کراهت در لغت
مکروه، در لغت به معنای امر ناپسند و نامطلوب است؛ یعنی چیزی که به علت پستبودن، مورد کراهت انسان واقع میشود.[1]
مکروه در فقه در مورد به عملی به کار میرود که انجام آن اگرچه حرام نیست؛ اما ترککردن آن بهتر است؛ یعنی انجام ندادن عمل مکروه بهتر از انجام دادنش میباشد. مکروه در کنار واجب، حرام، مستحب و مباح یکی از احکام پنجگانه است.
بنابر این، مکروه امری است که ترک آن بر انجامش ترجیح دارد، البته بدون منع از انجام.[2]
کراهت در عبادات
کراهت در عبادات به معنای «اقلّیت ثواب» است؛ یعنی اگر عبادتی دارای چند فرد باشد و به یکی از آنها، نهی تنزیهی یا کراهتی تعلق گیرد، ثواب این فرد در مقایسه با افراد دیگر از همان طبیعت، یا نوع از عبادت کمتر است.
اما کراهت در غیر عبادت به معنای نقص موجود در نفس فعل است؛ یعنی آن عنوان، مورد غضب مولا است، هرچند مبغوض بودن آن به حدی نرسیده است که ترک آن واجب شود؛ اما مولا انجام آنرا دوست ندارد.[3]
کراهت در حقیقت، نوعی از احکام ترخیصی است و به معنای بعث(برانگیختن) و طلب غیر اکید مولا به ترک فعلی است که دارای مفسده غیر ملزمه میباشد. به بیان دیگر، مولا مکلف را از انجام فعل، منع غیر اکید نموده است، بهگونهای که با اذن در فعل منافات ندارد؛ بنابر این، ترک مکروه، مطلوب و دارای مصلحت و ثواب است، ولی انجام آن حرام نیست.[4]
گفتنی است که اسلام دین عسر و حرج نیست و افزایش بیش از اندازه تعداد محرمات و واجبات، زندگی عادی انسانها را دچار عسر و حرج میکند؛ از اینرو چیزهایی مکروه، و چیزهایی مستحب اعلام شده است که اگر فردی خواست با سرعت بیشتری راه سعادت و کمال را طی نماید آنها - یا برخی آنها - را رعایت کند، نه اینکه اگر آنها را رعایت نکرد، از جمع بندگان مؤمن و صالح خارج شود.
فلسفه وجود مکروهات
هر یک از مکروهاتی که در دین اسلام مطرح شده است، به یقین انجام آن تأثیر منفی در زندگی انسان دارد؛ اما این تأثیر به اندازهای نیست که موجب نابودی یا افت معنوی شدید او شود، ولی به هرحال تأثیر منفی دارد. البته این معنا را کسانی لمس میکنند که از لطافت روح بالایی برخوردار باشند.
در این راستا و برای روشنتر شدن موضوع باید گفت؛ گناهان و محرمات برای انسان مانند غذای مسموماند که با خوردن هر لقمهی آن، دستگاه گوارش انسان دچار مسمومیت بیشتری میشود، تا جایی که ممکن است او را دچار مسمومیت شدید کند. مکروهات نیز مانند غذای غیر بهداشتی هستند که هر چند منجر به مسمومیت نمیشوند؛ اما به هرحال تأثیر منفی هر چند اندک در سلامت انسان دارند. انسانی که گناهان فراوان انجام داده و به قساوت قلب مبتلا شده است، گناهان بزرگ برای او عادی شده و انجامش روح او را مکدر نمیسازد؛ اما انسانی که روحش پاک و لطیف است نه تنها فکر گناهان بزرگ را هم نمیکند، بلکه اگر مکروهی را انجام دهد در خود احساس کدورت و تیرگی میکند؛ مانند تابلوی بسیار تمیزی که با نشستن کوچکترین گرد و غباری بر آن، افراد متوجه میشوند و آنرا پاک میکنند.
در منابع حدیثی ما روایات فراوانی در مورد مکروهات و فلسفهی کراهت آنها وجود دارد که ما در این مختصر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- «... عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کثْرَةُ الْأَکلِ مَکرُوهٌ»؛[5] ابا بصیر از امام صادق(ع) نقل میکند که پرخوری مکروه است.
روشن است که پرخوری با توجه به ضررهایی - مانند اضافه وزن، چربی خون، و ...- که برای بدن دارد مکروه است. البته اگر این ضرر به حد قابل توجه برسد از کراهت خارج شده و به حرمت میرسد.
