کد سایت
fa41904
کد بایگانی
51368
نمایه
پیمودن حجابهای دوازدهگانه توسط پیامبر(ص) قبل از خلقت
طبقه بندی موضوعی
مناقب و ویژگی ها,اسراء و معراج
برچسب
خلقت|حجاب دوازده گانه|نور پیامبر
خلاصه پرسش
دوازده حجابی که پیامبر گرامی اسلام(ص) طی کردند تا به عالم ملک برسند، کداماند؟
پرسش
دوازده حجابی که پیامبر گرامی اسلام(ص) طی کردند تا به عالم ملک برسند، کداماند؟
پاسخ اجمالی
امام علی(ع) در روایتی تقریباً مفصل میفرماید؛ نور پیامبر(ص) قبل از خلقت، آفریده شده بود و هزاران سال در حجابهای دوازدهگانه بوده و در آنجا توسط ذکرهای مختلف، خداوند را عبادت میکرد: خداوند ۴۲۴ هزار سال پیش از آنکه آسمانها، زمین و عرش و کرسى و لوح و قلم و بهشت و دوزخ را بیافریند و پیش از آنکه آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، موسى، عیسى، داود، سلیمان و سایر پیامبران را بیافریند، نور محمد را همراه با دوازده حجاب(قدرت، عظمت، منّت، رحمت، سعادت، کرامت، منزلت، هدایت، نبوّت، رفعت، هیبت و شفاعت) آفرید. سپس نور محمد(ص) در هر حجابی سالیانی را با ذکرهایی نگهداشت:
1. دوازده هزار سال در حجاب قدرت: ذکر «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى»؛ پاک و منزّه است پروردگار من که برتر است.
2. یازده هزار سال در حجاب عظمت: «سُبْحَانَ عَالِمِ السِّرِّ»؛ پاک و منزه است داناى راز نهان.
3. ده هزار سال در حجاب منت: «سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لَا یَلْهُو»؛ پاک است آن خدایى که پایدار است و کار بیهودهای ندارد.
4. نُه هزار سال در حجاب رحمت: «سُبْحَانَ الرَّفِیعِ الْأَعْلَى»؛ پاک است خداى بلند برتر.
5. در حجاب سعادت هشت هزار سال: «سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لَا یَسْهُو»؛ پاک است آنکه پایدار است و عمل سهو انجام نمیدهد.
6. در حجاب کرامت هفت هزار سال: «سُبْحَانَ مَنْ هُوَ غَنِیٌّ لَا یَفْتَقِرُ»؛ پاک است آن خدایی که بینیاز است و هرگز نیازمند نگردد.
7. در حجاب منزلت شش هزار سال: «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَلِیِّ الْکَرِیمِ»؛ پاک است پروردگار من که بلند و با کرامت است.
8. در حجاب هدایت پنج هزار سال: «سُبْحَانَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ»؛ پاک است پروردگار عرش بزرگ.
9. در حجاب نبوّت چهار هزار سال: «سُبْحَانَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ»؛ پاک است پروردگار عزّت از آنچه وصف کنند.
10. در حجاب رفعت سه هزار سال: «سُبْحَانَ ذِی الْمُلْکِ وَ الْمَلَکُوتِ»؛ پاک است صاحب ملک و ملکوت.
11. در حجاب هیبت دو هزار سال: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ»؛ پاک است خدا و به حمد او مشغولم.
12. در حجاب شفاعت هزار سال: «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ»؛ پاک است پروردگار من که بزرگ است و به حمدش مشغولم.
سپس خداى عزّ و جلّ نامش را به صورت نور رخشانى بر لوح آشکار کرد تا چهار هزار سال و بر عرش عیان ساخت تا هفت هزار سال تا اینکه آنرا در صُلب حضرت آدم(ع) نهاد و از آنجا به پشت حضرت نوح(ع) انتقال داد و از پشتى به پشتى گردانید تا از پشت عبد اللَّه بن عبد المطلب در آورد و شش کرامت را تنها به او اختصاص داد؛ پیراهن رضا بر تنش پوشید، رداء هیبت به دوشش انداخت، تاج هدایت بر سرش نهاد، شلوار معرفت بر او پوشانید و بند آنرا محبت قرار داد، نعلین خوف به پایش کرد و عصاى منزلت به دستش داد. سپس خدا به او فرمود: اى محمد! برو نزد مردم و به آنها بگو، بگوئید «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ». ماده این پیراهن از شش چیز بود: تنش از یاقوت، دو آستینش از لؤلؤ، محل شکافش از بلور زرد، دو زیر بغلش از زبرجد، گردنبدنش از مرجان سرخ و یقهاش از نور پروردگار جل جلاله، به برکت این پیراهن توبه آدم را پذیرفت و انگشتر سلیمان را به او برگردانید و یوسف را به یعقوب رسانید و یونس را از شکم ماهى رهانید و پیغمبران دیگر را از گرفتارى نجات بخشید، آن پیراهن همانا پیراهن محمد بود.[1]
گفتنی است که این روایت، روایت مشهوری نبوده و تنها معدودی از منابع آنرا نقل کردهاند.
