یکی از معمولیترین عبارتهایی که در توصیف وضعیت وجودی اعیان ثابته به کار میرود، این عبارت است که «الاعیان الثابتة ما شمت رائحة الوجود». ظاهر این عبارت نفی هرگونه وجود برای اعیان ثابته است؛ اما منظور از این تعبیر آن است که اعیان ثابته هرگز خودشان به صورت خارجی درنمیآیند؛ یعنی حقیقت و هویت ثبوتی آنها در خارج نمیآید و تنها در تعین ثانی ثابت و محققاند، هرچند آثار آنها به صورت اعیان خارجی در خارج هستند.
به تعبیر قیصری در شرح فصوص الحکم مظاهر اسما که همان اعیان ثابته در حضرت علمی هستند، رائحه وجود خارجی را هرگز درک نکردهاند؛ بنابر این، آنچه موجود است همان وجود متعین بر حسب اعیان ثابته است، نه خود اعیان.[1]
گفتنی است که نحوهی تقرر اعیان ثابته ثبوتی است، نه وجودی؛ از اینرو ثبوت و استقرار در تعین ثانی ذاتی آنها است؛ لذا از مرحلهی بطون و ثبوت علمی در حضرت علمی هرگز به خارج از علم و مرحلهی ظاهر نخواهند آمد و ذاتی شیء هرگز از شیء جدا نخواهد شد، بلکه تنها مظاهر اعیان ثابته، یعنی اعیان خارجی در خارج از صقع ربوبی پدید میآیند؛ از اینرو آثار و احکام اعیان ثابته که همان اعیان خارجی باشند ظهور و وجود مییابند، همانگونه که وجود ذهنی خانه که در ذهن مهندس است هرگز از موطن ذهن به خارج نمیآید؛ یعنی امر ذهنی از ذهن به عین منقلب نمیشود، بلکه تنها اثر آن در خارج به شکل منزل و ساختمان خود را نشان میدهد.[2]
[1]. ر. ک: قیصری رومی، محمد داوود، شرح فصوص الحکم، مصحح، آشتیانی، سید جلال الدین، ص 1025، انتشارات علمی فرهنگی.
[2]. ر. ک: یزدان پناه، سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، نگارش، انزلی، سید عطاء، ص 475- 477، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388.