کد سایت
fa25315
کد بایگانی
30228
نمایه
نجاست و وفاداری سگ
طبقه بندی موضوعی
سگ
خلاصه پرسش
چرا در اسلام سگ که حیوانی با وفا است، عین نجاست دانسته شده است؟
پرسش
چرا در اسلام سگ که چنین با وفا است عین نجاست است، همچون مدفوع انسان، در صورتی که سگهای اصلاح نژاد شده وجود دارند که شاید از بعضی انسانها نیز تمیزتر باشند، ولی موش و یا سوسک که برای ما مظهر کثیفیاند عین نجاست نیستند؟
پاسخ اجمالی
1. تمام احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است و هیچ حکمی از احکام اسلامی بدون جهت، حلال و یا حرام و یا واجب و ... نشده است. کسانی که پایه توحید خود را محکم ساختهاند و طبق دلایل قطعی عقیده دارند که قانونگذار اسلام؛ یعنی، خداوند متعال، بینیاز مطلق و دارای علم و حکمت بیپایان است، هیچگونه تردیدی نخواهند داشت که تمام احکام و مقررات و دستورهای اسلامی که پیامبر اسلام(ص) از طرف خدای متعال برای بشر آورده است، دارای مصالح و فوایدی میباشد که برخی از آنها در آیات و روایات بیان شده است؛ و در مواردی که هم خداوند به حکمت برخی از احکام اشاره نکرده است، خود بر اساس حکمتی بوده است؛ زیرا علم و حکمت خدای بزرگ ایجاب میکند که هیچ فرمانی را بدون رعایت مصالح بندگانش صادر نکند و چنین افرادی همیشه در صدد پیروی از دستورهای الهی هستند و دانستن و ندانستن جزئیات فلسفه و چرایی احکام در روحیه آنان اثری نخواهد داشت.[1]
2. نجس بودن چیزی، لزوماً دلیلی بر پست بودن آن نیست؛ مثلاً خون که یکی از حیاتیترین مواد در وجود انسان است، آیا تنها به دلیل نجس بودن آن، میتوان گفت که چیز پستی است؟! ضمن اینکه، میدانیم انسان از چیزی به وجود میآید که نجس(منی) است.
3. اینکه چیزی مانند سوسک، پیش ما مظهر کثیفی است نمیتواند ملاک نجاست و طهارت باشد؛ زیرا طهارت و نجاست پدیدهاى شرعى است که تنها فقه عهدهدار بیان احکام آن است و شناخت پدیدههاى پاک و نجس تنها با معرّفى شارع مقدّس ممکن است. در مقابل؛ ادراک تمیزى و کثیفى، امرى عرفى و عقلایى و بر اساس طبع انسانی است که افزون بر دین، بهداشت نیز از آن سخن به میان میآورد. «طهارت»، پاکى از نجاست شرعى است که در بسیارى از کارها؛ مانند: نماز، روزه، خوردن و آشامیدن ضرورت دارد و «نجاست» به معناى نجس بودن یا نجس شدن چیزى است. بر این پایه، چیزهایى که شارع آنرا عین نجس دانسته است؛ غیر از بهداشت و کثیفی است.
به علاوه؛ همین سوسک و ... که پیش مسلمانان به حق و بر اساس پیروی از احکام دین اسلام مظهر کثیفی بوده و به همین دلیل، حرام است، نزد برخی دیگر از انسانها –مانند برخی ساکنان آسیای شرقی- خوراک لذیذی است که در بازارهایشان عرضه میشود. و از آن سو، همین سگی که در اسلام عین نجس دانسته شده، دارای منافعی بوده و در فقه اسلامی خرید و فروش آنها جهت استفاده از نگهبانی، شکار و ... صحیح است.[2]
4. شاید یکی از دلائل نجاست سگ[3] آن باشد که با توجه به وفاداری سگها به انسانها، و اهلی بودن برخی از گروههای این حیوان، آدمیان از او تنها در موارد لازم در زندگی استفاده کنند و محبت بیش از حد به این حیوان - همانطور که امروزه در برخی از نقاط میبینیم-، بدان نیانجامد که ارتباط با سگها، جایگزین ارتباطات اجتماعی برای برخی انسانها شود. و این درباره دیگر نجاسات هم جاری است؛ همانطور که شهید اول در بحث تعریف نجاست میگوید: «چیزهایی را که نجس قرار داده شده و استفاده از آن در نماز و ... حرام دانسته شده، به جهت این است که؛ مردم از آن نجس، [در زندگی مادی و معنوی خود] دوری و فرار کنند».[4] بنابر این، خداوند چیزهایی را به جهت انواع مفاسد و ضررهایی که در آنها وجود دارد، نجس دانسته و از مردم خواسته است تا استفاده از آنها را نه ممنوع، بلکه محدود سازند تا زندگی سالم و پاکی داشته باشند.