- «... عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: مَکرُوهٌ قَطْعُ النَّخْلِ وَ سُئِلَ عَنْ قَطْعِ الشَّجَرَةِ قَالَ لَا بَأْسَ قُلْتُ فَالسِّدْرِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ إِنَّمَا یکرَهُ قَطْعُ السِّدْرِ بِالْبَادِیةِ لِأَنَّهُ بِهَا قَلِیلٌ وَ أَمَّا هَاهُنَا فَلَا یکرَهُ»؛[6] امام صادق(ع) فرمود: قطعکردن درخت خرما مکروه است. سؤال شد: قطع درخت حکمش چیست؟ فرمود: اشکال ندارد. راوی پرسید: قطعکردن درخت سدر چطور؟ فرمود: اشکال ندارد؛ اما قطعکردن درخت سدر در صحرا مکروه است؛ چون در بیابان درخت سدر کم است، اما در اینجا (و درون شهر) کراهت ندارد.
در این روایت، فلسفهی کراهت بریدن درخت خرما با توجه به مثمر بودن آن واضح است و فلسفهی قطع درخت سدر در بیابان نیز از سوی امام(ع) بیان شده است.
- «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ کرِه لَکمْ أَیتُهَا الْأُمَّةُ أَرْبَعاً وَ عِشْرِینَ خَصْلَة ... وَ کرِهَ أَنْ ینَامَ الرَّجُلُ فِی بَیتٍ وَحْدَه...»؛[7] رسول خدا(ص) فرمود: ای مردم! براستی که خدای عز و جل بیست و چهار خصلت را برای شما نمیپسندد و شما را از آنها نهی فرموده است ... و نمیپسندد مردی در خانهای تنها بخوابد؛ چراکه احتمال دارد بیماری و جنونی در حالت تنهایی در خواب بر وی عارض شود و دسترسی به کسی نداشته باشد.[8] همانگونه که ملاحظه میفرمایید، در این روایت نیز دلیل کراهت تنها خوابیدن بیان شده است.
- خوابیدن ما بین الطلوعین(طلوع فجر تا طلوع آفتاب)، یا بین نماز مغرب و عشا از عوامل فقر شمرده شده است؛[9] زیرا یکی از ارزشمندترین فرصتهای انسان از بین میرود و به همین جهت از مکروهات شمرده شده است.
- کراهت خوردن پنیر به تنهایی نیز در روایات وجود دارد که ممکن است دلایلی برای آن وجود داشته باشد.[10]
بنابراین، تمام مکروهات آثار منفی در زندگی مادی و یا معنوی انسان دارند، البته ممکن است انسانها به تمام این آثار پی نبرند.
کراهت البته درجاتی دارد. ابن ادریس در کتاب السرائر در مورد درجات کراهت اینگونه میفرماید:
گوشت اسب، استر(قاطر) و الاغ نزد علمای ما مکروه است؛ اما حرام نیست، اگرچه بعضی از اینها کراهتشان از بعضی دیگر شدیدتر است. کراهت گوشت قاطر از گوشت الاغ شدیدتر است، و کراهت گوشت الاغ از گوشت اسب شدیدتر، و گوشت اسب کراهتش از گوشت الاغ کمتر است.[11]
بنابر این، کراهت و نهی اگر به مرحلهی تحریم نرسد، کراهت مغلظه(غلیظ) نامیده میشود، مانند وطی در دبر همسر.[12]
فقها با ملاحظه لحن روایات و قرائن پیرامونی میتوانند درجات کراهت را تا حدودی به دست آورند.
[1]. مروج، حسین، اصطلاحات فقهی، ص 416، قم، بخشایش، چاپ اول، 1379ش.
[2]. جابری عربلو، محسن، فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی، ص 168، تهران، امیر کبیر، چاپ اول، 1362ش.
[3]. مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ص 567، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1389ش.
[4]. همان، ص 667
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 269، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. همان، ص 264.
[7]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 520، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[8]. ر. ک: «تنهایی زندگی کردن از نظر اسلام»، 92549.
[9]. خصال، ج 1، ص 505.
[10]. ر. ک: «فلسفه ی کراهت خوردن پنیر»، 1538.
[11]. ابن ادریس حلّی،السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محقق، مصحح، موسوی، حسن بن احمد، ابن مسیح، ابو الحسن، ج 3، ص 98، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[12]. اصطلاحات فقهی، ص 416.