کد سایت
fa83298
کد بایگانی
101155
نمایه
زندگینامه سید عبدالله جزائری
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان
برچسب
فقه|حدیث|سید عبدالله جزائری|شوشتر|اخباری
خلاصه پرسش
لطفاً در مورد سید عبدالله جزائری توضیحاتی ارائه نمائید.
پرسش
لطفاً در مورد سید عبدالله جزائری (1112-1173ق) توضیحاتی ارائه نمائید.
پاسخ اجمالی
سید عبدالله بن نورالدین بن نعمتالله جزایری، در شوشتر به دنیا آمد.[1] سال ولادت او مختلف گزارش شده است: 1104ق،[2] 1112ق[3] و 1114ق.[4]
نورالدین که آثار تیزهوشی را در فرزندش عبدالله دید، از سه چهار سالگی به تعلیم او پرداخت و علوم بسیاری، از جمله ادبیات عرب، تفسیر، حدیث و فقه، را به او آموخت.[5] گفتهاند که جزایری تا شانزده سالگی همه علوم شرعی و دینی را فراگرفت.[6]
عبدالله پس از فراگیری مراحل نخست علوم دینی در زادگاهش، به اصفهان، فارس، خراسان، آذربایجان و برخی ممالک آسیای صغیر سفر کرد و از دانشمندان بسیاری بهره برد. او علاوه بر علوم ادبی و شرعی، به فراگیری علومی مانند حکمت، ریاضیات، نجوم، هیئت و طب پرداخت و در آنها مهارت یافت.[7]
برخی از استادان مهم جزایری، علاوه بر پدرش، عبارت بودند از: سید احمد علوی خاتون آبادی، شمس الدین بن صفر بصری جزائری، محمد باقر بن محمد حسین شوشتری، و محمد رضا بن محمد هادی طبرسی مازندرانی.[8]
سید عبدالله جزایری پس از درگذشت پدرش در 1158ق، مناصب شرعی او را در شوشتر برعهده گرفت که از آن جمله افتاء و امامت جمعه و جماعت و نیز تدریس علوم دینی بود.[9] وی حوزه درسی پر رونقی داشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد.[10]
جزایری در نوشتههای خود آشکارا به مشرب اخباریان تمایل نشان داده است. میرزا محمد نیشابوری، اخباری مشهور، او را در زمره منکران طریقه اجتهاد برشمرده است.[11] جزایری خود در مقدمه کتاب «التحفة السَنیة»،[12] در باب شبهات حُکمی تحریمی، به پیروی از مسلک متداول در میان اخباریان، به نفی برائت و وجوب احتیاط قائل شده است. همچنین وی در مقام استنباط، حجیت عقل را به عنوان منبعی معتبر در تشریع انکار کرده است.
با این همه، این سخن که «جزایری» مسلک اخباری محض داشته و منکر طریقه اجتهاد بوده است،[13] چندان درست نیست؛ زیرا جزایری آرای عالمان اخباری سرسختی؛ مانند عبدالله بن صالح بحرانی را، درباره منع عمل به ظواهر کتاب و متشابه بودن کل قرآن، مبالغهآمیز شمرده است.[14] به علاوه، او به مناسبت بحثی دیگر، پس از تقسیم مشرب فقهی عالمان شیعی به اصولی و اخباری، بین مجتهدان و اخباریان راهی میانه را برگزیده است.[15] جزایری همچنین با عقاید و آموزههای صوفیان مخالفت صریح کرده است.[16]
از جزائری کتابها و نوشتههای متعددی در علوم و فنون مختلف به جای مانده است. همچنین به تشویق پدرش، برشماری از کتابهای فقهی و حدیثی حاشیه یا شرح نوشته است. شمار مجموع این نوشتهها افزون بر سی اثر است،[17] که مهمترین آنها عبارتاند از:
1. الاجازة الکبیرة: اجازه مفصّلی است که سید عبدالله آنرا برای چهار تن از عالمان حویزه، به نامهای محمد بن کرم الله حویزی، ابراهیم بن خواجه عبدالله حویزی، ابراهیم بن عبدالله حویزی هَمیلی و محمد بن محمد مقیم اصفهانی غروی، نگاشته است.[18] وی همچنین در فصلی مستقل به شرح احوال و ذکر آثار عالم اخباری مشهور، شیخ عبدالله بن صالح بحرانی، پرداخته است.[19]
این کتاب، به سبب اطلاعات گرانبهایی که درباره مشایخ حدیث و عالمان اواخر دوره صفوی دارد، محلّ توجه عالمان، محدّثان و مورّخان قرار گرفته است. این اثر همچنین حاوی اطلاعات تاریخی مهمی درباره اوضاع آن روزگار و جایگاه عالمان و طلاب در میان مردم است.[20]
2. تذکره شوشتر (فی تاریخ تستر): از منابع معتبر به زبان فارسی درباره تاریخ شهر شوشتر و مشتمل بر یک مقدمه و 48 فصل است. جزایری در تذکره شوشتر، علاوه بر بیان موقعیت جغرافیایی و آب و هوای شوشتر و نیز چگونگی معیشت اهالی آن منطقه، به ذکر مسائل سیاسی و تاریخی نیز پرداخته است.[21]
3. التُحفة السَنِیة فی شرح النخبة المحسنیة: این کتاب شامل فشردهای از علم اخلاق و مسائل مهم فقهی است.[22]
4. لُب اللُباب فی شرح صحیفة الاسطرلاب: این کتاب شرحی است بر «الصحیفة الاسطرلابیة» شیخ بهائی و آن را به درخواست شیخ ابراهیم بن عبدالله بن ناصر حویزی نوشته است.[23]
سرانجام سید عبدالله جزائری پس از سالها مجاهدت و تلاش علمی در سال 1173ق در شوشتر درگذشت.[24]
نورالدین که آثار تیزهوشی را در فرزندش عبدالله دید، از سه چهار سالگی به تعلیم او پرداخت و علوم بسیاری، از جمله ادبیات عرب، تفسیر، حدیث و فقه، را به او آموخت.[5] گفتهاند که جزایری تا شانزده سالگی همه علوم شرعی و دینی را فراگرفت.[6]
عبدالله پس از فراگیری مراحل نخست علوم دینی در زادگاهش، به اصفهان، فارس، خراسان، آذربایجان و برخی ممالک آسیای صغیر سفر کرد و از دانشمندان بسیاری بهره برد. او علاوه بر علوم ادبی و شرعی، به فراگیری علومی مانند حکمت، ریاضیات، نجوم، هیئت و طب پرداخت و در آنها مهارت یافت.[7]
برخی از استادان مهم جزایری، علاوه بر پدرش، عبارت بودند از: سید احمد علوی خاتون آبادی، شمس الدین بن صفر بصری جزائری، محمد باقر بن محمد حسین شوشتری، و محمد رضا بن محمد هادی طبرسی مازندرانی.[8]
سید عبدالله جزایری پس از درگذشت پدرش در 1158ق، مناصب شرعی او را در شوشتر برعهده گرفت که از آن جمله افتاء و امامت جمعه و جماعت و نیز تدریس علوم دینی بود.[9] وی حوزه درسی پر رونقی داشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد.[10]
جزایری در نوشتههای خود آشکارا به مشرب اخباریان تمایل نشان داده است. میرزا محمد نیشابوری، اخباری مشهور، او را در زمره منکران طریقه اجتهاد برشمرده است.[11] جزایری خود در مقدمه کتاب «التحفة السَنیة»،[12] در باب شبهات حُکمی تحریمی، به پیروی از مسلک متداول در میان اخباریان، به نفی برائت و وجوب احتیاط قائل شده است. همچنین وی در مقام استنباط، حجیت عقل را به عنوان منبعی معتبر در تشریع انکار کرده است.
با این همه، این سخن که «جزایری» مسلک اخباری محض داشته و منکر طریقه اجتهاد بوده است،[13] چندان درست نیست؛ زیرا جزایری آرای عالمان اخباری سرسختی؛ مانند عبدالله بن صالح بحرانی را، درباره منع عمل به ظواهر کتاب و متشابه بودن کل قرآن، مبالغهآمیز شمرده است.[14] به علاوه، او به مناسبت بحثی دیگر، پس از تقسیم مشرب فقهی عالمان شیعی به اصولی و اخباری، بین مجتهدان و اخباریان راهی میانه را برگزیده است.[15] جزایری همچنین با عقاید و آموزههای صوفیان مخالفت صریح کرده است.[16]
از جزائری کتابها و نوشتههای متعددی در علوم و فنون مختلف به جای مانده است. همچنین به تشویق پدرش، برشماری از کتابهای فقهی و حدیثی حاشیه یا شرح نوشته است. شمار مجموع این نوشتهها افزون بر سی اثر است،[17] که مهمترین آنها عبارتاند از:
1. الاجازة الکبیرة: اجازه مفصّلی است که سید عبدالله آنرا برای چهار تن از عالمان حویزه، به نامهای محمد بن کرم الله حویزی، ابراهیم بن خواجه عبدالله حویزی، ابراهیم بن عبدالله حویزی هَمیلی و محمد بن محمد مقیم اصفهانی غروی، نگاشته است.[18] وی همچنین در فصلی مستقل به شرح احوال و ذکر آثار عالم اخباری مشهور، شیخ عبدالله بن صالح بحرانی، پرداخته است.[19]
این کتاب، به سبب اطلاعات گرانبهایی که درباره مشایخ حدیث و عالمان اواخر دوره صفوی دارد، محلّ توجه عالمان، محدّثان و مورّخان قرار گرفته است. این اثر همچنین حاوی اطلاعات تاریخی مهمی درباره اوضاع آن روزگار و جایگاه عالمان و طلاب در میان مردم است.[20]
2. تذکره شوشتر (فی تاریخ تستر): از منابع معتبر به زبان فارسی درباره تاریخ شهر شوشتر و مشتمل بر یک مقدمه و 48 فصل است. جزایری در تذکره شوشتر، علاوه بر بیان موقعیت جغرافیایی و آب و هوای شوشتر و نیز چگونگی معیشت اهالی آن منطقه، به ذکر مسائل سیاسی و تاریخی نیز پرداخته است.[21]
3. التُحفة السَنِیة فی شرح النخبة المحسنیة: این کتاب شامل فشردهای از علم اخلاق و مسائل مهم فقهی است.[22]
4. لُب اللُباب فی شرح صحیفة الاسطرلاب: این کتاب شرحی است بر «الصحیفة الاسطرلابیة» شیخ بهائی و آن را به درخواست شیخ ابراهیم بن عبدالله بن ناصر حویزی نوشته است.[23]
سرانجام سید عبدالله جزائری پس از سالها مجاهدت و تلاش علمی در سال 1173ق در شوشتر درگذشت.[24]
[1]. آقا بزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 3، ص 243، قم، اسماعیلیان، 1408ق؛ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 12، ص 199، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، 1418ق.
[2]. الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 3، ص 243.
[3]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 12، ص 199.
[4]. آزاد کشمیرى، محمدعلى بن محمدصادق، نجوم السماء فى تراجم العلماء، ج 1، ص 273، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ دوم، 1387ش.
[5]. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 8، ص 87، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1406ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 12، ص 199.
[6]. شوشتری، میر عبداللطیف خان، تحفة العالم و ذیل التحفة، ص 109، تهران، کتابخانه طهوری، 1363ش.
[7]. همان؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 12، ص 200.
[8]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 12، ص 199 – 200.
[9]. تحفة العالم و ذیل التحفة، ص 109؛ جزایری، محمد، برگی از تاریخ خوزستان: در بیان انساب و احوال سادات نوریه (خاندان جزائری) و بزرگان خوزستان، ج 1، ص 28، 30 و 32، اهواز، نگارین، بیتا.
[10]. برگی از تاریخ خوزستان: در بیان انساب و احوال سادات نوریه (خاندان جزائری) و بزرگان خوزستان، ج 1، ص 45.
[11]. نک: خوانسارى، محمد باقر بن زین العابدین، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، ج 4، ص 258، قم، دهاقانى(اسماعیلیان)، چاپ اول، 1390ق.
[12]. جزایری، سید عبدالله، التحفة السنیة فی شرح النخبة المحسنیة، ص 14 و 46، بیجا، بینا، بیتا.
[13]. مدرّس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج 3، ص 115، تهران، خیام، 1369ش.
[14]. جزایری، عبداالله بن نورالدین، الاجازة الکبیرة، ص 203، قم، چاپ محمد سمامی حائری، 1409ق.
[15]. نک: همان، ص194 - 195؛ برگی از تاریخ خوزستان: در بیان انساب و احوال سادات نوریه (خاندان جزائری) و بزرگان خوزستان، ج 1، ص 31.
[16]. نک: الاجازة الکبیرة، ص 129.
[17]. اعیان الشیعة، ج 8، ص 87؛ الاجازة الکبیرة، ص 50 – 54.
[18]. نک: الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج 3، ص 243 و ج 10، ص 128؛ الاجازة الکبیرة، ص 34، 211 – 212 و 215.
[19]. نک: الاجازة الکبیرة، ص 200 – 210.
[20]. نک: همان، ص 195 – 199.
[21]. الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج 3، ص 243 – 245.
[22]. همان، ص 442.
[23]. همان، ج 18، ص 290.
[24]. الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 3، ص 243؛ نجوم السماء فى تراجم العلماء، ج 1، ص 273؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 12، ص 199.