واژهی «غزوه» از ریشهی «غزا»، به معنای طلبکردن است.[1] و در منابع تاریخی به جنگهایی که رسول خدا(ص) در آنها حضور داشت، از واژه «غزوه» استفاده شده؛ اما جنگهایی که خود آنحضرت در آنها شرکت نداشت، به شرط آنکه بیش از یک نفر در آنها حضور میداشت، «سریه» نامیده میشد.[2]
این واژه و همریشههای آن در آیات و روایات نیز آمده، و این اصطلاح در زمان حیات رسول خدا(ص) نیز مطرح بود:
- «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَکونُوا کالَّذینَ کفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِی الْأَرْضِ أَوْ کانُوا غُزًّی لَوْ کانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِیجْعَلَ اللَّهُ ذلِک حَسْرَةً فی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ یحْیی وَ یمیتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ»؛[3] ای کسانی که ایمان آوردهاید، مانند کسانی نباشید که کفر ورزیدند؛ و به برادرانشان هنگامی که به سفر رفته [و در سفر مردند] و یا جهادگر شدند [و کشته شدند]، گفتند: «اگر نزد ما [مانده] بودند، نمیمردند و کشته نمیشدند.» [شما چنین سخنانی مگویید] تا خدا آنرا در دلهایشان حسرتی قرار دهد. و خدا[ست که] زنده میکند و میمیراند، و خدا[ست که] به آنچه میکنید بینا است.
- رسول خدا(ص) فرمود: «غَزْوَةٌ فی الْبَحْرِ مِثْلَ عَشَرَ غَزَواتٍ فِی الْبَرِّ»؛[4] یک جنگ در دریا برابر با ده غزوه در خشکی است و در نقل دیگری فرمودند: «غزوة فی البحر خیر من عشر غزوات فی البر»؛[5] یک جنگ دریایی بهتر از ده جنگ زمینی است.
- امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: «... وَ مَنْ غَزَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اسْتُجِیبَ لَهُ کَمَا اسْتُجِیبَ لَکُمَا یَوْمَ الْقِیَامَة».
حضرت موسی(ع) دعا کرد و هارون(ع) و فرشتهها آمین گفتند. پس خدا خطاب به آنان فرمود: دعای شما به اجابت رسید، پس استقامت کنید و هر کسی تا روز قیامت در راه خدا جهاد کند، دعایش مانند دعای شما مستجاب خواهد شد.[6]
اما گاه پرسشی مطرح میشود مبنی بر اینکه اسلام، دین گذشت و مهربانی است و پیامبر اسلام(ص) نیز در برخورد با مردم مأمور به عفو و گذشت بود؛ پس چرا این تعداد غزوه برای آنحضرت(ص) نقل شده و حضرتشان تا این مقدار به مناطق مختلف، لشگرکشی داشت؟!
در پاسخ باید گفت؛ در بیشترین تعداد از غزوات و لشگرکشیهایی که در تاریخ از آنها یاد شده، یا مانند غزوه سویق[7] نبردی در آنها رخ نداده و یا و یا اساسا لشکرکشی به معنای واقعی آن وجود نداشته، بلکه گاه دو یا سه نفر از مسلمانان در مسیری با چند نفر از مشرکان درگیر شده و نام آنرا جنگ مینهادند؛ زیرا مسلمانان از رسول خدا(ص) پرسیده بودند که آیا میتوانیم هر لشکرکشی و مانور جنگی را به عنوان یک نبرد به شمار آوریم؟! که حضرتشان پاسخ مثبت دادند.[8]
به عنوان نمونه سریه عبدالله بن جحش که هیچ نبردی در آن رخ نداد، با اجازه پیامبر(ص) به عنوان یک نبرد ثبت شد.[9]
گفتنی است در منابع تاریخی به برخی سریههای مهم نیز غزوه گفته شده است؛ مانند غزوه موته[10] که پیامبر(ص) شخصا در این جنگ حضور نداشت و فرماندهی این لشکر را بر عهدهی زید بن حارثه گذاشته بود.[11]
البته برخی مورخان به دلیل عدم حضور پیامبر(ص) در این نبرد، آنرا «سریه» نامیدهاند.[12]
در هر حال، تفاوتگذاشتن میان «غزوه» و «سریه» با توجه به حضور و یا عدم حضور پیامبر(ص) چیزی نیست که منشأ قرآنی و یا روایی داشته باشد که نتوان واژهها را جابجا استفاده نمود.
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 15، ص 123، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[2]. ابوالفرج حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیة، ج 3، ص 213، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ دوم، 1426ق.
[3]. آل عمران، 156.
[4]. سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن بن ابوبکر، الجامع الصغیر، ج 2، ص 198، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیتا.
[5]. همان.
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 510، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[8]. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 2، ص 45، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بیتا.
[9]. بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق، قلعجی، عبد المعطی، ج 3، ص 20، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق.
[10]. السیرة الحلبیة، ج 3، ص 213؛ «فرمانده سپاه جنگ موته»، 44912.
[11]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 212، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1417ق.
[12]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 97، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق.