کد سایت
fa46382
کد بایگانی
56978
نمایه
نام اصلی ابوجعفر هاشمی مدنی
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث
خلاصه پرسش
مراد از «أبو جعفر الهاشمی المدنی» که در مقدمه صحیح مسلم مورد نقد قرار گرفته کیست؟ و آیا مقصود، امام باقر(ع) است؟
پرسش
منظور از «أبو جعفر الهاشمی المدنی» در مقدمه صحیح مسلم کیست؟ متن صحیح مسلم: «أن أبا جعفر الهاشمی المدنی کان یضع أحادیث کلام حق و لیست من أحادیث النبی(ص) و کان یرویها عن النبی».
پاسخ اجمالی
صحیح مسلم از صحاح ششگانه حدیثی اهل سنت است که توسط مسلم بن حجاج نیشابوری در قرن سوم[1] هجری به نگارش در آمده است. این کتاب به ابواب مختلفی تقسیم شده و در هر باب آن، مسلم؛ احادیث را که سند آن به خودش منتهی میشود، آورده است. از جمله ابواب این کتاب؛ میتوان به باب الطهارة، باب الصلاة، باب الحج، باب الاعتکاف و باب النکاح اشاره کرد.
در مقدمهای که مسلم بر کتاب خود نوشت، به برخی از لطائف در موضوع نگارش حدیث اشاره کرده است. در یکی از آنها ذیل این مطلب که روایت را فقط باید از راویان ثقه و مورد اعتماد نقل کرد، میگوید: «عثمان بن ابی شیبه برای من از جریر نقل کرد و او نیز از رقبه که ابوجعفر هاشمی مدنی؛ واضع حدیث است و سخنانی - هر چند درست و قابل پذیرش – را به پیامبر(ص) نسبت میدهد، با آنکه چنین روایتی از پیامبر(ص) صادر نشده است».[2]
حال سؤال این است که «ابوجعفر الهاشمی المدنی» چه کسی است؟
نسبت «الهاشمی المدنی»، نسبتی بوده است که به سادات داده میشد. در بین راویان امامیه هستند کسانی که چنین نسبتی برای آنان مشهور بوده است. «ابراهیم بن عبدالله بن الحسن بن الحسن بن علی بن ابی طالب الهاشمی المدنی» که از نوادگان امام مجتبی(ع) و از اصحاب امام صادق(ع) بوده، از جمله این افراد است.[3] «اسماعیل بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن ابی طالب الهاشمی المدنی»[4] و یا «عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب الهاشمی المدنی»[5] و عده دیگری که به این لقب مشهور بودند، همه از جمله سادات هاشمی بودند.
در بین اهل سنت نیز به عدهای از راویان بر میخوریم که در کتابهای رجالی آنان جرح و تعدیل شدهاند و مشهور به همین نسبتاند. از جمله آنان میتوان به امام باقر(ع) اشاره کرد که مورد احترام اهل سنت بودهاند و کنیه ایشان هم ابوجعفر است. «مزی» از رجالنویسان اهل سنت درباره حضرت امام باقر(ع) میگوید: «محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب القُرَشی الهاشمی؛ ابوجعفر الباقر است».[6] سپس، کسانی را برمیشمرد که امام باقر(ع) از آنان روایت کرده! و یا آنان از امام(ع)؛ نقل روایت کردهاند. در آخر وارد بحث جرح و تعدیل میشود و با استفاده از نظر چندین نفر از بزرگان رجالی اهل سنت، وثاقت و مورد اعتماد بودن امام(ع) را میپذیرد.[7]
با توجه به توضیحاتی که گذشت، ابوجعفر الهاشمی المدنی، که در مقدمه کتاب صحیح مسلم آمده است؛ اگر چه قابل تطبیق بر امام باقر(ع) است؛ زیرا کنیه ایشان؛ ابوجعفر و در بین اهل سنت به هاشمی مدنی نیز معروفاند ولی چون ایشان؛ در بین اهل سنت نیز مورد قبول و وثاقتاند؛[8] شخص مورد نظر؛ امام پنجم شیعیان نمیباشد. پس باید ابوجعفر الهاشمی المدنی؛ شخص دیگری باشد.
در بین شروحی که بر صحیح مسلم نوشته شده است، شرح نووی، شخصیت این راوی را مشخص کرده است. او در شرحش میگوید: مراد از ابوجعفر؛ عبدالله بن مِسوَر است که بخاری در تاریخش میگوید: او عبد الله بن مسور بن عون بن جعفر بن أبی طالب ابوجعفر قرشی هاشمی است. سپس بخاری؛ کلام رقبه را درباره او میآورد. درباره این شخص گاهی نسبت «مدنی» و گاهی نسبت «مدینی» آمده است که هر دو؛ نسبت این شخص را به مدینه النبی(ص) تأیید میکند».[9]
پس با توجه به توضیحی که نووی داده مشخص میشود که شخص مورد نظر: عبدالله بن مِسوَر بن عون بن جعفر بن ابی طالب است که البته در تراث و روایات شیعه، نامی از وی دیده نمیشود؛ لذا درباره صحت و سقم کلام مسلم بن حجاج درباره این شخصیت؛ قضاوت نمیکنیم.
