نه تنها انسان، بلکه همهی موجودات جلوهای از جلوههای خداوند هستند؛ یعنی در عالم تکوین و هستی، همهی موجودات در وجود و خصوصیات وجودی خود محتاج ذات متعالی خدا و وابسته به او هستند.[1]
اما در پاسخ به پرسش مطرحشده باید گفت؛ مقصود از اینکه انسان جلوهای از خدا است؛ یعنی انسان فعل خدا است. و اینکه ویژگیهایی منفی؛ مانند حسد، حرص، طمع و ... در این جلوه خدا وجود دارد، معنایش آن است که خداوند در انسان، قابلیت اتصاف به این صفات را قرار داده است، چنانکه قابلیت اتصاف به مقابل و ضد اینها را نیز قرار داده و سپس به انسان اختیار داد که میتواند با سلوک و رفتار خود هر یک از این صفات متضاد را در خود تحقق بخشد، و لازمهی خلقت موجود مختار همین است که بتواند مسیرهای متضاد را بپیماید. بنابراین، اسناد این امور به خداوند منافات با اسناد آنها به انسان ندارد و موجب سلب مسئولیت از انسان نمیشود، چنانکه منافات با مبغوضبودن این امور با استناد به اراده تشریعی خداوند ندارد.[2]
البته گفتنی است که این شبهه از آنجا ناشی میشود که در خداوند صفات منفی وجود ندارد و هرچه هست زیبایی و خیر محض است؛ از اینرو جلوه و نشانهی او هم باید سراسر زیبایی باشد، در حالی که چنین نیست. در اینجا میگوییم نه تنها انسان بلکه انسان و همهی موجودات جلوهای از جلوههای خداوند هستند؛ و این بدان معنا نیست که پس نباید صفات منفی در انسان وجود داشته باشد؛ چرا که انسان در عین اینکه جلوه و فعل خدا است، مختار هم هست.
[1]. ر. ک: «مراتب توحید»، 1913.
[2]. ر. ک: «اختیار انسان»، 3267.