کد سایت
fa59974
کد بایگانی
73713
نمایه
معنای «من» و «عن» جاره و تفاوتشان با یکدیگر
طبقه بندی موضوعی
صرف و نحو
خلاصه پرسش
حرفهای جرّ «من» و «عن» که هر دو در فارسی به معنای «از» هستند، چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
پرسش
سلام، تفاوت حرف جر مِن با عَن چیست؟ هر دو به معنای «از» هستند، ولی چرا بعضی جاها من و بعضی جاها از عن استفاده میشود؟
پاسخ اجمالی
«مِن» و «عَن» جاره هر دو از حروف هستند و همانگونه که در تعریف حروف گفته شد، معانی حروف زمانی شکل میگیرند که حروف به عنوان رابط بین دو کلمه قرار گیرند و ایجاد نسبت نمایند.[1] بنابراین، گرچه در زبان فارسی، معمولاً «از» به عنوان ترجمهای از دو کلمه «من» و «عن» اعلام میشود، اما این دو کاملاً مترادف نبوده بلکه معنای حقیقی این دو کلمه زمانی بروز میکند که این دو در کلام بین «مسند» و «مسند الیه» قرار گیرند.
برای روشن شدن مطلب بهتر است معنای ربطی «من» و «عن» بیان شود که خود بخود فرق معنایی میان این دو نیز روشن خواهد شد.
معنای «عن»
«عن» جاره یکی از وجوه سه گانه «عن»[2] و پرکاربردترین آنها میباشد که بر اسم ظاهر و ضمیر داخل شده و آنها را جر میدهد. «عن» 10 معنا به شرح زیر دارد:
1. مجاوزت، یعنی فاعل فعل قبل چیزی را با فعل خود از مجرور گذرانده است. 2. دوّمین معنای «عن» بدل است. 3. به معنای استعلاء است که در این معنا مترادف معنای «علی» میباشد. 4. برای تعلیل و بیان علیّت مجرور برای وقوع فعل ماقبل است. 5. مترادف و هم معنای کلمه «بعد» بوده و مفید معنای آن است. 6. مترادف کلمه «فی» و مفید معنای ظرفیت است. 7. مترادف با «من» و به معنای ابتدای غایت میباشد. 8. مترادف و هم معنای کلمه «باء» است. 9. به معنای استعانت است و دلالت میکند که فعل قبل به وسیله و کمک مجرور صورت گرفته است. 10. زائده تعویضیه از «عن» دیگری که محذوف است.[3]
معنای «من»
«من» نیز یکی از حروف جاره است که بر اسم ظاهر و ضمیر داخل میشود و آنها را جر میدهد و دارای 15 معنا میباشد.
1. برای ابتدای غایت میآید؛ یعنی بیان میکند که مابعد، ابتدای مسافت و غایت برای فعلی است که متعلق آن میباشد و در بیشتر اوقات «من» در همین معنا استعمال میشود. مانند: «سرت من البصره الی الکوفه». در اینجا «من» بیان میکند که مابعدش یعنی بصره، ابتدای مسافت و غایت برای سیر است.
بنابر نظر گروهی از دانشمندان علم نحو، معنای حقیقی «من» فقط ابتدای غایت است و بقیه معانی «من» یا مجازی هستند یا تأویل به من ابتدائیه برده میشوند.[4]
2. برای تبعیض میآید، یعنی «من» دلالت میکند برخی از افراد یا اجزای اسمی که به سبب «من» جر گرفته، مراد و مورد نظر متکلم است. مانند: «اخذت من الدراهم»، که «من» میفهماند متکلم، بخشی از درهم را گرفته نه همه درهم را.
3. برای بیان جنس و رفع ابهام از اسم ماقبل.
4. برای تعلیل میآید، یعنی دلالت میکند که مجرور آن علت برای وقوع فعل است.
5. به معنای بدل میآید و علامتش آن است که به جای من کلمه بدل قرار بدهیم، تغییری در معنای کلام حاصل نشود.
6. مترادف بودن با معنای «عن»؛ یعنی من دارای معنای مجاوزت میباشد. مانند «فَوَیلٌ لِلقاسِیَةِ قُلوُبُهُم مِن ذِکرِ اللهِ». بنابر نظر برخی «من» در اینجا به معنای عن میباشد؛ زیرا ماده «قسوه» با «عن» متعدی میشود.[5]
7. مترادف بودن با معنای باء جاره.
8. به معنای ظرفیت.
9. به معنای «عند».
10. مترادف با معنای «رُبَّ».[6]
11. به معنای استعلاء؛ یعنی مترادف با معنای «علی» میباشد.
12. به معنای تضاد و انفکاک و بیان فصل بین مجرور آن با اسم ماقبلش.
13. به معنای «الی» یعنی برای انتهای غایت.
14. به معنای تصریح و تنصیص بر عمومیت و شمول حکم برای تمامی افراد مجرورش.
15. به معنای تأکید عموم.[7]
با دقت در معانی گوناگون کلمه «من» و «عن» و موارد کاربرد هر کدام، روشن شد این دو کلمه همواره به یک معنا نیستند، بلکه تنها در مواردی، مترادف و هم معنا بوده، اما هرکدام از آنها معانی ویژه خود را دارند.
