کد سایت
fa27981
کد بایگانی
33539
نمایه
معرفی خباب بن ارت و الگوبرداری از او
طبقه بندی موضوعی
برخی صحابیان
برچسب
خباب بن ارت|صفین|عبد الله بن خباب|الگو
خلاصه پرسش
خَبّاب بن ارت کیست، و در چه اموری میتواند الگو باشد؟
پرسش
خَبّاب بن ارت کیست، و در چه اموری میتواند الگو باشد؟
پاسخ اجمالی
خَبّاب بن أرت ابن جندلة بن سعد، از مسلمانان صدر اسلام است که در مکه ایمان آورد؛ لذا مورد شکنجه کفار قرار گرفت. او سپس به مدینه هجرت کرد و در خانه کلثوم بن هدم سکنا گزید. پیامبر اسلام(ص) میان خبّاب بن ارت و جبر بن عتیک عقد برادرى بست و خبّاب در جنگهاى بدر و احد و خندق و دیگر جنگها در رکاب پیامبر(ص) بود.[1]
وی نخستین کسى است که امام على(ع) او را در کوفه دفن کرده و بر او نماز گزارده است و این موضوع به هنگام مراجعت آنحضرت از صفّین بوده است.[2] همچنین بنابر برخی از نقلها در جنگ نهروان نیز همراه امام علی(ع) بوده است.[3] خبّاب در زمان مرگ هفتاد و سه ساله بود.[4]
امام علی(ع) در حدیثی درباره خبّاب بن أرت میفرماید: «خداوند رحمت کند خبّاب بن ارت را، با رغبت اسلام آورد و از روی رضایت هجرت کرد، به زندگی ساده قناعت کرد و حال آنکه از خداوند راضی بود و مجاهدانه زندگی کرد».[5]
خبّاب بن ارت فرزندی به نام عبدالله داشت که از برترین و با فضیلتترین شیعیان امام علی(ع) بود. او در جنگهای جمل و صفین در کنار امام بود. سرانجام عبدالله بن خبّاب و همسرش و کودکش توسط خوارج به طرز فجیعی کشته شده و سرهایشان بریده شد.[6]
با توجه به اسلام آوردن خباب در مکه و آزار و اذیتی که در راه اسلام متحمل شد؛ زندگی او میتواند به عنوان الگویی جهت فداکاری مسلمانان در راه دین باشد.
خباب بعد از هجرت، پیوسته با پیامبر(ص) و در جنگهای صدر اسلام مجاهدانه شرکت میکرد و تمام زندگیاش را برای پیشرفت اسلام گذاشت.
بعد از پیامبر(ص) نیز مطیع امام علی(ع) بود و در جنگ هایی مانند صفین و نهروان به همراه ایشان شرکت کرد، لذا امام علی(ع) آن جمله مشهور را درباره وی فرمود که در بالا ذکر شد.
[1]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلى، ریاض، ج 1، ص 177، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1417ق.
[2]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج 3، ص 124، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ دوم، 1418ق.
[3]. ابن اثیر، أبو الحسن علی بن محمد، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 593، دار الفکر، بیروت، 1409ق.
[4]. همان.
[5]. «وَ قَالَ(ع) فِی ذِکْرِ [خَبَّابٍ] خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتِّ [رَحِمَ] یَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ [عَاشَ مُجَاهِداً طُوبَى لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالْکَفَافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ] قَنِعَ بِالْکَفَافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِدا»؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صالح، صبحی، ص 476، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[6]. «رَجُلًا مِنْ صُلَحَاءِ الْمُسْلِمِینَ وَ عُبَّادِهِمْ وَ مَنْ قَاتَلَ مَعِی یَوْمَ الْجَمَلِ وَ صِفِّینَ یُقَالُ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ خَبَّابٍ وَ ذَبَحُوهُ وَ زَوْجَتَهُ وَ طِفْلًا لَهُ عَلَى دَمِ خِنْزِیرٍ وَ قَالُوا مَا ذَبْحُنَا هَؤُلَاءِ وَ هَذَا الْخِنْزِیرَ إِلَّا وَاحِدٌ وَ هَذَا فِعْلُنَا بِعَلِیٍّ وَ سَائِرِ أَصْحَابه»؛ خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبرى، ص 411، البلاغ، بیروت، 1419ق.