کد سایت
fa69034
کد بایگانی
84678
نمایه
بررسی سندی حدیث «من اصبح و لا یهتم بامور المسلمین»
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث
برچسب
سند|امور مسلمین|اهتمام
خلاصه پرسش
«مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» آنکه صبح کند و دغدغه مسلمانان را نداشته باشد، مسلمان نیست.
آیا این روایت معتبر است؟
پرسش
لطفاً روایت: «قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» را از نظر سند و روات بررسی کنید.
پاسخ اجمالی
در کتاب «کافی» مرحوم کلینی، بخشی با عنوان «بابُ الاهْتِمامِ بِأُمورِ الْمُسْلمین» آمده است. اولین روایت این باب، نقلی است از امام صادق (ع) از پیامبر اسلام(ص) که فرمودند: «هر کسی که، صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست».[1]
همچنین روایت چهارم این باب از امام صادق(ع) و با تفاوت بسیار اندکی در تعبیر؛ همین معنا را میرساند. در روایت پنجم این باب از امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نیز همین معنا نقل شده است، جز آنکه در ادامه آن چنین آمده است: «هر مسلمانی که ندای مسلمانی را بشنود که از او کمک میخواهد و پاسخ او را ندهد مسلمان نیست».[2]
بنابراین، سه روایت در یک مضمون وارد شده است و در دو مورد، امام صادق(ع) از پیامبر اسلام(ص) چنین مضمونی را نقل کردهاند و نشان از آن دارد که اجمالاً میتوان پی برد، چنین مضمونی از پیامبر(ص) وارد شده است.
اینک به بررسی سند هر سه روایت میپردازیم.
1. «علی بن ابراهیم عن ابیه عن النوفلی عن السکونی عن ابی عبد الله(ع) قال: قال رسول الله(ص)...»؛ علی بن ابراهیم و پدرش ابراهیم بن هاشم از ثقات و مورد اعتماد هستند.[3] نوفلی نیز بنابر تحقیق مورد اعتماد است[4] و سکونی اگر چه از عامه و اهل سنت است اما مورد اعتماد شناخته شده است.[5] بنابراین، این روایت از درجه اعتبار برخوردار و موثّق است.
2. «محمد بن یحیی عن احمد بن محمد بن عیسی عن ابن محبوب عن محمد بن القاسم الهاشمی عن ابی عبد الله(ع) ...»؛ محمد بن یحیی العطار از بزرگان و ثقات است.[6] همینطور احمد بن محمد بن عیسی و ابن محبوب.[7] تنها محمد بن قاسم هاشمی شناخته شده نیست. بنابراین، این روایت از نظر سندی ضعیف شمرده میشود.
3. «عَنْهُ عن سَلَمَةَ بن الخطاب عن سلیمان بن سَماعَةَ عن عَمِّهِ عاصم الکوزِیِّ عن ابی عبد الله(ع) انّ النبی(ص)...»؛
ضمیر در «عنه» با توجه به روایت قبلی آن، به محمد بن یحیی بر میگردد. سلمه بن خطاب را نجاشی تنها در حدیث ضعیف دانسته است،[8] البته نه ضیعف به معنای غیر ثقه. سلیمان بن سماعه ثقه و مورد اعتماد است.[9] عاصم الکوزی نیز ثقه و مورد اعتماد است.[10]
نتیجه اینکه؛ با توجه به مجموع اسناد یاد شده، این حدیث دارای اعتبار میباشد.
همچنین روایت چهارم این باب از امام صادق(ع) و با تفاوت بسیار اندکی در تعبیر؛ همین معنا را میرساند. در روایت پنجم این باب از امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نیز همین معنا نقل شده است، جز آنکه در ادامه آن چنین آمده است: «هر مسلمانی که ندای مسلمانی را بشنود که از او کمک میخواهد و پاسخ او را ندهد مسلمان نیست».[2]
بنابراین، سه روایت در یک مضمون وارد شده است و در دو مورد، امام صادق(ع) از پیامبر اسلام(ص) چنین مضمونی را نقل کردهاند و نشان از آن دارد که اجمالاً میتوان پی برد، چنین مضمونی از پیامبر(ص) وارد شده است.
اینک به بررسی سند هر سه روایت میپردازیم.
1. «علی بن ابراهیم عن ابیه عن النوفلی عن السکونی عن ابی عبد الله(ع) قال: قال رسول الله(ص)...»؛ علی بن ابراهیم و پدرش ابراهیم بن هاشم از ثقات و مورد اعتماد هستند.[3] نوفلی نیز بنابر تحقیق مورد اعتماد است[4] و سکونی اگر چه از عامه و اهل سنت است اما مورد اعتماد شناخته شده است.[5] بنابراین، این روایت از درجه اعتبار برخوردار و موثّق است.
2. «محمد بن یحیی عن احمد بن محمد بن عیسی عن ابن محبوب عن محمد بن القاسم الهاشمی عن ابی عبد الله(ع) ...»؛ محمد بن یحیی العطار از بزرگان و ثقات است.[6] همینطور احمد بن محمد بن عیسی و ابن محبوب.[7] تنها محمد بن قاسم هاشمی شناخته شده نیست. بنابراین، این روایت از نظر سندی ضعیف شمرده میشود.
3. «عَنْهُ عن سَلَمَةَ بن الخطاب عن سلیمان بن سَماعَةَ عن عَمِّهِ عاصم الکوزِیِّ عن ابی عبد الله(ع) انّ النبی(ص)...»؛
ضمیر در «عنه» با توجه به روایت قبلی آن، به محمد بن یحیی بر میگردد. سلمه بن خطاب را نجاشی تنها در حدیث ضعیف دانسته است،[8] البته نه ضیعف به معنای غیر ثقه. سلیمان بن سماعه ثقه و مورد اعتماد است.[9] عاصم الکوزی نیز ثقه و مورد اعتماد است.[10]
نتیجه اینکه؛ با توجه به مجموع اسناد یاد شده، این حدیث دارای اعتبار میباشد.
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 163، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.
[2]. همان، ص 164.
[3]. ر. ک: «وثاقت ابراهیم بن هاشم قمی»، سؤال 77793؛ «تفسیر علی بن ابراهیم قمی و وثاقت مشایخ آن»، سؤال 34459.
[5]. خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 107، قم، مرکز نشر آثار شیعه، 1410ق.
[8]. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ص 187، قم، جامعه مدرسین، 1407ق.
[9]. همان، ص 184.
[10]. همان، ص 301.