برای روشن شدن مطلب بهتر است معنای ربطی «من» و «عن» بیان شود که خود بخود فرق معنایی میان این دو نیز روشن خواهد شد.
معنای «عن»
«عن» جاره یکی از وجوه سه گانه «عن»[2] و پرکاربردترین آنها میباشد که بر اسم ظاهر و ضمیر داخل شده و آنها را جر میدهد. «عن» 10 معنا به شرح زیر دارد:
1. مجاوزت، یعنی فاعل فعل قبل چیزی را با فعل خود از مجرور گذرانده است. 2. دوّمین معنای «عن» بدل است. 3. به معنای استعلاء است که در این معنا مترادف معنای «علی» میباشد. 4. برای تعلیل و بیان علیّت مجرور برای وقوع فعل ماقبل است. 5. مترادف و هم معنای کلمه «بعد» بوده و مفید معنای آن است. 6. مترادف کلمه «فی» و مفید معنای ظرفیت است. 7. مترادف با «من» و به معنای ابتدای غایت میباشد. 8. مترادف و هم معنای کلمه «باء» است. 9. به معنای استعانت است و دلالت میکند که فعل قبل به وسیله و کمک مجرور صورت گرفته است. 10. زائده تعویضیه از «عن» دیگری که محذوف است.[3]
معنای «من»
«من» نیز یکی از حروف جاره است که بر اسم ظاهر و ضمیر داخل میشود و آنها را جر میدهد و دارای 15 معنا میباشد.
1. برای ابتدای غایت میآید؛ یعنی بیان میکند که مابعد، ابتدای مسافت و غایت برای فعلی است که متعلق آن میباشد و در بیشتر اوقات «من» در همین معنا استعمال میشود. مانند: «سرت من البصره الی الکوفه». در اینجا «من» بیان میکند که مابعدش یعنی بصره، ابتدای مسافت و غایت برای سیر است.
بنابر نظر گروهی از دانشمندان علم نحو، معنای حقیقی «من» فقط ابتدای غایت است و بقیه معانی «من» یا مجازی هستند یا تأویل به من ابتدائیه برده میشوند.[4]
2. برای تبعیض میآید، یعنی «من» دلالت میکند برخی از افراد یا اجزای اسمی که به سبب «من» جر گرفته، مراد و مورد نظر متکلم است. مانند: «اخذت من الدراهم»، که «من» میفهماند متکلم، بخشی از درهم را گرفته نه همه درهم را.
3. برای بیان جنس و رفع ابهام از اسم ماقبل.
4. برای تعلیل میآید، یعنی دلالت میکند که مجرور آن علت برای وقوع فعل است.
5. به معنای بدل میآید و علامتش آن است که به جای من کلمه بدل قرار بدهیم، تغییری در معنای کلام حاصل نشود.
6. مترادف بودن با معنای «عن»؛ یعنی من دارای معنای مجاوزت میباشد. مانند «فَوَیلٌ لِلقاسِیَةِ قُلوُبُهُم مِن ذِکرِ اللهِ». بنابر نظر برخی «من» در اینجا به معنای عن میباشد؛ زیرا ماده «قسوه» با «عن» متعدی میشود.[5]
7. مترادف بودن با معنای باء جاره.
8. به معنای ظرفیت.
9. به معنای «عند».
10. مترادف با معنای «رُبَّ».[6]
11. به معنای استعلاء؛ یعنی مترادف با معنای «علی» میباشد.
12. به معنای تضاد و انفکاک و بیان فصل بین مجرور آن با اسم ماقبلش.
13. به معنای «الی» یعنی برای انتهای غایت.
14. به معنای تصریح و تنصیص بر عمومیت و شمول حکم برای تمامی افراد مجرورش.
15. به معنای تأکید عموم.[7]
با دقت در معانی گوناگون کلمه «من» و «عن» و موارد کاربرد هر کدام، روشن شد این دو کلمه همواره به یک معنا نیستند، بلکه تنها در مواردی، مترادف و هم معنا بوده، اما هرکدام از آنها معانی ویژه خود را دارند.
[2]. 1. حرف جر، مانند: «رَمَیتُ السهمَ عن القوس». 2. حرف مصدری، مانند: «أعجبنی عن تفعلَ». 3. اسم به معنای «جانب» مانند: «قعدت من عن یمینه». صفایى بوشهری، غلامعلى، ترجمه و شرح مغنی الأدیب، ج 3، ص 219، قم، قدس، چاپ هشتم، 1387 ش.
[3]. برای اطلاع بیشتر، ر.ک: ترجمه و شرح مغنی الأدیب، ج 2، ص 219 – 226.
[4]. ترجمه و شرح مغنی الأدیب، ج 3، ص 297.
[5]. همان، ج 3، ص 302.
[6]. «چه بسیار»
[7]. برای اطلاع بیشتر، ر.ک: ترجمه و شرح مغنی الأدیب، ج 3، ص 297 – 309.