برخی گزارشات تاریخی حاکی از آن است که عمر بن خطاب به ابوموسی اشعری توصیه کرد که به سمت خراسان حمله نکند و نوشت ای کاش میان مسلمانان و اهل خراسان کوههای از آهن و درهای از آتش قرار داشت که مانند سد یأجوج و مأجوج بین آنها فاصله میانداخت؛ اما امام علی(ع) فرمود: اگرچه خراسان از ما دور است، اما منطقه ارزشمندی است:
1. مرو: شهری است که ذوالقرنین[1] آنرا بنا کرده و عزیر نبی(ع) در آنجا نماز خواند. همچنین زمینی نیکو دارد که آبهای گوارا را بر آن گذرد و بر هر دروازه آن فرشتهای با شمشیر کشیده ایستاده و بلاها را دفع میکند و آن شهر با غلبه گشوده نشود، مگر به دست قائم آل محمد(ص).
2. خوارزم: شهری است که هر کسی در آنجا اقامت کند، پاداش کسی را دارد که در راه خدا جهاد مىکند. خوشا به حال کسی که در خوارزم از نمازگزاران باشد.
3. بخارا: گویا مردانش را میبینم که مانند پوست کوبیده خواهند شد.
4. سمرقند: این شهر در آخر زمان به دست ترکان شکست میخورد و نابودی مردم آنجا به دست آنان رقم خواهد خورد.
5 و 6. شاش و فرغانه: خداوند مصلحتهایی برای آن شهرها در نظر دارد و خوشا به حال کسی که در آنجا چند رکعت نماز بخواند.
- ابیجاب؛ کسی که در آنجا بمیرد، ثواب شهید را خواهد داشت.
- بلخ: این شهر یکبار نابود شد و اگر بار دیگر نابود شود، هرگز آباد نخواهد شد. ای کاش میان ما و شهر بلخ کوه قاف و کوه صاد فاصله بود.
- طالقان: خدا در آنجا گنجهایی نه از جنس طلا و نقره، بلکه از مردان باایمان دارد که خداوند را خوب میشناسند و در آخر زمان از یاران مهدی(عج) خواهند بود ... .[2]
- ترمذ: طاعونی وحشتناک آنرا فرا خواهد گرفت و مردمش را نابود خواهد کرد.
- واشجرده: تا نفر آخر به صورت وحشتناکی به دست دشمنانشان کشته خواهند شد و شهرشان نابود خواهد شد.
- سرخس: زلزله بسیار بزرگی در آن رخ خواهد داد که مردم از ترس و وحشت آن خواهند مرد.
- سجستان(سیستان): گروهی در آنجا پدیدار خواهند شد که قرآن را قرائت کرده اما بدان عمل نمیکنند و از اسلام، مانند تیر از کمان، بیرون میروند و در آخر الزمان زیر کوهی از شن مدفون خواهند شد.
- سوج: سی دجال در آنجا هستند که هر کدامشان اگر همه مردم را بکشند، غمی ندارند.
- نیشابور: مردم آن با رعد و برق و صاعقه نابود میگردند و بعد از آبادی و جمعیت فراوان، آن شهر ویران خواهد شد.
- گرگان: مردمانش چه خوب مردمی بودند اگر در جهت رضایت خدا گام برمیداشتند؛ اما سنگدلند و فاسقان فراوانی در آن وجود دارند.
- قومس: بندگان صالح فراوانی در آنجا زندگی میکنند و هیچگاه آن شهر از بندگان نیک خدا خالی نخواهد شد.
- دامغان: زمانی که جمعیت سواره و پیاده آن افزایش یابد، نابود خواهد شد.
- سمنان: مردم آن به سختی معاش میکنند تا آنگاه که قائم آل محمد(ع) خروج کند که در زندگی آنان گشایشی رخ خواهد داد.
- طبرستان:[3] مؤمنانش اندک و فاسقانش فراوانند. به دریا نزدیک بوده و دشت و کوه آنجا دارای منفعت است.
- شهر رى:[4] مردم آنجا به فتنه عادت کرده و همواره در آن سرزمین، فتنه وجود خواهد داشت و نابودی آن تنها به دست دیلمیان در آخر الزمان خواهد بود و آن قدر از آنان کشته خواهد شد که تنها خدا تعدادشان را میداند.انگیز به آنجا فراوان وارد میشوند و در آخر زمان مردم دیلم به آنها حمله میکنند و مردم زیادی از آنها کشته میشوند. در آنجا هشت نفر از سادات بنیهاشم نماز میخوانند که هر یک ادعای خلافت دارند. مردی بزرگ که نام یکی از پیامبران را دارد، در محاصره قرار گرفته و بعد از چهل روز کشته میشود. در ایام سفیانی نیز بلا و قحطی آنان را فرا خواهد گرفت.
سپس امام علی(ع) ساکت شد. عمر گفت: ما را به فتح خراسان تشویق کردی! امام(ع) فرمود: اتفاقات خراسان بیشتر از آن است که گفتم و خراسان نخست به دست بنى امیه فتح خواهد شد و بعد از آن به زیر سلطه بنیهاشم در میآید.[5]
در ارتباط با این گزارش باید گفت؛ اگرچه شخصیت «ابن اعثم» نویسنده کتاب الفتوح چندان شناخته شده نیست، اما با این وجود، کتاب یاد شده، منبع کهنی است که استناد به آن نادرست نخواهد بود. در همین راستا آنچه در این گزارش آمده را نه میتوان کاملاً مردود دانست و نه گمان قوی به درستی آن یافت. به هرحال، این گزارش نوعی پیشگویی از آینده صدها و هزاران ساله این شهرها بوده و به رخدادهایی میپردازد که ممکن است با فاصلههای بسیاری از هم رخ دهد (و چه بسا برخی از آنها – مانند فتح خراسان توسط بنی امیه و سپس بنی عباس که تیرهای از بنی هاشمند - تا کنون رخ داده باشد).
با توجه به آنچه گفته شد نمیتوان با استناد به گزارش، تقدس و یا شوم بودن منطقهای را در زمان حاضر اثبات کرد.[6]
[1]. «ذوالقرنین»، 5214؛ «قوم یأجوج و مأجوج و اقدامات ذوالقرنین در مقابل آنان»، 2241؛ «علت نامگذاری ذوالقرنین به این اسم»، 41782؛ «چگونگی ساخت سد ذوالقرنین از نگاه قرآن کریم»، 87735.
[2]. « یاران امام زمان(ع) از طالقان»، 72484.
[3]. «چگونگی ورود اسلام به مازندران»، 67353؛ «زندگینامه محمد بن زید علوی»، 96493.
[4]. «مقصود از «زوراء» در روایات»، 53208.
[5]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج 2، ص 319 – 321، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.