کد سایت
fa72469
کد بایگانی
88545
نمایه
خواب قیلوله
طبقه بندی موضوعی
حدیث,دستور العمل ها
خلاصه پرسش
در چه ساعاتی میتوان خواب قیلوله کرد و آیا چنین خوابی مستحب بوده و دارای پاداش است؟
پرسش
منظور از «خواب قیلوله» چیست؟ چند دقیقه یا چند ساعت سفارش شده؟ بهتر است چه زمانی از روز انجام شود؟ چه خواصی دارد؟
پاسخ اجمالی
یکی از نیازهای طبیعی و ضروری بدن؛ استراحت و خواب است. زمان، مکان، طبیعت افراد و ... میتوانند در تأثیرگذاری خواب نتایج متفاوتی به دنبال داشته باشند.
یکی از خوابها؛ «قیلوله» نام دارد. برخی از اندیشمندان لغتشناس؛ «قیلوله» را به معنای استراحت در نیمه روز دانستهاند؛ حال چه این استراحت با خواب همراه باشد و چه بدون خواب.[1] اما گروهی دیگر از آنان قیلوله را تنها به خواب هنگام ظهر معنا کردهاند،[2] که همین معنای دوم مورد بحث ما است.
حال در ذیل؛ اهمیت خواب قیلوله را در روایات بررسی میکنیم:
1. در منابع اسلامی؛ احادیثی وجود دارد که توصیه به خواب هنگام ظهر دارند:
الف. امام صادق(ع) از پدرانش از پیامبر خدا(ص) نقل میکنند: «روزه گرفتن در طول روز را با خوردن سحرى کمک کنید، و با خواب قیلوله، بیدار شدن برای عبادت شبانه و شب زندهدارى را یارى رسانید».[3]
ب. امام صادق(ع) از پدرانش نقل میکند: «مردى بادیهنشین نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: اى رسول خدا! من حافظه خوبى داشتم ولى اکنون فراموشکار و کمحافظه شدهام، چه کنم؟ آنحضرت فرمود: شاید تو به خواب قیلوله عادت داشتی؟ گفت: آرى. فرمود: و حال آنرا ترک کردهاى؟ گفت: آرى، پیامبر فرمود: دوباره همان کار (خواب قیلوله) را از سر بگیر تا انشاء الله حافظهات باز گردد».[4]
ج. امام باقر(ع) فرمودهاند: «خواب؛ اگر در اول روز باشد؛ فرسودگى است، هنگام ظهر نعمت، بعد از عصر حماقت و بین مغرب و عشاء، روزى را بر انسان حرام میکند».[5]
د. امام کاظم(ع) فرمودند: «هنگام ظهر بخوابید؛ زیرا همانا خداوند انسان روزهدار را در حالىکه آرمیده است غذایش میدهد و سیرابش میکند».[6]
2. همانگونه که در معنای لغوی قیلوله گذشت؛ خواب قیلوله، تنها زمانی رخ میدهد که نزدیک ظهر باشد. اما نکته مورد نظر اینجا است که بر خلاف آنچه متبادر به ذهن است این خواب لزوماً قبل از اذان ظهر نیست، بلکه تا ساعاتی بعد از اذان ظهر نیز خواب قیلوله صدق میکند. بر این معنا روایتی از امام رضا(ع) دلالت دارد: «... پس از آن؛ زمانی که نیمه روز شود و مردم شغلهاى خود را ترک میکنند و جامههاى خود را در میآورند، استراحت میکنند و به طعام و قیلوله مشغول میشوند. لذا خدا ایشان را امر کرد که قبل از انجام این امور، ابتدا به ذکر و عبادت و نماز ظهر بپردازند و سپس به آنچه بخواهند از استراحت و طعام و قیلوله بپردازند».[7]
حدیثی از اهل سنت نیز بر همین معنای قیلوله دلالت دارد؛ انس بن مالک نقل میکند: «به همراه پیامبر اسلام نماز جمعه را خواندیم و سپس برگشته و خواب قیلوله کردیم».[8]
3. برخی از فقها به جهت روایات بالا، استحباب خواب قیلوله را اعلام کردهاند.[9]
با تأمل در روایات؛ مطلوب بودن خواب قیلوله به دست میآید؛ اما نه به عنوان یک عبادت و عمل استحبابى که فی نفسه بر آن ثواب مترتب باشد، بلکه این روایات در حقیقت، سفارشى ارشادى به مخاطبان است؛ یعنی مطلوببودن خواب قیلوله از آن جهت است که این خواب، مقدمهای برای انجام و توفیق عبادتهاى شبانه و نیز تحمل گرسنگی روزانه میباشد. مدت دقیقی برای زمان این خواب اعلام نشده و به حسب افراد و نیاز آنها، میتواند متفاوت باشد.
گفتنی است؛ کسانى که شب را به طور کامل و به قدر کافى و نیاز بدن مىخوابند، یا بیشتر وقت صبح را در خواب هستند؛ نمیتوان گفت که خواب قیلوله برای آنها نیز مفید است.