2. نجس بودن چیزی، لزوماً دلیلی بر پست بودن آن نیست؛ مثلاً خون که یکی از حیاتیترین مواد در وجود انسان است، آیا تنها به دلیل نجس بودن آن، میتوان گفت که چیز پستی است؟! ضمن اینکه، میدانیم انسان از چیزی به وجود میآید که نجس(منی) است.
3. اینکه چیزی مانند سوسک، پیش ما مظهر کثیفی است نمیتواند ملاک نجاست و طهارت باشد؛ زیرا طهارت و نجاست پدیدهاى شرعى است که تنها فقه عهدهدار بیان احکام آن است و شناخت پدیدههاى پاک و نجس تنها با معرّفى شارع مقدّس ممکن است. در مقابل؛ ادراک تمیزى و کثیفى، امرى عرفى و عقلایى و بر اساس طبع انسانی است که افزون بر دین، بهداشت نیز از آن سخن به میان میآورد. «طهارت»، پاکى از نجاست شرعى است که در بسیارى از کارها؛ مانند: نماز، روزه، خوردن و آشامیدن ضرورت دارد و «نجاست» به معناى نجس بودن یا نجس شدن چیزى است. بر این پایه، چیزهایى که شارع آنرا عین نجس دانسته است؛ غیر از بهداشت و کثیفی است.
به علاوه؛ همین سوسک و ... که پیش مسلمانان به حق و بر اساس پیروی از احکام دین اسلام مظهر کثیفی بوده و به همین دلیل، حرام است، نزد برخی دیگر از انسانها –مانند برخی ساکنان آسیای شرقی- خوراک لذیذی است که در بازارهایشان عرضه میشود. و از آن سو، همین سگی که در اسلام عین نجس دانسته شده، دارای منافعی بوده و در فقه اسلامی خرید و فروش آنها جهت استفاده از نگهبانی، شکار و ... صحیح است.[2]
4. شاید یکی از دلائل نجاست سگ[3] آن باشد که با توجه به وفاداری سگها به انسانها، و اهلی بودن برخی از گروههای این حیوان، آدمیان از او تنها در موارد لازم در زندگی استفاده کنند و محبت بیش از حد به این حیوان - همانطور که امروزه در برخی از نقاط میبینیم-، بدان نیانجامد که ارتباط با سگها، جایگزین ارتباطات اجتماعی برای برخی انسانها شود. و این درباره دیگر نجاسات هم جاری است؛ همانطور که شهید اول در بحث تعریف نجاست میگوید: «چیزهایی را که نجس قرار داده شده و استفاده از آن در نماز و ... حرام دانسته شده، به جهت این است که؛ مردم از آن نجس، [در زندگی مادی و معنوی خود] دوری و فرار کنند».[4] بنابر این، خداوند چیزهایی را به جهت انواع مفاسد و ضررهایی که در آنها وجود دارد، نجس دانسته و از مردم خواسته است تا استفاده از آنها را نه ممنوع، بلکه محدود سازند تا زندگی سالم و پاکی داشته باشند.
[1]. برگرفته از: «فلسفه و حکمت احکام فقهی»، سؤال 8593.
[2]. ر.ک: شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، ج 1، ص 51 – 59، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، قم، چاپ اول، 1415ق؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 198، 206، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 493، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بیتا.
[3]. ر.ک: «علت نجاست سگ»، سؤال 3430.
[4]. عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، القواعد و الفوائد، محقق و مصحح: حکیم، سید عبد الهادی، ج 2، ص 85، کتابفروشی مفید، قم، چاپ اول، بی تا؛ ر.ک: کتاب المکاسب، ج 1، ص 100.