کد سایت
fa53498
کد بایگانی
65840
نمایه
تواضع کوه جودی نسبت به کشتی نوح(ع)
خلاصه پرسش
اینکه کوه جودی به دلیل تواضعش لنگرگاه کشتی نوح(ع) شد معنایش چیست؟ آیا کوه هم میتواند متواضع باشد؟!
پرسش
«مجاهد میگوید چون خداى تعالى قوم نوح را هلاک کرد، کوهها تکبّر آوردند و جودى تواضع نمود، خداى کشتى نوح را بر وى فرود آوردی»؛ دلیل تکبر و تواضع چه بود؟
پاسخ اجمالی
حدیت مطرح شده در پرسش را کلینی(م 329ق) در کتاب «کافی» چنین نقل کرده است:[1]
ابو بصیر گوید: در سال وفات امام صادق(ع) خدمت موسى بن جعفر(ع) رسیدم و عرض کردم قربانت، چرا شما گوسفندى کشتید، در صورتى که فلانى شتر کشت؟ فرمود: «اى ابا محمد! همانا نوح(ع) در کشتى نشست و هر چه خدا خواهد در کشتى بود (انسان، حیوان و متاع بسیارى بود) و کشتى مأموریت داشت و گرد خانه کعبه طواف کرد و همان طواف نساء بود. نوح(ع) کشتى را به خود واگذاشته بود خداى عزّ و جلّ به کوهها وحى فرمود: که من کشتىِ بندهام نوح را روى یکى از شما قرار میدهم، کوهها گردن کشیدند و سرافرازى کردند (تکبّر نمودند)، ولى کوه "جودى" فروتنى کرد، و آن کوهى است نزد شما، پس کشتى سینه بر آن کوه گذاشت. آن هنگام نوح(ع) به لغت سریانى فرمود: "یا مارى اتقن"؛ یعنى پروردگارا! اصلاح کن».
ابو بصیر گوید: من گمان کردم که موسى بن جعفر(ع) به خود کنایه زد.[2] یعنى مقصودش این بود که من هم از کشتن گوسفند قصدم تواضع براى خدا بود.[3]
این روایت از جهت سندی مرفوعه است، اما جدا از ضعف سند، در توضیح محتوای آن میتوان نکاتی را بیان کرد:
علامه مجلسی میگوید: «این جمله یا مَثَل است و اشاره دارد به اینکه چون مردم گمان میکردند که کشتى بر سر بلندترین کوه فرود آید و گمان به کوه جودى نداشتند، خدا کشتی را بر سر کوه جودی نهاد و گویا کوهها سرافرازى کردند و کوه جودى تواضع کرد، و چون تواضعِ طبیعتى اثر دارد، تواضع ارادى بدان سزاوارتر است. احتمال دارد که خدا در آن ساعت به کوهها شعور داد و براى مصلحت به آنها خطاب کرد و همه تعبیرات حقیقت دارند. و بسا گفته شده که جمادات هم اندکى شعور دارند بلکه روح دارند و فهم آن دشوار است گرچه پارهاى آیات و روایات بدان اشاره دارد».[4] آیاتی مانند این آیه شریفه: «آسمانهاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او میگویند و هر موجودى، تسبیح و حمد او میگوید ولى شما تسبیح آنها را نمیفهمید او بردبار و آمرزنده است».[5]
بر همین اساس و با توجه به هوشمندی تمام موجودات، ممکن است بگوییم: تواضع در اینجا یعنی آنکه تمام کوهها انتظار داشتند که کشتی نوح(ع) بر آنان فرود آید، اما کوه «جودی»[6] خود را کوچکتر از آن میپنداشت که چنین انتظاری داشته باشد و به دلیل همین تواضع، از سوی خدا برگزیده شد تا لنگرگاه کشتی نوح(ع) باشد.
