کد سایت
fa82019
کد بایگانی
99851
نمایه
حلالزاده نبودن غیبت کننده
طبقه بندی موضوعی
حدیث,غیبت، توهین و تجسس
خلاصه پرسش
مقصود از حدیثی که غیبت کننده را حلالزاده نمیداند چیست؟
پرسش
سلام؛ آیا روایتی داریم با مضمون حلالزاده نبودن غیبت کننده؟ اگر صحیح است منظور آن چیست؟
پاسخ اجمالی
غیبت؛ از گناهان بزرگ اخلاقی و اجتماعی است که در قرآن، از آن به عنوان خوردن گوشت برادر، یاد شده،[1] و در روایات معصومان(ع) نیز بسیار مورد نکوهش قرار گرفته است.[2]
از جمله این روایات، حدیثی است که در متن سؤال به آن اشاره شده است:
«حَدَّثَنَا الْحُسَینُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ، رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَینِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ، قَالَ حَدَّثَنَا الْمُغِیرَةُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ خُنَیسٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الشَّامِی، عَنْ نَوْفٍ الْبِکَالِی ….اجْتَنِبِ الْغِیبَةَ فَإِنَّهَا إِدَامُ کِلَابِ النَّارِ ثُمَّ قَالَ یَا نَوْفُ کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ وُلِدَ مِنْ حَلَالٍ وَ هُوَ یَأْکُلُ لُحُومَ النَّاسِ بِالْغِیبَة»
«نوف بکالى میگوید خدمت امیر المؤمنین(ع) رسیدم، حضرت [در ضمن پندهایی به من] فرمود: از غیبت اجتناب کن که خورش سگان دوزخ است، سپس فرمود: اى نوف! دروغ گفته کسی که گمان دارد حلال زاده است و با غیبت کردن گوشت مردم را میخورد...».[3]
هر چند سند این حدیث - به دلیل وجود افرادی مجهول - قابل دفاع نیست، ولی به جهت نقل آن توسط شیخ صدوق که از دانشمندان بزرگ حدیثی است، و همچنین ذکر آن در کتب فقهی[4] بدون اشاره به ضعف سند، فرض را بر پذیرش این حدیث میگذاریم.[5] ضمن اینکه مجلسی اول - به جهت برخی مبانی رجالی - از این روایت با عنوان حدیث قوی یاد میکند.[6]
در هر حال، در توضیح محتوای حدیث فوق، باید گفت:
حضرت در ابتدا از غیبت به عنوان خورشت سگان دوزخ یاد کرده است. این ترسیم از غیبت، ظاهراً از باب تجسیم اعمال است؛ چراکه غیبت را جسمی فرض نموده که سگهای جهنم از آن تناول میکنند و این به جهت یادآوری شدت عذاب غیبت کننده است، تا ببیند آنچه از دهانش خارج میشود غذای سگهای جهنم خواهد بود.[7]
در ادامه، امیرالمؤمنین(ع) حلالزادگی فرد غیبت کننده را نفی نموده، که پذیرش این مسئله در ظاهر، سخت مینماید و در توضیح و توجیه آن، دانشمندان علوم دینی احتمالاتی را مطرح نمودهاند که در ذیل بیان میشود؛
1. شاید مقصود آن است که فرد حلال زاده، هیچگاه زیر بار گناه غیبت نمیماند، بلکه به شکلی - مثل توبه و طلب آمرزش الهی و بخشش از غیبت شونده - در پی آن است که خود را از آن، آسوده سازد.[8]
2. ممکن است منظور این باشد که شیطان در انعقاد نطفه فرد غیبت کننده شریک بوده،[9] همانطور که برخی امور به عنوان زمینهساز این شراکت در بعضی روایات معرفی شده است.[10]
3. چه بسا این کلام، در صدد بیان لوازم عادی و اقتضایی انعقاد نطفه حرام باشد، نه لوازم حقیقی؛ یعنی یکی از آثار عادی و نشانههای فردی که نطفهاش به حرام بسته شده، آن است که مدام در پی غیبت کردن بوده و خود را به این گناه آلوده میکند.[11]
4. ممکن است مراد امام(ع) از حلال زادگی، حلال از جمیع جهات باشد؛ یعنی هر چیزی که در طهارت نطفه میتواند نقش داشته باشد، حتی لقمه و غذای حلال، نه اینکه منظور حلال در مقابل حرامزادگی و زنا باشد.[12]
بنابراین توضیح کلام امام چنین میشود: کسی که مدام غیبت دیگران را میکند، ممکن است نطفهاش از لقمه حرامی به وجود آمده که پدر و مادرش تناول کردهاند.[13]
از جمله این روایات، حدیثی است که در متن سؤال به آن اشاره شده است:
«حَدَّثَنَا الْحُسَینُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ، رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَینِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ، قَالَ حَدَّثَنَا الْمُغِیرَةُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ خُنَیسٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الشَّامِی، عَنْ نَوْفٍ الْبِکَالِی ….اجْتَنِبِ الْغِیبَةَ فَإِنَّهَا إِدَامُ کِلَابِ النَّارِ ثُمَّ قَالَ یَا نَوْفُ کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ وُلِدَ مِنْ حَلَالٍ وَ هُوَ یَأْکُلُ لُحُومَ النَّاسِ بِالْغِیبَة»
