کد سایت
fa77589
کد بایگانی
94916
نمایه
آروغ زدن در میان جمع
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,خوردنی ها و آشامیدنی ها
خلاصه پرسش
آیا آروغ زدن در میان جمع کراهت دارد؟
پرسش
با سلام؛ گاهی مشاهده میشود که بعضیها در میان جمع آروغ میزنند، آیا این کار بیادبی است، یا خیر؟
پاسخ اجمالی
به بادی که از معده به سمت دهان خارج شده، آروغ گفته میشود؛[1] در طب قدیم، دلیلش را چیره شدن بلغم،[2] سرد مزاجی، ضعف حرارت معده، زیادی غذا و یا رطوبت زیاد معده دانستهاند.[3]
اگر آروغ زدن ناشی از بیماری و غیر قابل پیشگیری و کنترل باشد، نمیتواند سرزنشی را درپی داشته باشد؛ چون امر غیر اختیاری قابلیت توصیف به استحباب و کراهت را ندارد، اما آروغ ناشی از پرخوری و نیز خودداری از پایین آوردن صدای آروغ در روایات مورد سرزنش واقع شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
امام علی(ع) فرمود: ابو جحیفه(وهب بن عبد اللَّه سوائیّ) خدمت رسول خدا(ص) رسید و آروغ میزد. پیامبر(ص) به او فرمود: جلوى آروغت را بگیر،(یعنى کمتر بخور)، زیرا بیشتر آنان که در دنیا پر میخورند در قیامت گرسنگى میکشند، امام(ع) فرمود: ابو جحیفه پس از آن هیچگاه از طعام سیر نخورد تا به خدا پیوست.[4]
پیامبر(ص) فرمودند: «وقتی آروغ میزنید، صدایش را به آسمان نرسانید».[5]
بر اساس این روایات و روایات دیگر، فقها حکم به ناپسندی بلند کردن صدای آروغ دادهاند: «و یکره ... رفع الجشأ الى السماء».[6]
اگر آروغ زدن ناشی از بیماری و غیر قابل پیشگیری و کنترل باشد، نمیتواند سرزنشی را درپی داشته باشد؛ چون امر غیر اختیاری قابلیت توصیف به استحباب و کراهت را ندارد، اما آروغ ناشی از پرخوری و نیز خودداری از پایین آوردن صدای آروغ در روایات مورد سرزنش واقع شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
امام علی(ع) فرمود: ابو جحیفه(وهب بن عبد اللَّه سوائیّ) خدمت رسول خدا(ص) رسید و آروغ میزد. پیامبر(ص) به او فرمود: جلوى آروغت را بگیر،(یعنى کمتر بخور)، زیرا بیشتر آنان که در دنیا پر میخورند در قیامت گرسنگى میکشند، امام(ع) فرمود: ابو جحیفه پس از آن هیچگاه از طعام سیر نخورد تا به خدا پیوست.[4]
پیامبر(ص) فرمودند: «وقتی آروغ میزنید، صدایش را به آسمان نرسانید».[5]
بر اساس این روایات و روایات دیگر، فقها حکم به ناپسندی بلند کردن صدای آروغ دادهاند: «و یکره ... رفع الجشأ الى السماء».[6]
[1]. أزدى، عبدالله بن محمد، کتاب الماء، محقق اصفهانى، محمد مهدى، ج 1، ص 253، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل- دانشگاه علوم پزشکی ایران، چاپ اول، 1387ش.
[2]. منسوب به امام رضا(ع)، طبّ الرضا(ع)، ترجمه، امیر صادقى، نصیرالدین، ص 194، تهران، معراجى، چاپ ششم، 1381ش.
[3]. کتاب الماء، ج 1، ص 253 – 254.
[4]. ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردى، مهدى، ج 2، ص 38، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
[5]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 63، ص 338، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[6]. حلى، یحیى بن سعید، الجامع للشرائع، ص 391، قم، مؤسسة سید الشهداء العلمیة، چاپ اول، 1405ق؛ شهید اول، محمد بن مکى عاملى، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، ج 3، ص 26، قم، دفتر انتشارات اسلامى،، چاپ دوم، 1417ق.