یکی از واجباتی که در قرآن کریم - بعد از دستور به پرستش خداوند ذکر شده- نیکی به پدر و مادر است.[1] لذا در قرآن و روایات، تأکید فراوانی بر رعایت حقوق والدین و نیکی و احسان به آنان شده است.[2] در مقابل، رعایت نکردن این واجب، علاوه بر مجازات اخروی - در صورت توبه نکردن- مجازات دنیایی را نیز در پی دارد که در این جا به برخی از آنها اشاره می شود:
1. سلب توفیق در انجام عبادات و ترک گناهان؛ امام رضا(ع) در این باره می فرماید: «خداوند، عقوق والدین و نافرمانی از آنان را حرام کرده است؛ زیرا این کار باعث سلب توفیق الاهی در اطاعت از دستورات او می شود».[3]
2. جلوگیری از استجابت و برآورده شدن دعا؛ امام صادق(ع) فرمود: «یکی از گناهانی که مانع قبول شدن دعا می گردد، و هوا را تیره می کند، عقوق والدین است»؛[4] و تیره شدن هوا کنایه از این است که بی احترامی به والدین مانع ادراک قلب نسبت به حق است.[5]
3. شقاوت و بدبختی؛ امام صادق(ع) می فرماید: «آزار رساندن به پدر و مادر، جزو گناهان کبیره است؛ زیرا خداوند کسی که مورد عاق والدین قرار گرفته است را گناه کار و شقی و بدبخت قرار داده است».[6]
4. مورد لعن و محروم شدن از رحمت خداوند؛ امام صادق (ع) فرمود: «ملعون است، ملعون است کسی که پدر یا مادرش را کتک بزند. ملعون است، ملعون است کسی که والدین خود را آزار دهد».[7] مقصود از لعن در آخرت؛ عقوبت الاهی و در دنیا؛ انقطاع و دور شدن از قبول رحمت و توفیق خداست.[8]
5. پذیرفته نشدن نماز؛ امام صادق (ع) فرمود: «کسی که نگاه غضب آلود به پدر و مادرش کند، هر چند که آنها به او ظلم کرده باشند، خداوند هیچ کدام از نماز هایش را قبول نمی کند».[9]
[1]. بقره، 83.
[2]. ر.ک: نمایه «وظایف فرزندان در برابر والدین»، سؤال 3432.
[3]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 479، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1358ش.
[4] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالحدیث، ج 4، ص 257، چاپ اول، دارالحدیث، قم، 1429ق.
[5]. مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی-الأصول و الروضة، محقق و مصحح: شعرانى، ابوالحسن، ج 10، ص 173، المکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1382ق.
[6]. علل الشرایع، ج 2، ص 479.
[7]. کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، نعمة عبدالله، ج 1، ص 150، دار الذخائر، قم، چاپ اول، 1410ق؛ شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج 16، ص 281، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409 ق.
[8]. راغب أصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص 741، دار القلم، الدار الشامیة، بیروت، دمشق، چاپ اول، 1412ق.
[9]. الکافی، ج 4، ص 65.