کد سایت
fa60530
کد بایگانی
74388
نمایه
تشبیه رعد و برق به تازیانههاى ملائکه و صدای چوپانان
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,هستی شناسی
برچسب
فرشتگان|ملائکه|ابر|رعد و برق|عوامل طبیعی
خلاصه پرسش
اینکه در برخی روایات؛ صدا و تازیانه فرشتگان، دلیل به وجود آمدن رعد و برق عنوان شده، چه توجیهی دارد؟!
پرسش
از أبیبصیر نقل است؛ از امام ششم پرسید رعد و برق چیست؟ فرمود: «تازیانههاى فرشتهها است که ابر را میزنند و میرانندش بدانجا که خدا خواهد ببارد».(آسمان و جهان ترجمه کتاب السماء و العالم بحار الانوار، مجلسی، مترجم: محمد باقر کمرهاى، ناشر: اسلامیه، تهران، چ اول، 1351ش. ج 3، برگ 323).
نظر شما در این باره چیست؟
پاسخ اجمالی
همانگونه که در پرسش بدان اشاره شد، در روایتی مرسل چنین آمده است: ابوبصیر از امام صادق(ع) در مورد صداى رعد پرسید؟ آنحضرت فرمود: «آواى رعد همچون فریادى است که چوپانان و شتربانان براى راندن و بازداشتن شتران به صورت "هاى هاى" از گلو خارج میکنند»، ابوبصیر پرسید: فدایت گردم برق چه حالتى دارد؟ فرمود: «برق به منزله تسمه و دوال فرشتگان است که با آن ابرها را میزنند و میرانند به جایى که خداوند عزّ و جلّ مقدّر فرموده تا باران در آنجا فرو بارد».[1]
روایات دیگری نیز شبیه این روایات به صورت «رُوِیَ» و مرفوع درباره صدای رعد و برق نقل شده است.[2] همچنین مشابه این روایات در منابع تفسیری[3] و روایی[4] اهلسنت از رسول خدا(ص) نیز نقل شده است.
در شرح این روایات نکاتی بیان میشود:
1. در اینگونه روایات، ظاهر آنچه گفته شد مراد نیست، بلکه تنها از باب مثال و تشبیه است. به عبارت دیگر، در جامعه آن روز که هیچ آگاهی نسبت به عوامل و اسباب طبیعی و غیر طبیعی رعد و برق وجود نداشت، امامان(ع) با این تعابیر خواستهاند از نیروهای ناپیدا و ناشناخته خبر دهند و قدرت خدا را به رخ مردم بکشند. اگر امام در آن زمان میخواست حقایقی که به امر خدا بر آنها آگاهی یافته را به بیان امروز توضیح دهد، آیا آن مردم چیزی میفهمیدند؟ آیا جز با کمک تشبیه به مفاهیم شناخته شده برای جامعه آن روز، راهی برای بیان این حقایق در حد ممکن بود؟ پس میتوان نتیجه گرفت که پارهای از این تشبیهها تنها برای ارائه یک نمونه و مثال عینی برای نیرویی ناشناخته است.
2. با این وجود، نسبت دادن بسیاری از امور طبیعی به امور ماورائی، نافی عوامل طبیعی آن نیست؛ چنانکه در احادیث فراوان از نگاهبانان و فرشتگان شب و روز و فرشته مرگ و فرستادگانى که براى یارى رساندن به مؤمنان گسیل و سبب آرامش خاطر آنان میشوند، سخن رفته است؛[5] مانند اینکه؛ امام صادق(ع) به نقل از امام علی(ع) درباره قطرههای باران میفرماید: «هیچ قطره بارانى نیست جز آنکه به همراهش فرشتهاى است تا آنرا به جایگاهش برساند، و هیچ قطره بارانى از آسمان فرو نریزد جز اینکه شماره معیّن و اندازه معلومى دارد».[6]
این همه دلالت بر آن دارد که خداوند بر طبیعت، فرشتگانى گماشته است. و بدینگونه طبیعت را مسخر بشر ساخته است؛ از اینرو گرچه رعد و برق نیز عوامل طبیعی خویش را دارند، اما از نگاهی دیگر تحت سیطره مدیریت پروردگار توسط فرشتگان هم میباشند؛ یعنی ملائکه علل باطنى این حوادث هستند.[7]
روایات دیگری نیز شبیه این روایات به صورت «رُوِیَ» و مرفوع درباره صدای رعد و برق نقل شده است.[2] همچنین مشابه این روایات در منابع تفسیری[3] و روایی[4] اهلسنت از رسول خدا(ص) نیز نقل شده است.
در شرح این روایات نکاتی بیان میشود:
1. در اینگونه روایات، ظاهر آنچه گفته شد مراد نیست، بلکه تنها از باب مثال و تشبیه است. به عبارت دیگر، در جامعه آن روز که هیچ آگاهی نسبت به عوامل و اسباب طبیعی و غیر طبیعی رعد و برق وجود نداشت، امامان(ع) با این تعابیر خواستهاند از نیروهای ناپیدا و ناشناخته خبر دهند و قدرت خدا را به رخ مردم بکشند. اگر امام در آن زمان میخواست حقایقی که به امر خدا بر آنها آگاهی یافته را به بیان امروز توضیح دهد، آیا آن مردم چیزی میفهمیدند؟ آیا جز با کمک تشبیه به مفاهیم شناخته شده برای جامعه آن روز، راهی برای بیان این حقایق در حد ممکن بود؟ پس میتوان نتیجه گرفت که پارهای از این تشبیهها تنها برای ارائه یک نمونه و مثال عینی برای نیرویی ناشناخته است.
2. با این وجود، نسبت دادن بسیاری از امور طبیعی به امور ماورائی، نافی عوامل طبیعی آن نیست؛ چنانکه در احادیث فراوان از نگاهبانان و فرشتگان شب و روز و فرشته مرگ و فرستادگانى که براى یارى رساندن به مؤمنان گسیل و سبب آرامش خاطر آنان میشوند، سخن رفته است؛[5] مانند اینکه؛ امام صادق(ع) به نقل از امام علی(ع) درباره قطرههای باران میفرماید: «هیچ قطره بارانى نیست جز آنکه به همراهش فرشتهاى است تا آنرا به جایگاهش برساند، و هیچ قطره بارانى از آسمان فرو نریزد جز اینکه شماره معیّن و اندازه معلومى دارد».[6]
این همه دلالت بر آن دارد که خداوند بر طبیعت، فرشتگانى گماشته است. و بدینگونه طبیعت را مسخر بشر ساخته است؛ از اینرو گرچه رعد و برق نیز عوامل طبیعی خویش را دارند، اما از نگاهی دیگر تحت سیطره مدیریت پروردگار توسط فرشتگان هم میباشند؛ یعنی ملائکه علل باطنى این حوادث هستند.[7]
[1]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج 2، ص 207، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 525 - 526، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[2]. ر. ک: من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 526؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 8، ص 218 – 219، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. مانند: قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 1، ص 217، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 519، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
[4]. مانند: ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج 5، ص 294، مصر، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق؛ نسائی، أحمد بن شعیب، السنن الکبری، ج 8، ص 218، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.
[5]. مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، ج1، ص: 139، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش.
[6]. کافی، ج 8، ص 239.
[7]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 425، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش.