کد سایت
fa64966
کد بایگانی
79632
نمایه
عمل نکردن به استخاره
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث
برچسب
استخاره|عمل نکردن|متهم کردن خدا
خلاصه پرسش
اگر به نتیجه استخاره عمل نکنیم، آیا روایتی وجود دارد که در این صورت، خداوند را مورد اتهام قرار دادهایم؟!
پرسش
مفهوم این حدیث چیست: «هر کس طلب خیر کند از خدا در امرى، و یکى از دو امر براى او به عمل آید، و در دلش چیزى بوده باشد؛ یعنى: از عدم خشنودى، یا خیر بودن آن امر، پس خدا او را متهم داشته در قضاى او».
پاسخ اجمالی
روایتی که در پرسش به آن اشاره شده، در منابع حدیثی چنین آمده است:
از امام صادق(ع) پرسیدند: گرامیترین فرد نزد خدا کیست؟ فرمود: «آنکس که بیش از همه ذکر خدا گوید و از او اطاعت کند». پرسیدند: منفورترین فرد نزد خداوند چه کسی است؟ فرمود: «شخصی که خدا را متهم میدارد». پرسیده شد: مگر کسى خدا را متهم میدارد؟! فرمود: «آرى؛ آنکسی که از خداوند، طلب خیر کند و هنگامی که خیر و مصلحت او در دشواریها و سختىها دانسته شد، عصبانی و خشمگین شود! او همان کسى است که خدا را متهم میدارد!».[1]
این حدیث، ناظر به فردی است که گویا بین دو امر، به یکی تمایل داشته و گزینه دیگر را نمیپسندد، در عین حال؛ در دعاهای خود از پروردگار طلب خیر میکند که گزینه مناسب را برای او درنظر بگیرد و اتفاقاً خداوند در مقام اجابت، خیر او را در گزینهای قرار میدهد که نه تنها دلخواه او نبوده، بلکه با دشواریهایی همراه است. اگر او در این هنگام، خشمگین شود، گویا خدا را متهم به این ساخته که انتخاب مناسبی برای او انجام نداده است!
این روایت به صورت عام بوده و شامل هر نوع طلب خیری میشود، حتی اگر در قالب استخاره مرسوم[2] نباشد، اما اینکه محتوای آن تا چه اندازه بر لزوم عمل کردن به استخاره مرسوم تأثیر دارد، بحث مجزایی دارد که اجمالاً برخی از فقها با استفاده از این روایت؛ استحباب عمل به استخاره را استنباط کردهاند.[3]
از امام صادق(ع) پرسیدند: گرامیترین فرد نزد خدا کیست؟ فرمود: «آنکس که بیش از همه ذکر خدا گوید و از او اطاعت کند». پرسیدند: منفورترین فرد نزد خداوند چه کسی است؟ فرمود: «شخصی که خدا را متهم میدارد». پرسیده شد: مگر کسى خدا را متهم میدارد؟! فرمود: «آرى؛ آنکسی که از خداوند، طلب خیر کند و هنگامی که خیر و مصلحت او در دشواریها و سختىها دانسته شد، عصبانی و خشمگین شود! او همان کسى است که خدا را متهم میدارد!».[1]
این حدیث، ناظر به فردی است که گویا بین دو امر، به یکی تمایل داشته و گزینه دیگر را نمیپسندد، در عین حال؛ در دعاهای خود از پروردگار طلب خیر میکند که گزینه مناسب را برای او درنظر بگیرد و اتفاقاً خداوند در مقام اجابت، خیر او را در گزینهای قرار میدهد که نه تنها دلخواه او نبوده، بلکه با دشواریهایی همراه است. اگر او در این هنگام، خشمگین شود، گویا خدا را متهم به این ساخته که انتخاب مناسبی برای او انجام نداده است!
این روایت به صورت عام بوده و شامل هر نوع طلب خیری میشود، حتی اگر در قالب استخاره مرسوم[2] نباشد، اما اینکه محتوای آن تا چه اندازه بر لزوم عمل کردن به استخاره مرسوم تأثیر دارد، بحث مجزایی دارد که اجمالاً برخی از فقها با استفاده از این روایت؛ استحباب عمل به استخاره را استنباط کردهاند.[3]
[1]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، ص 364، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق؛ برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 2، ص 598، قم، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[3]. حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، ج 9، ص 248، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق.