کد سایت
fa60426
کد بایگانی
74278
نمایه
جایگاه بنای عقلاء در استنباط احکام فقهی
طبقه بندی موضوعی
مبانی فقهی و اصولی
خلاصه پرسش
«بنای عقلاء» چه جایگاهی در فقه دارد؟
پرسش
فقها خیلی به «بنای عقلاء» استناد میکنند. بنای عقلاء چه جایگاهی در فقه دارد؟
پاسخ اجمالی
یکی از ادلهای که اندیشمندان فقه و اصول در استنباط احکام و اثبات قواعد از آن بهره میگیرند، «بنای عقلاء» است.
تعریف بنای عقلاء
بناى عقلاء عبارت است از روش عموم مردم در گفتوگو و معاملات و روابط اجتماعى آنان. به گرایش عمومى و عرف عام «بناى عقلاء» گفته میشود.[1]
مقدار دلالت بنای عقلاء
بنای عقلاء هم در اثبات حکم شرعی کلی واقعی – که در علم فقه از آن بحث میشود – استفاده میشود، خواه در حکم تکلیفی؛ مثل اباحه تصرف در مال غیر با رضایت مالک، اگرچه به زبان بیان نکند و خواه در حکم وضعی؛ مانند ضمان در باب اتلاف، و هم در اثبات حکم شرعی ظاهری – که در علم اصول فقه از آن بحث میشود – به کار میرود؛ مثل حجیت ظواهر و خبر واحد ثقه.
بنای عقلاء در تنقیح موضوعات هم به کار میرود، و آن هم به دو شکل صورت میگیرد:
الف. گاهی بنای عقلاء جهت تنقیح موضوع حکم شرعی به کار میرود.
ب. و گاهی فهم ما را از دلیل شرعی، روشن و منقح مینماید.[2]
جایگاه بنای عقلاء در استنباط احکام فقهی
میتوان یکى از ادله فقهی را بناى عقلاء دانست. البته در فقه کمتر به این دلیل توجه شده است؛ زیرا ایشان با وجود روایات، خود را بینیاز از بناى عقلاء دانستهاند. اما از آنجایى که استناد به بناى عقلاء در بسیارى از فروع که بر این قاعده متفرع میگردند، تأثیر دارد لذا ضرورى است به بناى عقلاء نیز استناد شود،[3] چنانچه بسیارى از قواعد فقه مانند: قاعده «ما یضمن و ما لا یضمن»، قاعده «اصالة الصحة» و ... نیز مستند به بناى عقلاء میباشند. بناى عقلاء در استنباط احکام نقش بسیار مؤثرى را ایفاء میکند.
بدیهى است که مقصود از بناى عقلاء هر گونه بنایى است که با روشهاى عقلایى سازگارى داشته باشد، ولی چنانچه اگر عقلاء اعمالى را انجام دهند که با اصول عقلانى هماهنگ نباشد یا با اصول عدالت سازگارى نداشته باشد، نمیتوان آنرا داخل در حوزه بناى عقلاء دانست.
تعریف بنای عقلاء
بناى عقلاء عبارت است از روش عموم مردم در گفتوگو و معاملات و روابط اجتماعى آنان. به گرایش عمومى و عرف عام «بناى عقلاء» گفته میشود.[1]
مقدار دلالت بنای عقلاء
بنای عقلاء هم در اثبات حکم شرعی کلی واقعی – که در علم فقه از آن بحث میشود – استفاده میشود، خواه در حکم تکلیفی؛ مثل اباحه تصرف در مال غیر با رضایت مالک، اگرچه به زبان بیان نکند و خواه در حکم وضعی؛ مانند ضمان در باب اتلاف، و هم در اثبات حکم شرعی ظاهری – که در علم اصول فقه از آن بحث میشود – به کار میرود؛ مثل حجیت ظواهر و خبر واحد ثقه.
بنای عقلاء در تنقیح موضوعات هم به کار میرود، و آن هم به دو شکل صورت میگیرد:
الف. گاهی بنای عقلاء جهت تنقیح موضوع حکم شرعی به کار میرود.
ب. و گاهی فهم ما را از دلیل شرعی، روشن و منقح مینماید.[2]
جایگاه بنای عقلاء در استنباط احکام فقهی
میتوان یکى از ادله فقهی را بناى عقلاء دانست. البته در فقه کمتر به این دلیل توجه شده است؛ زیرا ایشان با وجود روایات، خود را بینیاز از بناى عقلاء دانستهاند. اما از آنجایى که استناد به بناى عقلاء در بسیارى از فروع که بر این قاعده متفرع میگردند، تأثیر دارد لذا ضرورى است به بناى عقلاء نیز استناد شود،[3] چنانچه بسیارى از قواعد فقه مانند: قاعده «ما یضمن و ما لا یضمن»، قاعده «اصالة الصحة» و ... نیز مستند به بناى عقلاء میباشند. بناى عقلاء در استنباط احکام نقش بسیار مؤثرى را ایفاء میکند.
بدیهى است که مقصود از بناى عقلاء هر گونه بنایى است که با روشهاى عقلایى سازگارى داشته باشد، ولی چنانچه اگر عقلاء اعمالى را انجام دهند که با اصول عقلانى هماهنگ نباشد یا با اصول عدالت سازگارى نداشته باشد، نمیتوان آنرا داخل در حوزه بناى عقلاء دانست.
[1]. ولایى، عیسى، فرهنگ تشریحى اصطلاحات اصول، ص 127، تهران، نشر نی، چاپ ششم، 1387ش؛ ر.ک: «سیره مستمره، سیره متشرعه، بنای عقلا و عرف»، سؤال 43565.
[2]. اسدی، حسن، بناء عقلاء و جایگاه آن در ادله احکام، مجله تخصصی فقه و مبانی حقوق واحد، ص 121 – 122.
[3]. مرعشى شوشترى، سید محمد حسن، دیدگاههاى نو در حقوق، ج 2، ص 164، تهران، نشر میزان، چاپ دوم، 1427ق.