ابو بصیر گوید: در سال وفات امام صادق(ع) خدمت موسى بن جعفر(ع) رسیدم و عرض کردم قربانت، چرا شما گوسفندى کشتید، در صورتى که فلانى شتر کشت؟ فرمود: «اى ابا محمد! همانا نوح(ع) در کشتى نشست و هر چه خدا خواهد در کشتى بود (انسان، حیوان و متاع بسیارى بود) و کشتى مأموریت داشت و گرد خانه کعبه طواف کرد و همان طواف نساء بود. نوح(ع) کشتى را به خود واگذاشته بود خداى عزّ و جلّ به کوهها وحى فرمود: که من کشتىِ بندهام نوح را روى یکى از شما قرار میدهم، کوهها گردن کشیدند و سرافرازى کردند (تکبّر نمودند)، ولى کوه "جودى" فروتنى کرد، و آن کوهى است نزد شما، پس کشتى سینه بر آن کوه گذاشت. آن هنگام نوح(ع) به لغت سریانى فرمود: "یا مارى اتقن"؛ یعنى پروردگارا! اصلاح کن».
ابو بصیر گوید: من گمان کردم که موسى بن جعفر(ع) به خود کنایه زد.[2] یعنى مقصودش این بود که من هم از کشتن گوسفند قصدم تواضع براى خدا بود.[3]
این روایت از جهت سندی مرفوعه است، اما جدا از ضعف سند، در توضیح محتوای آن میتوان نکاتی را بیان کرد:
علامه مجلسی میگوید: «این جمله یا مَثَل است و اشاره دارد به اینکه چون مردم گمان میکردند که کشتى بر سر بلندترین کوه فرود آید و گمان به کوه جودى نداشتند، خدا کشتی را بر سر کوه جودی نهاد و گویا کوهها سرافرازى کردند و کوه جودى تواضع کرد، و چون تواضعِ طبیعتى اثر دارد، تواضع ارادى بدان سزاوارتر است. احتمال دارد که خدا در آن ساعت به کوهها شعور داد و براى مصلحت به آنها خطاب کرد و همه تعبیرات حقیقت دارند. و بسا گفته شده که جمادات هم اندکى شعور دارند بلکه روح دارند و فهم آن دشوار است گرچه پارهاى آیات و روایات بدان اشاره دارد».[4] آیاتی مانند این آیه شریفه: «آسمانهاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او میگویند و هر موجودى، تسبیح و حمد او میگوید ولى شما تسبیح آنها را نمیفهمید او بردبار و آمرزنده است».[5]
بر همین اساس و با توجه به هوشمندی تمام موجودات، ممکن است بگوییم: تواضع در اینجا یعنی آنکه تمام کوهها انتظار داشتند که کشتی نوح(ع) بر آنان فرود آید، اما کوه «جودی»[6] خود را کوچکتر از آن میپنداشت که چنین انتظاری داشته باشد و به دلیل همین تواضع، از سوی خدا برگزیده شد تا لنگرگاه کشتی نوح(ع) باشد.
[1]. گرچه منابع تفسیری قرآن نیز این روایت را آوردهاند؛ نک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 5، ص 250، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، ج 10، ص 275، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق؛ جرجانی، ابو المحاسن حسین بن حسن، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج 4، ص 248، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1377ش.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 124، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. کلینى، محمد بن یعقوب، مصطفوى، سید جواد، ترجمه و شرح اصول کافی، تهران، کتاب فروشى علمیه اسلامیه، چاپ اول، 1369ش.
[4]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 8، ص 254، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[5]. اسراء، 44.
[6]. درباره اینکه کوه جودی در کجا واقع شده است، اختلاف نظر وجود دارد؛ 1. کوه جودی در موصل عراق است؛ 2. کوه جودی در حدود شام است؛ 3. کوه جودی در میان موصل و الجزیره است؛ 4. کوه جودی در عربستان است؛ 5. کوه جودی در سلسله جبال آرارات در ترکیه است که در صورت قائل شدن به قول دوم باز با معنای پنجم هماهنگ است. نک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 9، ص 111 – 113، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.