یک نیکی میتواند پاسخی متناسب به نیکی دیگران باشد و یا آنکه بدون هیچ رفتاری از دیگران که پاسخ متقابلی را بطلبد، انجام شده باشد و طبیعی است که نوع دوم آن ارزشمندتر است.
با این مقدمه باید گفت که «تفضل» از ریشه «فضل»، در لغت به معنای زیاده از حد میانه است و به هر بخششی که دادن آن واجب نیست، «فضل» گفته میشود.
در همین راستا و در نگاهی عارفانه، تمام لطف و کَرَمهای پروردگار نسبت به بندگان خویش، نوعی «فضل الهی» است، نه آنکه که بندگان چیزی از خدا طلبکار بوده و شایستگی دریافت آنرا داشته باشند.
این سخن امام سجاد(ع) که میفرماید:«جَمِیعُ إِحْسَانِکَ تَفَضُّل»،[1] ناظر به همین برداشت عارفانه از نیکیهای پروردگار است؛ یعنی خدایا هر احسانی که میکنى از روى تفضل است.
بر اساس آنچه از این سخن و دیگر آیات و روایات استفاده میشود، احسان، نیکى و عنایت پروردگار به بندگان خود، ناشی از «تفضّل» است، نه آنکه انسان کار و تلاشی را انجام داده و به صورت طبیعی مستحق دریافت پاسخی نیک باشد!
به عبارت دیگر، فضل و تفضّل یعنى لطف و بخشش مجّانى خدای متعال به نیازمند و دردمند.
البته لطف و احسان مجّانی خداوند به بنده خویش بدون آنکه استحقاقش را داشته باشد، معنایش آن نیست که بنده هیچ عملی انجام ندهد و باز هم به فضل الهی امیدوار باشد؛ بلکه معنای دقیقش آن است که یک شخص عارف، هیچ عمل بزرگ و کوچک خود را به اندازهای نمیبیند که خود را مستحق پاداشی برای آن بداند.
از اینرو، تفضل الهی منافاتی با آن ندارد که اعمال نیکی که در قرآن و روایات بارها بر آن تأکید شده و سبب رضایت پروردگار و ورودمان به بهشت است را ترک کنیم؛ زیرا فرمان خدا را باید بپذیریم؛ چه ثوابی به دنبال داشته باشد و چه پاداشی برای آن در نظر گرفته نشده باشد. با این نگاه، ما مستحق پاداش نیستیم، اما خداوند در آخرت، فضلش را شامل حالمان خواهد کرد، همانگونه که در دنیا تمام انسانها از ابتدای تولد از فضل و احسان الهی برخوردارند، بدون آنکه طلبکار و مستحق چنین فضلی باشند.
برای آگاهی بیشتر در این زمینه به مدخل «تفضل» در همین پایگاه مراجعه نمایید.
[1]. على بن الحسین ع(امام چهارم)، الصحیفة السجادیة، ص 64، قم، دفتر نشر الهادی، چاپ اول، 1376ش.