کد سایت
fa80360
کد بایگانی
96746
نمایه
راه های کسب علم و دانش
طبقه بندی موضوعی
حدیث,درایه الحدیث
خلاصه پرسش
«دانستن به آموختن نیست» و «رستگاری جز با طاعت به دست نمیآید و طاعت پیرو دانستن است و دانستن با آموختن به دست میآید». این هر دو عبارت یاد شده، ترجمهای از دو روایتاند. آیا محتوای آنها با یکدیگر ناهمخوان نیست؟!
پرسش
با سلام؛ در روایتی آمده است: «لیس العلم بالتّعلم». اما روایت دیگری میگوید: «لَا نَجَاةَ إِلَّا بِالطَّاعَةِ وَ الطَّاعَةُ بِالْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّم». جمع بین این دو روایت چگونه است؟
پاسخ اجمالی
اگرچه روایت اول در ظاهر با بخش پایانی روایت دوم ناهمخوان به نظر میرسد، اما در واقع اینگونه نیست.
توضیح مطلب آنکه روایتی که میگوید «لیس العلم بالتّعلم»،[1] و یا «دانش به آموختن نیست» به حقیقت علم و دانش اشاره دارد، و آن نوری است که خداوند در دل انسانهای خاصی قرار میدهد: «الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاء»؛[2] علم، نوری است که خدا آنرا در دل هرکس میخواهد میاندازد.
در نگاهی دیگر معنای روایت آن است که نباید مسیر دانش را تنها به یک راه و آن هم آموختن از دیگران منحصر کرد؛ بلکه دانش، لطفی الهی است که ممکن است از راه عادی آموزش به دست آید، ممکن است از راههای معمول دیگری؛ مانند دیدن، شنیدن و ... حاصل شود،[3] و نیز ممکن است از راههای غیر معمولی؛ مانند وحی، الهام و مکاشفه نیز دانشهایی را به دست آورد.
اما روایت دوم که میگوید: «لَا نَجَاةَ إِلَّا بِالطَّاعَةِ وَ الطَّاعَةُ بِالْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّم»،[4] به مسیر عادی کسب دانش میپردازد که از راه آموختن است و هیچ فردی نمیتواند منکر تأثیرگذاری آن در کسب دانش باشد.
بر این اساس و با توجه به اینکه دو روایت موجود در پرسش، در بیان دو موضوع جداگانه میباشند، ناهمخوانی بین آن دو وجود ندارد.
توضیح مطلب آنکه روایتی که میگوید «لیس العلم بالتّعلم»،[1] و یا «دانش به آموختن نیست» به حقیقت علم و دانش اشاره دارد، و آن نوری است که خداوند در دل انسانهای خاصی قرار میدهد: «الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاء»؛[2] علم، نوری است که خدا آنرا در دل هرکس میخواهد میاندازد.
در نگاهی دیگر معنای روایت آن است که نباید مسیر دانش را تنها به یک راه و آن هم آموختن از دیگران منحصر کرد؛ بلکه دانش، لطفی الهی است که ممکن است از راه عادی آموزش به دست آید، ممکن است از راههای معمول دیگری؛ مانند دیدن، شنیدن و ... حاصل شود،[3] و نیز ممکن است از راههای غیر معمولی؛ مانند وحی، الهام و مکاشفه نیز دانشهایی را به دست آورد.
اما روایت دوم که میگوید: «لَا نَجَاةَ إِلَّا بِالطَّاعَةِ وَ الطَّاعَةُ بِالْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّم»،[4] به مسیر عادی کسب دانش میپردازد که از راه آموختن است و هیچ فردی نمیتواند منکر تأثیرگذاری آن در کسب دانش باشد.
بر این اساس و با توجه به اینکه دو روایت موجود در پرسش، در بیان دو موضوع جداگانه میباشند، ناهمخوانی بین آن دو وجود ندارد.
[1]. طبرسى، على بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، النص، ص 326، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق، 1965م، 1344ش.
[2]. منسوب به جعفر بن محمد ع (امام ششم)، مصباح الشریعة، ص 16، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1400 ق.
[3]. به عنوان نمونه، کودکی بدون آنکه در مورد پرنده قناری چیزی آموخته باشد، با چشمان خود بر درختی آنرا دیده و صدایش را میشنود و این موضوع بارها تکرار میشود، تا آنکه کودک به این دانش دست مییابد که این صدا تنها از گلوی این پرنده شنیده میشود.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 17، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.