کد سایت
fa53698
کد بایگانی
66049
نمایه
گریه اولیای الهی در بهشت برای امام حسین(ع)
طبقه بندی موضوعی
امام حسین ع,عزاداری و زیارت
خلاصه پرسش
آیا به نظر استاد مطهری، عزاداری امام حسین(ع) به نیت عرض تسلیت به مادرشان حضرت زهرا(س) معنایی ندارد؛ زیرا ایشان در کنار فرزندشان در بهشتاند؟
پرسش
میگویند حتی اکنون که سالها از شهادت امام حسین(ع) گذشته است، اما ارواح مطهر اهلبیت برای امام حسین گریه میکنند، و برای این سخن خود دلایلی نیز ذکر میکنند. اما شهید مطهری این سخن را کاملاً رد میکند. شهید مطهری میگوید:
«عرض کردیم که ائمه اطهار حتى به روایت از پیغمبر اکرم گفتند که این [حادثه] باید زنده بماند، فراموش نشود، مردم بنشینند و بگریند. چرا چنین گفتند؟ هدف آنها از این دستور چه بوده است؟ اینجا هم باز یک هدف واقعى است و یک هدف مسخ شده: یک بار آمدیم گفتیم این فقط به خاطر این است که تسلّى خاطرى براى حضرت زهرا سلام اللَّه علیها باشد. ایشان با اینکه در بهشت هستند، با اینکه همراه فرزند بزرگوارشان هستند و خود امام حسین هم فرمود: «وَ هِىَ مَجْموعَةٌ لَهُ فى حَضیرَةِ الْقُدْسِ» و در روز اول فرمود: «وَ ما اوْلَهَنى الى اسْلافى اشْتِیاقَ یَعْقوبَ الى یوسُفَ» من آرزو دارم کشته شوم چون به پدرم، به جدم و به مادرم ملحق مىشوم؛ با اینکه امام حسین ملحق به مادرش هست، مع ذلک حضرت زهرا در بهشت نشسته دائماً بىتابى مىکند و ما مردم بى سر و پا باید بیاییم یک مقدار گریه کنیم که حضرت زهرا تسلى خاطر پیدا کند. آیا شما توهینى بالاتر از این براى حضرت زهرا پیدا مىکنید؟ گفتند ائمه که دستور دادند گریه کنید، هدف از این دستور این بوده که حضرت زهرا تسلى خاطر پیدا کند...».(مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج17، ص 111).
اکنون سؤال این است که - بر فرض که تسلی دادن به حضرت زهرا را نپذیریم - آیا اصولاً درست است که ارواح مطهر اهلبیت پس از گذشت سالهای سال با اینکه خودشان نزد امام حسین هستند، برای آنحضرت گریه کنند، بویژه در ماه محرم.
پاسخ اجمالی
1. حزن و اندوه در صورتی که به انگیزه الهی باشد دارای آثار فراوانی است؛ [1] در برخی روایات نیز آمده است: مصیبت امام حسین(ع) حرارتی را در قلب اولیای الهی ایجاد میکند که تا دهها، صدها و هزاران سال بعد خاموش نمیشود.[2] به همین دلیل، امام کاظم(ع) بعد از گذشت یک سده، در ایام ابتدایی محرم هرگز لبخند نمیزد. و طبیعی است که دیگر اولیایی که در واقع زنده هستند، نیز همواره به یاد این مصیبت باشند.
3. اما این پرسش که چرا ملائکه و اولیای الهی، پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) در عالم پس از مرگ نیز برای مصیبت امام حسین(ع) غمگین و محزون هستند،[3] با اینکه امام شهید(ع) الآن نزد آنها است؟
در پاسخ میتوان از یک مثال عادی بهره جست و آن اینکه فردی که مدتی اسیر در دست دشمنان بود و آزاد شده است، هنگامی که نزد اقوام خود از شکنجه، اذیت و آزار دشمنان مطالبی بیان میکند اطرافیان محزون و غمگین میشوند، با اینکه الآن نزد آنان است؛ علاوه بر این که ملائکه و اولیای الهی به دلیل وسعت وجودی خودشان از وضعیت اطلاع و آگاهی داشتند.
استاد شهید مطهری گرچه متن کلامشان در این موضوع تا حدی ابهامآفرین است، اما با قرائن و شواهد پیرامونی مشخص میشود که ایشان در صدد انکار یا ردّ روایاتی نیست که ناظر به حزن و اندوه اولیای الهی از شهادت امام حسین(ع) میباشد؛ بلکه آنچه ایشان در صدد بیانش میباشد، آن است که امام حسین(ع) هدفی بزرگتر داشتهاند که شیعیان باید همان هدف را دنبال و احیا کنند، نه اینکه هدف اصلی را نادیده گرفته و تسلیت به یک مادر فرزند مرده را تنها هدف برپایی عزاداریها بدانند! البته این هدف عاطفی میتواند به پیگیری هدف اصلی منجر شود.
3. اما این پرسش که چرا ملائکه و اولیای الهی، پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) در عالم پس از مرگ نیز برای مصیبت امام حسین(ع) غمگین و محزون هستند،[3] با اینکه امام شهید(ع) الآن نزد آنها است؟
در پاسخ میتوان از یک مثال عادی بهره جست و آن اینکه فردی که مدتی اسیر در دست دشمنان بود و آزاد شده است، هنگامی که نزد اقوام خود از شکنجه، اذیت و آزار دشمنان مطالبی بیان میکند اطرافیان محزون و غمگین میشوند، با اینکه الآن نزد آنان است؛ علاوه بر این که ملائکه و اولیای الهی به دلیل وسعت وجودی خودشان از وضعیت اطلاع و آگاهی داشتند.
استاد شهید مطهری گرچه متن کلامشان در این موضوع تا حدی ابهامآفرین است، اما با قرائن و شواهد پیرامونی مشخص میشود که ایشان در صدد انکار یا ردّ روایاتی نیست که ناظر به حزن و اندوه اولیای الهی از شهادت امام حسین(ع) میباشد؛ بلکه آنچه ایشان در صدد بیانش میباشد، آن است که امام حسین(ع) هدفی بزرگتر داشتهاند که شیعیان باید همان هدف را دنبال و احیا کنند، نه اینکه هدف اصلی را نادیده گرفته و تسلیت به یک مادر فرزند مرده را تنها هدف برپایی عزاداریها بدانند! البته این هدف عاطفی میتواند به پیگیری هدف اصلی منجر شود.
[2]. «وَ قَالَ(النبیص) إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً ثُمَّ قَالَ ع بِأَبِی قَتِیلُ کُلِّ عَبْرَةٍ قِیلَ وَ مَا قَتِیلُ کُلِّ عَبْرَةٍ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ لَا یَذْکُرُهُ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَى». نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 10، ص 318، قم، مؤسسة آل البیت ع، چاپ اول، 1408ق.
[3]. ر. ک: ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص 79- 88، نجف اشرف، دار المرتضویة، چاپ اول، 1356ش.