کد سایت
fa75596
کد بایگانی
92356
نمایه
دروغ همراه با ضرر
طبقه بندی موضوعی
گوناگون
برچسب
اضطرار|دروغ|کذب|قاعده لاضرر
خلاصه پرسش
آیا با استناد به قاعده «لاضرر» میتوانیم برای جلوگیری از هر ضرر بزرگ و کوچکی دروغ بگوییم؟ آیا گفتن دروغ کوچک برای اموری که ضرری به دیگران نمیرساند هم حرام است؟
پرسش
با سلام؛ 1. طبق قاعده «لاضرر»، ضرر دیدن و ضرر رساندن در اسلام نیست، مثلاً اگر روزه ضرر دارد نباید انجام شود، حالا مثلاً درباره چیزی مثل دروغ گفتن چگونه است؟ چون میگویند کاری که حتی خوب است با دروغ نباید انجام شود. در حالیکه کسی که دروغ میگوید معمولاً برای این است که ضرری به او نرسد. پس اگر طبق آن قاعده باشد نباید این دروغ عیبی داشته باشد. آیا این دو موضوع با هم تناقض ندارند؟
2. چرا دروغ این قدر مذمت میشود؟ گاهی دروغ نه خیلی مهم است، و نه تأثیرگذار، مثلاً معلم میگوید چرا دیروز نیامدی؟ دانشآموز به دروغ میگوید مریض بودم. خوب حالا این چه مشکلی ایجاد میکند؟
پاسخ اجمالی
1. با توجه به آموزههای اسلامی، هرگاه قواعدی، مانند «قاعده اضطرار» یا «قاعده لا ضرر»، با احکام الزامی(وجوب و حرمت) تنافی پیدا کند، تنها در صورتی حکم الزامی برداشته میشود که ضرر یا اضطرار بسیار قابل توجهی باشد، به گونهای که مصلحت برداشته شدن حکم، بیشتر از مصلحت باقی ماندن آن باشد؛ نظیر جایی که جان یا آبروی فرد در معرض خطر باشد.[1]
لذا نمیتوان با استناد به قاعده لاضرر، هر دروغی را برای دفع هر ضرر کوچکی بر زبان آورد؛[2] مثلاً اگر فردی به دروغ، جنسی معیوب را برای جلوگیری از ضرر خودش به عنوان جنسی سالم اعلام کند، نمیتواند بگوید که من قاعده لاضرر را ملاک قرار دادم!
2. یکی از مسلّمات اسلامی، تبعیت احکام الهی از مصالح و مفاسد است.[3] گاهی فرد توهم ضرر و یا ضرورت را داشته و اگر حقیقتاً دقت نموده و مسئله را واکاوی کند، متوجه میشود که بیان حقیقت نه ضرورتی داشته و نه ضرری را دفع کرده است، بلکه با خودداری از دروغ، مصالحی برای فرد و اجتماع به ارمغان میآید.
در مورد دروغهای کوچک هم تصور کنید، علاوه بر آنکه نمیتوان مرز دقیقی بین دروغ بزرگ و کوچک معین کرد، اگر قرار بود چنین دروغهایی روا باشد، آیا جایی برای اعتماد در بین انسانها و جوامع باقی میماند؟ آیا زندگی افراد به عسر و حرج نمیافتاد؟ به عنوان نمونه، اگر روابط بین دانشآموز، معلم و کادر مدرسه، روابطی آکنده از دروغهای کوچک و بزرگ و تقلبهای گوناگون باشد، آیا افرادی که در چنین محیطی پرورش مییابند میتوانند بعدها در هرکجای جامعه که قرار گرفتند، رفتاری صادقانه و شرافتمندانه داشته باشند؟!
لذا نمیتوان با استناد به قاعده لاضرر، هر دروغی را برای دفع هر ضرر کوچکی بر زبان آورد؛[2] مثلاً اگر فردی به دروغ، جنسی معیوب را برای جلوگیری از ضرر خودش به عنوان جنسی سالم اعلام کند، نمیتواند بگوید که من قاعده لاضرر را ملاک قرار دادم!
2. یکی از مسلّمات اسلامی، تبعیت احکام الهی از مصالح و مفاسد است.[3] گاهی فرد توهم ضرر و یا ضرورت را داشته و اگر حقیقتاً دقت نموده و مسئله را واکاوی کند، متوجه میشود که بیان حقیقت نه ضرورتی داشته و نه ضرری را دفع کرده است، بلکه با خودداری از دروغ، مصالحی برای فرد و اجتماع به ارمغان میآید.
در مورد دروغهای کوچک هم تصور کنید، علاوه بر آنکه نمیتوان مرز دقیقی بین دروغ بزرگ و کوچک معین کرد، اگر قرار بود چنین دروغهایی روا باشد، آیا جایی برای اعتماد در بین انسانها و جوامع باقی میماند؟ آیا زندگی افراد به عسر و حرج نمیافتاد؟ به عنوان نمونه، اگر روابط بین دانشآموز، معلم و کادر مدرسه، روابطی آکنده از دروغهای کوچک و بزرگ و تقلبهای گوناگون باشد، آیا افرادی که در چنین محیطی پرورش مییابند میتوانند بعدها در هرکجای جامعه که قرار گرفتند، رفتاری صادقانه و شرافتمندانه داشته باشند؟!
[1]. جهت آگاهی بیشتر در این زمینه، ر. ک: 64611 (معنای قاعده «لا ضرر و لا ضرار») و 2194 (موارد جواز دروغ گفتن).
[2]. جهت آگاهی بیشتر در این زمینه، ر. ک: 31232 (دروغ گفتن جهت حفظ شغل).
[3]. جهت آگاهی بیشتر در این زمینه، ر. ک: 52652 (تبعیت احکام از مصالح و مفاسد).