1. دوازده هزار سال در حجاب قدرت: ذکر «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى»؛ پاک و منزّه است پروردگار من که برتر است.
2. یازده هزار سال در حجاب عظمت: «سُبْحَانَ عَالِمِ السِّرِّ»؛ پاک و منزه است داناى راز نهان.
3. ده هزار سال در حجاب منت: «سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لَا یَلْهُو»؛ پاک است آن خدایى که پایدار است و کار بیهودهای ندارد.
4. نُه هزار سال در حجاب رحمت: «سُبْحَانَ الرَّفِیعِ الْأَعْلَى»؛ پاک است خداى بلند برتر.
5. در حجاب سعادت هشت هزار سال: «سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لَا یَسْهُو»؛ پاک است آنکه پایدار است و عمل سهو انجام نمیدهد.
6. در حجاب کرامت هفت هزار سال: «سُبْحَانَ مَنْ هُوَ غَنِیٌّ لَا یَفْتَقِرُ»؛ پاک است آن خدایی که بینیاز است و هرگز نیازمند نگردد.
7. در حجاب منزلت شش هزار سال: «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَلِیِّ الْکَرِیمِ»؛ پاک است پروردگار من که بلند و با کرامت است.
8. در حجاب هدایت پنج هزار سال: «سُبْحَانَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ»؛ پاک است پروردگار عرش بزرگ.
9. در حجاب نبوّت چهار هزار سال: «سُبْحَانَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ»؛ پاک است پروردگار عزّت از آنچه وصف کنند.
10. در حجاب رفعت سه هزار سال: «سُبْحَانَ ذِی الْمُلْکِ وَ الْمَلَکُوتِ»؛ پاک است صاحب ملک و ملکوت.
11. در حجاب هیبت دو هزار سال: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ»؛ پاک است خدا و به حمد او مشغولم.
12. در حجاب شفاعت هزار سال: «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ»؛ پاک است پروردگار من که بزرگ است و به حمدش مشغولم.
سپس خداى عزّ و جلّ نامش را به صورت نور رخشانى بر لوح آشکار کرد تا چهار هزار سال و بر عرش عیان ساخت تا هفت هزار سال تا اینکه آنرا در صُلب حضرت آدم(ع) نهاد و از آنجا به پشت حضرت نوح(ع) انتقال داد و از پشتى به پشتى گردانید تا از پشت عبد اللَّه بن عبد المطلب در آورد و شش کرامت را تنها به او اختصاص داد؛ پیراهن رضا بر تنش پوشید، رداء هیبت به دوشش انداخت، تاج هدایت بر سرش نهاد، شلوار معرفت بر او پوشانید و بند آنرا محبت قرار داد، نعلین خوف به پایش کرد و عصاى منزلت به دستش داد. سپس خدا به او فرمود: اى محمد! برو نزد مردم و به آنها بگو، بگوئید «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ». ماده این پیراهن از شش چیز بود: تنش از یاقوت، دو آستینش از لؤلؤ، محل شکافش از بلور زرد، دو زیر بغلش از زبرجد، گردنبدنش از مرجان سرخ و یقهاش از نور پروردگار جل جلاله، به برکت این پیراهن توبه آدم را پذیرفت و انگشتر سلیمان را به او برگردانید و یوسف را به یعقوب رسانید و یونس را از شکم ماهى رهانید و پیغمبران دیگر را از گرفتارى نجات بخشید، آن پیراهن همانا پیراهن محمد بود.[1]
گفتنی است که این روایت، روایت مشهوری نبوده و تنها معدودی از منابع آنرا نقل کردهاند.
[1]. شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 482 - 483، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 15، ص 4 - 5، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.