کد سایت
fa24046
کد بایگانی
28674
نمایه
استفاده پیامبر از قانون جار
خلاصه پرسش
رسول خدا(ص) در چه زمانی از قانون جار استفاده کرد؟
پرسش
رسول خدا(ص) در چه زمانی از قانون جار استفاده کرد؟
پاسخ اجمالی
طبق گزارشات برخی از منابع تاریخی، در سال «دهم بعثت» پس از آزادی پیامبر و یارانش از محاصره در شعب ابی طالب؛ همسر پیامبر گرامی اسلام، خدیجه و عموی پیامبر(ص) ابوطالب از دنیا رفتند[1] و پس از آن آزار و اذیت مشرکان و بتپرستان مکه زیادتر شد. از اینرو، پیامبر اسلام(ص) برای درخواست کمک و تبلیغ اسلام به طائف رفتند و مدت ده روز در آنجا ماندند ولی مردم طائف نه قبول اسلام نمودند و نه به ایشان کمک کردند، بلکه جسارت نمودند و به کودکان و سفیهان خود دستور دادند پیامبر(ص) را سنگباران نمایند و از آنجا بیرون کنند. پیامبر(ص) به سوی مکه به راه افتادند در بین راه یکى از مردم مکه را که پنهانی مسلمان شده بود دید و به او فرمود: «آیا پیامى از طرف من میبرى؟» او گفت: «آرى» فرمود: «پیش اخنس بن شریق برو و به او بگو محمّد مىگوید: «آیا مرا پناه مىدهى تا برای انجام عمره، سعی و طواف نمایم؟» آن شخص پیش اخنس رفت و پیغام رسول خدا را به او رساند.
اخنس گفت: «من هم پیمان قرشیان هستم نمیتوانم بر ضد آنها کسی را پناه بدهم» آن شخص گفتار اخنس را به پیامبر(ص) رسانید، آن حضرت فرمود: «پیش سهیل بن عمرو برو بگو محمد مىگوید: «آیا مرا پناه مىدهى تا برای انجام عمره، سعی و طواف نمایم؟» سهیل نیز عذر آورد و پناه نداد؟ پیامبر(ص) او را پیش مطعم بن عدى فرستاد که مطعم قبول کرد پیامبر(ص) را پناه بدهد. آن شخص بازگشت و سخن مطعم را به پیامبر(ص) رساند و پیامبر در امان مطعم، قرار گرفت.
صبحگاهان مطعم بن عدى با پسران و برادر زادگان خود سلاح پوشیدند و به مسجد الحرام آمدند و چون ابو جهل او را دید گفت: «پناه دهندهاى یا تابع پناه دهنده؟» مطعم گفت: «پناه دهندهام» ابو جهل گفت: «هر که را پناه دادهاى در پناه ما نیز هست» پیامبر(ص) وارد مکه شد سعی و طواف خویش را انجام داد و به مطعم فرمود: «مرا امان دادی کار نیکویی انجام دادی و بر من است که تو نیز در پناه و جوار من قرار بگیری. مطعم گفت: همینجا در پناه و امان من بمان، پیامبر(ص) فرمود: «چون مشرک هستی بیشتر از یک روز نزد تو نمیمانم، بنابراین مطعم اعلام کرد دیگر محمد در پناه من نیست».[2]
اخنس گفت: «من هم پیمان قرشیان هستم نمیتوانم بر ضد آنها کسی را پناه بدهم» آن شخص گفتار اخنس را به پیامبر(ص) رسانید، آن حضرت فرمود: «پیش سهیل بن عمرو برو بگو محمد مىگوید: «آیا مرا پناه مىدهى تا برای انجام عمره، سعی و طواف نمایم؟» سهیل نیز عذر آورد و پناه نداد؟ پیامبر(ص) او را پیش مطعم بن عدى فرستاد که مطعم قبول کرد پیامبر(ص) را پناه بدهد. آن شخص بازگشت و سخن مطعم را به پیامبر(ص) رساند و پیامبر در امان مطعم، قرار گرفت.
صبحگاهان مطعم بن عدى با پسران و برادر زادگان خود سلاح پوشیدند و به مسجد الحرام آمدند و چون ابو جهل او را دید گفت: «پناه دهندهاى یا تابع پناه دهنده؟» مطعم گفت: «پناه دهندهام» ابو جهل گفت: «هر که را پناه دادهاى در پناه ما نیز هست» پیامبر(ص) وارد مکه شد سعی و طواف خویش را انجام داد و به مطعم فرمود: «مرا امان دادی کار نیکویی انجام دادی و بر من است که تو نیز در پناه و جوار من قرار بگیری. مطعم گفت: همینجا در پناه و امان من بمان، پیامبر(ص) فرمود: «چون مشرک هستی بیشتر از یک روز نزد تو نمیمانم، بنابراین مطعم اعلام کرد دیگر محمد در پناه من نیست».[2]
[1]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 129، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، 1417ق؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 4، ص 154، مکتبة الثقافة الدینیة، بور سعید، بیتا؛ ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 90، دار صادر، بیروت، 1385ق؛ عاملی نباطی، علی من محمد، الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، محقق و مصحح: رمضان، میخائیل، ج 1، ص 176، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ اول، 1384ق.
[2]. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفى، الأبیارى، ابراهیم، شلبى، عبد الحفیظ، ج 1، ص 381، دار المعرفة، بیروت، چاپ اول، بیتا؛ حمیرى کلاعى، ابو الربیع، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله صلّى الله علیه و آله و سلّم و الثلاثة الخلفاء، ج 1، ص 248، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1420ق؛ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ج 3، ص 137 و 138، دار الفکر، بیروت، بیتا؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 19، ص 7 - 8، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.