یکی از خوابها؛ «قیلوله» نام دارد. برخی از اندیشمندان لغتشناس؛ «قیلوله» را به معنای استراحت در نیمه روز دانستهاند؛ حال چه این استراحت با خواب همراه باشد و چه بدون خواب.[1] اما گروهی دیگر از آنان قیلوله را تنها به خواب هنگام ظهر معنا کردهاند،[2] که همین معنای دوم مورد بحث ما است.
حال در ذیل؛ اهمیت خواب قیلوله را در روایات بررسی میکنیم:
1. در منابع اسلامی؛ احادیثی وجود دارد که توصیه به خواب هنگام ظهر دارند:
الف. امام صادق(ع) از پدرانش از پیامبر خدا(ص) نقل میکنند: «روزه گرفتن در طول روز را با خوردن سحرى کمک کنید، و با خواب قیلوله، بیدار شدن برای عبادت شبانه و شب زندهدارى را یارى رسانید».[3]
ب. امام صادق(ع) از پدرانش نقل میکند: «مردى بادیهنشین نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: اى رسول خدا! من حافظه خوبى داشتم ولى اکنون فراموشکار و کمحافظه شدهام، چه کنم؟ آنحضرت فرمود: شاید تو به خواب قیلوله عادت داشتی؟ گفت: آرى. فرمود: و حال آنرا ترک کردهاى؟ گفت: آرى، پیامبر فرمود: دوباره همان کار (خواب قیلوله) را از سر بگیر تا انشاء الله حافظهات باز گردد».[4]
ج. امام باقر(ع) فرمودهاند: «خواب؛ اگر در اول روز باشد؛ فرسودگى است، هنگام ظهر نعمت، بعد از عصر حماقت و بین مغرب و عشاء، روزى را بر انسان حرام میکند».[5]
د. امام کاظم(ع) فرمودند: «هنگام ظهر بخوابید؛ زیرا همانا خداوند انسان روزهدار را در حالىکه آرمیده است غذایش میدهد و سیرابش میکند».[6]
2. همانگونه که در معنای لغوی قیلوله گذشت؛ خواب قیلوله، تنها زمانی رخ میدهد که نزدیک ظهر باشد. اما نکته مورد نظر اینجا است که بر خلاف آنچه متبادر به ذهن است این خواب لزوماً قبل از اذان ظهر نیست، بلکه تا ساعاتی بعد از اذان ظهر نیز خواب قیلوله صدق میکند. بر این معنا روایتی از امام رضا(ع) دلالت دارد: «... پس از آن؛ زمانی که نیمه روز شود و مردم شغلهاى خود را ترک میکنند و جامههاى خود را در میآورند، استراحت میکنند و به طعام و قیلوله مشغول میشوند. لذا خدا ایشان را امر کرد که قبل از انجام این امور، ابتدا به ذکر و عبادت و نماز ظهر بپردازند و سپس به آنچه بخواهند از استراحت و طعام و قیلوله بپردازند».[7]
حدیثی از اهل سنت نیز بر همین معنای قیلوله دلالت دارد؛ انس بن مالک نقل میکند: «به همراه پیامبر اسلام نماز جمعه را خواندیم و سپس برگشته و خواب قیلوله کردیم».[8]
3. برخی از فقها به جهت روایات بالا، استحباب خواب قیلوله را اعلام کردهاند.[9]
با تأمل در روایات؛ مطلوب بودن خواب قیلوله به دست میآید؛ اما نه به عنوان یک عبادت و عمل استحبابى که فی نفسه بر آن ثواب مترتب باشد، بلکه این روایات در حقیقت، سفارشى ارشادى به مخاطبان است؛ یعنی مطلوببودن خواب قیلوله از آن جهت است که این خواب، مقدمهای برای انجام و توفیق عبادتهاى شبانه و نیز تحمل گرسنگی روزانه میباشد. مدت دقیقی برای زمان این خواب اعلام نشده و به حسب افراد و نیاز آنها، میتواند متفاوت باشد.
گفتنی است؛ کسانى که شب را به طور کامل و به قدر کافى و نیاز بدن مىخوابند، یا بیشتر وقت صبح را در خواب هستند؛ نمیتوان گفت که خواب قیلوله برای آنها نیز مفید است.
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، میر دامادی، جمال الدین، ج 11، ص 578، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ سوم، 1414ق.
[2]. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق، حسینی، سید احمد، ج 5، ص 459، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ج 1، ص 690، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدارالشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[3]. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 4، 199، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 71، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1413ق؛ روایتی شبیه به آن: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 503، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[5]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 305، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 65، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[7]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 109، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
[8]. ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، تحقیق، عبدالباقی، محمد فؤاد، ج 2، ص 199، بیجا، دار إحیاء الکتب العربیة، بیتا؛ ابن حبان تمیمی، الإحسان فی تقریب صحیح ابن حبان، ج 7، ص 49، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1408ق.
[9]. حلّی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج 5، ص 268، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، چاپ اول، 1412ق.