کد سایت
fa74461
کد بایگانی
90977
نمایه
نکوهش نپرسیدن در قرآن و حدیث
طبقه بندی موضوعی
حدیث
خلاصه پرسش
اگر فردی به دنبال پرسشگری در مورد نادانستههای خود از معارف دینی نباشد، آیا گناهی مرتکب شده است؟
پرسش
آیا در منابع روایی شیعه، روایتی وجود دارد که، یک عده جهنم میروند برای نپرسیدن؟
پاسخ اجمالی
با توجه به آیات قرآنی و آموزههای روایی، کسی که نسبت به یادگیری معارف دینی از راههایی؛ مانند مطالعه، پرسیدن و ... کوتاهی کند دچار عذاب دوزخ میشود. البته در مواردی که به اعتقادات بنیادین او مرتبط بوده و یا آنکه در اثر این کوتاهی واجبی ترک شده، و یا حرام و گناهی انجام پذیرد، و گرنه - با آنکه افزایش دانش اعتقادی، تاریخی، تفسیری و ... بسیار ارزشمند است - اما لازم و واجب نیست که انسان آشنایی کامل با تمام جزئیات موجود در دانش دینی داشته باشد.
خداوند در آیات 148 و 149 سوره انعام، به پارهاى از استدلالات واهى و بهانهجویانه مشرکان اشاره میکند و چنین نتیجه میگیرد که دلائل و حجتهای خداوند براى بشر از طریق عقل و نقل و به وسیله دانش و خرد، و همچنین فرستادن پیامبران، از هر نظر روشن و رسا است، به طورى که جاى هیچگونه تردید براى افراد باقى نماند، به همین دلیل خدا پیامبران(ع) را معصوم از هر گونه خطا و اشتباه قرار داده، تا هر گونه تردید و دودلى را از دعوت آنان دور سازد.[1]
پرسیدن، یکى از عوامل موفّقیت در آموختن است. در زندگى، پرسشهاى فراوانى براى انسان پیش میآید. هنگام آموختن نیز ممکن است که ابهامهایى براى او به وجود آید و راه برطرف ساختن آنها، پرسیدن است. بدون پرسش، راهى براى دست یافتن به دانش و تبدیل جهل با دانایى، وجود ندارد.
در احادیث نیز به اهمیت پرسیدن و نکوهش نپرسیدن و آثار آن در دنیا و آخرت که یکی از آثار آن در مواردی، عذاب جهنم است، پرداخته شده است، که به ذکر نمونههایی بسنده میشود:
پیامبر خدا(ص): «دانش، گنجینه است و کلید آن، پرسش. پس - خدا رحمتتان کند-، بپرسید که به چهارکس، پاداش داده میشود: پرسشگر، گوینده(پاسخ دهنده)، شنونده، و دوستدار آنها».[2]
پیامبر خدا(ص): «اُف بر هر مسلمانى که هفتهاى یک روز را به کار آموختن امور دینى خود و پرسیدن مسائل دینیاش اختصاص ندهد».[3]
امام على(ع): «سؤال کن آنچه را که باید بدانى و در ندانستنش معذور نیستى».[4]
امام سجّاد(ع): «از پرسیدن درباره نادانستهها کوتاهى مکن؛ هر چند به دانش، ناموَر شده باشى».[5]
از امام صادق(ع) درباره معنای این سخن خدای متعال: «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَة»،[6] سؤال شد، آنحضرت فرمود: «خدای تعالی در قیامت از بندهاش میپرسد؛ آیا عالم [به معارف و احکام دین] بودی، اگر جواب دهد، آری، خداوند میفرماید: پس چرا به آنچه میدانستی عمل نکردی؟! و اگر بگوید نمیدانستم، میگوید: آیا کسی نبود که از وی بیاموزی؟! تا از روی شناخت عمل کنی. پس حجت الهی بر او تمام میشود، و او در برابر حجت خدا ساکت میشود».[7]
امام صادق(ع) به حمران بن اعین هنگامى که چیزى پرسید، فرمود: «مردم به دلیل آنچه نمیپرسند، به هلاکت میرسند».[8]
خداوند در آیات 148 و 149 سوره انعام، به پارهاى از استدلالات واهى و بهانهجویانه مشرکان اشاره میکند و چنین نتیجه میگیرد که دلائل و حجتهای خداوند براى بشر از طریق عقل و نقل و به وسیله دانش و خرد، و همچنین فرستادن پیامبران، از هر نظر روشن و رسا است، به طورى که جاى هیچگونه تردید براى افراد باقى نماند، به همین دلیل خدا پیامبران(ع) را معصوم از هر گونه خطا و اشتباه قرار داده، تا هر گونه تردید و دودلى را از دعوت آنان دور سازد.[1]
پرسیدن، یکى از عوامل موفّقیت در آموختن است. در زندگى، پرسشهاى فراوانى براى انسان پیش میآید. هنگام آموختن نیز ممکن است که ابهامهایى براى او به وجود آید و راه برطرف ساختن آنها، پرسیدن است. بدون پرسش، راهى براى دست یافتن به دانش و تبدیل جهل با دانایى، وجود ندارد.
در احادیث نیز به اهمیت پرسیدن و نکوهش نپرسیدن و آثار آن در دنیا و آخرت که یکی از آثار آن در مواردی، عذاب جهنم است، پرداخته شده است، که به ذکر نمونههایی بسنده میشود:
پیامبر خدا(ص): «دانش، گنجینه است و کلید آن، پرسش. پس - خدا رحمتتان کند-، بپرسید که به چهارکس، پاداش داده میشود: پرسشگر، گوینده(پاسخ دهنده)، شنونده، و دوستدار آنها».[2]
پیامبر خدا(ص): «اُف بر هر مسلمانى که هفتهاى یک روز را به کار آموختن امور دینى خود و پرسیدن مسائل دینیاش اختصاص ندهد».[3]
امام على(ع): «سؤال کن آنچه را که باید بدانى و در ندانستنش معذور نیستى».[4]
امام سجّاد(ع): «از پرسیدن درباره نادانستهها کوتاهى مکن؛ هر چند به دانش، ناموَر شده باشى».[5]
از امام صادق(ع) درباره معنای این سخن خدای متعال: «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَة»،[6] سؤال شد، آنحضرت فرمود: «خدای تعالی در قیامت از بندهاش میپرسد؛ آیا عالم [به معارف و احکام دین] بودی، اگر جواب دهد، آری، خداوند میفرماید: پس چرا به آنچه میدانستی عمل نکردی؟! و اگر بگوید نمیدانستم، میگوید: آیا کسی نبود که از وی بیاموزی؟! تا از روی شناخت عمل کنی. پس حجت الهی بر او تمام میشود، و او در برابر حجت خدا ساکت میشود».[7]
امام صادق(ع) به حمران بن اعین هنگامى که چیزى پرسید، فرمود: «مردم به دلیل آنچه نمیپرسند، به هلاکت میرسند».[8]
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 6، ص 24، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[2]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، ص 41، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق؛ شیخ صدوق، الخصال، ج 1، ص 245، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش؛ جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، الفتح الکبیر فی ضم الزیادة إلى الجامع الصغیر، ج 2، ص 238، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1423ق؛ قادری هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج 10، ص 133، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.
[3]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 1، ص 225، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[4]. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص 284، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.
[5]. حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص 92، قم، مدرسة الإمام المهدی(عج)، قم، چاپ اول، 1408ق.
[6]. انعام، 149.
[7]. شیخ صدوق، الامالی، ص 228، اعلمی، بیروت، چاپ پنجم، 1400ق.
[8]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 40، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.