در مقدمهای که مسلم بر کتاب خود نوشت، به برخی از لطائف در موضوع نگارش حدیث اشاره کرده است. در یکی از آنها ذیل این مطلب که روایت را فقط باید از راویان ثقه و مورد اعتماد نقل کرد، میگوید: «عثمان بن ابی شیبه برای من از جریر نقل کرد و او نیز از رقبه که ابوجعفر هاشمی مدنی؛ واضع حدیث است و سخنانی - هر چند درست و قابل پذیرش – را به پیامبر(ص) نسبت میدهد، با آنکه چنین روایتی از پیامبر(ص) صادر نشده است».[2]
حال سؤال این است که «ابوجعفر الهاشمی المدنی» چه کسی است؟
نسبت «الهاشمی المدنی»، نسبتی بوده است که به سادات داده میشد. در بین راویان امامیه هستند کسانی که چنین نسبتی برای آنان مشهور بوده است. «ابراهیم بن عبدالله بن الحسن بن الحسن بن علی بن ابی طالب الهاشمی المدنی» که از نوادگان امام مجتبی(ع) و از اصحاب امام صادق(ع) بوده، از جمله این افراد است.[3] «اسماعیل بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن ابی طالب الهاشمی المدنی»[4] و یا «عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب الهاشمی المدنی»[5] و عده دیگری که به این لقب مشهور بودند، همه از جمله سادات هاشمی بودند.
در بین اهل سنت نیز به عدهای از راویان بر میخوریم که در کتابهای رجالی آنان جرح و تعدیل شدهاند و مشهور به همین نسبتاند. از جمله آنان میتوان به امام باقر(ع) اشاره کرد که مورد احترام اهل سنت بودهاند و کنیه ایشان هم ابوجعفر است. «مزی» از رجالنویسان اهل سنت درباره حضرت امام باقر(ع) میگوید: «محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب القُرَشی الهاشمی؛ ابوجعفر الباقر است».[6] سپس، کسانی را برمیشمرد که امام باقر(ع) از آنان روایت کرده! و یا آنان از امام(ع)؛ نقل روایت کردهاند. در آخر وارد بحث جرح و تعدیل میشود و با استفاده از نظر چندین نفر از بزرگان رجالی اهل سنت، وثاقت و مورد اعتماد بودن امام(ع) را میپذیرد.[7]
با توجه به توضیحاتی که گذشت، ابوجعفر الهاشمی المدنی، که در مقدمه کتاب صحیح مسلم آمده است؛ اگر چه قابل تطبیق بر امام باقر(ع) است؛ زیرا کنیه ایشان؛ ابوجعفر و در بین اهل سنت به هاشمی مدنی نیز معروفاند ولی چون ایشان؛ در بین اهل سنت نیز مورد قبول و وثاقتاند؛[8] شخص مورد نظر؛ امام پنجم شیعیان نمیباشد. پس باید ابوجعفر الهاشمی المدنی؛ شخص دیگری باشد.
در بین شروحی که بر صحیح مسلم نوشته شده است، شرح نووی، شخصیت این راوی را مشخص کرده است. او در شرحش میگوید: مراد از ابوجعفر؛ عبدالله بن مِسوَر است که بخاری در تاریخش میگوید: او عبد الله بن مسور بن عون بن جعفر بن أبی طالب ابوجعفر قرشی هاشمی است. سپس بخاری؛ کلام رقبه را درباره او میآورد. درباره این شخص گاهی نسبت «مدنی» و گاهی نسبت «مدینی» آمده است که هر دو؛ نسبت این شخص را به مدینه النبی(ص) تأیید میکند».[9]
پس با توجه به توضیحی که نووی داده مشخص میشود که شخص مورد نظر: عبدالله بن مِسوَر بن عون بن جعفر بن ابی طالب است که البته در تراث و روایات شیعه، نامی از وی دیده نمیشود؛ لذا درباره صحت و سقم کلام مسلم بن حجاج درباره این شخصیت؛ قضاوت نمیکنیم.
[1]. مسلم بن حجاج (204 - 261ق).
[2]. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، تحقیق : عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 1، ص 12، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
[3]. ر.ک: موسوی خویی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 248، قم، مرکز نشر آثار شیعه، 1410ق.
[4]. همان، ج 3، ص 124.
[5]. همان، ج 10، ص 312.
[6]. المزی، جمال الدین، تهذیب الکمال، ج 26، ص 137، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1400ق.
[7]. همان، ص 139.
[8]. البته بهکاربردن لفظ و واژه ثقه؛ اگرچه نشان از اعتماد به شخص مورد نظر را دارد ولی در مورد امام معصوم؛ کاربرد ناپسندی است.
[9]. النووی، یحیی بن شرف، المنهاج فی شرح صحیح مسلم بن الحجاج، ج 1، ص 108، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1392ق.