«اسم تفضیل»یکی از اسمهای مشتق و با ریشه مصدری بوده و کاربردش در مواردی است که بخواهیم چیزی را در جهتی از جهات(چه مثبت و چه منفی)، در درجه بالاتری از دیگری یا دیگران قرار داده است. به عبارت دیگر، درصدد اعلام این موضوع باشیم که فرد یا چیزی که «اسم تفضیل» را در مورد او به کار بردهایم، بر غیرش اضافه و زیادى دارد.
قرآن کریم، حدود 800 بار از «اسم تفضیل» در آیات خود بهره جسته است.
«اسم تفضیل»، غالبا بر وزن «أَفْعَل»ساخته میشود.
مانند أکبر، أرحم، أنور، أحسن، أقبح و ... (بزرگتر، دلسوزتر، درخشانتر، زیباتر، زشتتر و ...)
صیغه مؤنث آن نیز بر وزن «فُعْلَی» آورده میشود، مانند کبری، دنیا و ...
«اسم تفضیل» گاهی ناظر به برتری بر تمام دیگران است:
«و هو أرحم الراحمین» خداوند از تمام دلسوزان، دلسوزتر است.
و گاهی ناظر به برتری گزینه مورد نظر بر گزینه و یا گزینههای خاص و مشخصشده است:
الف)«ملک سلیمان اوسع من ملک داود»؛ دایره حکومت حضرت سلیمان(ع) گستردهتر از قلمرو حضرت داود(ع) بود.
ب)«المشتری أکبر سیارة فی المنظومة الشمسیة»؛ مشتری بزرگترین سیاره منظومه شمسی است.
فعلى که «اسم تفضیل» از آن مشتق میشود باید داراى شرایط زیر باشد:
- ثلاثى مجرد باشد.
- معنای مرتبط با رنگها را نداشته باشد.
- دلالت بر عیب نکند.
حال اگر فعلى دارای شرایط یاد شده نبود، ولی با این وجود بخواهیم اسم تفضیلی از آن بسازیم، لازم است، ابتدا فعل ثلاثى مجردى که دارای معنای مبالغه، شدّت، کثرت و ... است را انتخاب کرده، سپس مصدر فعل مورد نظر خود را به عنوان تمیز و با اعراب منصوب، بعد از آن قرار دهیم؛ یعنی در مواردی که نمیتوانیم اسم تفضیل مستقلی را از برخی افعال بسازیم، ترکیب (اسم تفضیل از افعال ثلاثی مجرد خاص+مصدر افعالی که نمیتوان از آنها اسم تفضیل ساخت)، دارای همان معنا و کاربرد خواهد بود:
- ثلاثی مزید: «حسن اشد استقلالا من باقی اسرته»؛ حسن از دیگر اعضای خانوادهاش مستقلتر است.
- رنگها: «هذا القرطاس اشدّ حمرة»؛ این کاغذ سرخیاش بیشتر است.
- عیبها: «هذا الجریح، اشدّ عرجا من سایر مرضی المستشفی»؛ این زخمی از دیگر بیماران بیمارستان بیشتر میلنگد.
اسم تفضیل را میتوان با سه شیوه مورد استفاده قرار داد:
الف)با اضافه به کلمه بعد: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویم»؛[1](همانا انسان را در نیکوترین ساختار آفریدیم).
ب)همراه با الف و لام: «اقرأ و ربّک الأکرم»؛[2](بخوان در حالی که خداوندت از همه بزرگوارتر است).
ج)همراه با حرف جر «مِن»: «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ»؛[3](براى گروهى که به درجه یقین رسیدهاند، چه کسى میتواند بهتر از خدا حکم کند؟).[4]
[1]. تین، 4.
[2].علق، 3.
[3].مائده، 50.
[4]. ر. ک:ذهنی تهرانی، سید محمد جواد، حل المسائل الهدایة فی النحو، ج 1، ص 156- 159، قم، گنجینه ذهنى، چاپ اول، 1381ش.