«نوف بکالى میگوید خدمت امیر المؤمنین(ع) رسیدم، حضرت [در ضمن پندهایی به من] فرمود: از غیبت اجتناب کن که خورش سگان دوزخ است، سپس فرمود: اى نوف! دروغ گفته کسی که گمان دارد حلال زاده است و با غیبت کردن گوشت مردم را میخورد...».[3]
هر چند سند این حدیث - به دلیل وجود افرادی مجهول - قابل دفاع نیست، ولی به جهت نقل آن توسط شیخ صدوق که از دانشمندان بزرگ حدیثی است، و همچنین ذکر آن در کتب فقهی[4] بدون اشاره به ضعف سند، فرض را بر پذیرش این حدیث میگذاریم.[5] ضمن اینکه مجلسی اول - به جهت برخی مبانی رجالی - از این روایت با عنوان حدیث قوی یاد میکند.[6]
در هر حال، در توضیح محتوای حدیث فوق، باید گفت:
حضرت در ابتدا از غیبت به عنوان خورشت سگان دوزخ یاد کرده است. این ترسیم از غیبت، ظاهراً از باب تجسیم اعمال است؛ چراکه غیبت را جسمی فرض نموده که سگهای جهنم از آن تناول میکنند و این به جهت یادآوری شدت عذاب غیبت کننده است، تا ببیند آنچه از دهانش خارج میشود غذای سگهای جهنم خواهد بود.[7]
در ادامه، امیرالمؤمنین(ع) حلالزادگی فرد غیبت کننده را نفی نموده، که پذیرش این مسئله در ظاهر، سخت مینماید و در توضیح و توجیه آن، دانشمندان علوم دینی احتمالاتی را مطرح نمودهاند که در ذیل بیان میشود؛
1. شاید مقصود آن است که فرد حلال زاده، هیچگاه زیر بار گناه غیبت نمیماند، بلکه به شکلی - مثل توبه و طلب آمرزش الهی و بخشش از غیبت شونده - در پی آن است که خود را از آن، آسوده سازد.[8]
2. ممکن است منظور این باشد که شیطان در انعقاد نطفه فرد غیبت کننده شریک بوده،[9] همانطور که برخی امور به عنوان زمینهساز این شراکت در بعضی روایات معرفی شده است.[10]
3. چه بسا این کلام، در صدد بیان لوازم عادی و اقتضایی انعقاد نطفه حرام باشد، نه لوازم حقیقی؛ یعنی یکی از آثار عادی و نشانههای فردی که نطفهاش به حرام بسته شده، آن است که مدام در پی غیبت کردن بوده و خود را به این گناه آلوده میکند.[11]
4. ممکن است مراد امام(ع) از حلال زادگی، حلال از جمیع جهات باشد؛ یعنی هر چیزی که در طهارت نطفه میتواند نقش داشته باشد، حتی لقمه و غذای حلال، نه اینکه منظور حلال در مقابل حرامزادگی و زنا باشد.[12]
بنابراین توضیح کلام امام چنین میشود: کسی که مدام غیبت دیگران را میکند، ممکن است نطفهاش از لقمه حرامی به وجود آمده که پدر و مادرش تناول کردهاند.[13]
[1]. حجرات، 12.
[2]. جهت آگاهی بیشتر در این زمینه، ر. ک: نمایه 3217 (غیبت و استثنائات آن).
[3]. ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمد بن على، الأمالی، ص 209، ح 9، تهران، کتابچى، چاپ ششم، 1376ش.
[4]. در اینباره میتوان به کتاب مکاسب شیخ انصاری و حواشی آن مراجعه نمود؛ شیخ انصارى، مرتضى، کتاب المکاسب، ج 1، ص 316، قم، کنگره جهانى بزرگداشت شیخ اعظم انصارى، چاپ اول، 1415ق.
[5]. شایان ذکر است حدیثی دیگر نیز، نزدیک به همین مضمون، از رسول خدا (ص) - بدون ذکر سند - نقل شده است؛ ر. ک: مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 72، ص 259، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[6]. ر. ک: مجلسى اول، محمد تقى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 9، ص 383، قم، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، چاپ دوم، 1406ق.
[7]. حسینى شیرازى، سید محمد، إیصال الطالب إلى المکاسب، ج 3، ص 8، تهران، منشورات اعلمى، چاپ اول، بیتا.
[8]. ر. ک: ایروانى، على، حاشیة المکاسب، ج 1، ص 32، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ اول، 1406ق.
[9]. ر. ک: همان؛ إیصال الطالب إلى المکاسب، ج 3، ص 8.
[10]. جهت آگاهی بیشتر در این زمینه، ر.ک: نمایه 46714 (زمان مناسب برای انعقاد نطفه).
[11]. إیصال الطالب إلى المکاسب، ج 3، ص 8.
[12]. ر. ک: شهیدى، میرزا فتاح، هدایة الطالب إلی أسرار المکاسب، ج 1، ص 81، تبریز، چاپخانه اطلاعات، چاپ اول، 1375ق؛ ایروانى، على، حاشیة المکاسب، ج 1، ص 32؛ إیصال الطالب إلى المکاسب، ج 3، ص 8.
[13]. جهت آگاهی بیشتر در این زمینه، ر.ک: نمایه 10604 (تأثیر لقمه حرام و محیط در انسان).