برابر ثواب نماز کسی است که از بوی خوش استفاده نمیکند.
امام صادق(ع) فرمود: «دو رکعت نماز کسی که (به هنگام نماز) خود را معطّر میکند، از هفتاد رکعت نماز کسی که عطر نمیزند، برتر است».[4]
[1]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 34، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[2]. همان، ص 43.
[3]. همان، ص 33 – 34.
[4]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 40، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق.