کد سایت
fa83430
کد بایگانی
101342
نمایه
عبادت بودن نگاه به چهره علی(ع) و ذکر نام آنحضرت
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,خصوصیات و مناقب
خلاصه پرسش
«النظر إلی وجه علی عبادة؛ نگاه به چهره علی(ع) عبادت است». آیا این روایت در منابع حدیثی اهلسنت نیز وجود دارد؟اگر دارد از چه راویانی است؟
پرسش
لطفاً حدیث «نگاه به چهره علی(ع) عبادت است»، را از منابع اهلسنت بیان کنید، و اینکه چه کسانی راوی این حدیث بودهاند؟
پاسخ اجمالی
روایات و احادیث فراوانی در منقبت و فضیلت امام علی(ع) در منابع روایی فریقین وجود دارد؛ تا جایی که برخی از اندیشمندان اهلسنت کتاب مستقلی در این زمینه تدوین کرده،[1] و در همین راستا روایاتی را نقل نمودهاند که بر اساس آنها نگاه کردن به حضرت علی(ع) و نیز به یاد آنحضرت بودن، نوعی عبادت و بندگی شمرده شده است:
1. «ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ»؛[2] راویان این حدیث، عائشه و ابن عباس از رسول خدا(ص) هستند.
2. «النّظَرُ إلى وَجهِ عَلیّ عبادَةُ»؛[3] راویان این حدیث عبارتاند از: عبدالله بن مسعود، معاذ بن جبل، عائشه، عمران بن حصین، جابر بن عبدالله، واثلة ابن أسقع، و ابوبکر.
حاکم نیشابوری این روایت را در کتاب مستدرک خود بر صحیحین آورده است، بدین معنا که روایت یاد شده طبق ضوابط و شرایطی که بخاری و مسلم برای صحیح دانستن روایات در کتابهای صحیح خود ذکر کردهاند، این روایت نیز صحیح تلقی میشود، اما با این وجود، آنان از نقل این دسته از روایات خودداری کردهاند. حاکم نیشابوری صراحتاً به صحیح بودن اسناد این روایت از دیدگاه رجالی اهلسنت اذعان کرده است. [4]
در توضیح این احادیث چند نکته بیان شده است:
الف. به دلیل وجود آثار عبادت و نورانی بودن چهره آنحضرت و نشانههای سیادت و بزرگی، نگاه کردن به او انسان را وادار به گفتن کلمه «لا إله إالا الله» میکند[5] که این خود عبادت است.[6]
ب. کسی نگاه به او عبادت است که تمام گفتار و کردار او انسان را به توحید رهنمون میشود. بر این اساس، ذکر و یاد حضرت علی(ع) و سیره الهی او که سراسر اخلاص و بندگی و جانبازی در راه خدا بوده است، نیز عبادت به شمار خواهد رفت.
1. «ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ»؛[2] راویان این حدیث، عائشه و ابن عباس از رسول خدا(ص) هستند.
2. «النّظَرُ إلى وَجهِ عَلیّ عبادَةُ»؛[3] راویان این حدیث عبارتاند از: عبدالله بن مسعود، معاذ بن جبل، عائشه، عمران بن حصین، جابر بن عبدالله، واثلة ابن أسقع، و ابوبکر.
حاکم نیشابوری این روایت را در کتاب مستدرک خود بر صحیحین آورده است، بدین معنا که روایت یاد شده طبق ضوابط و شرایطی که بخاری و مسلم برای صحیح دانستن روایات در کتابهای صحیح خود ذکر کردهاند، این روایت نیز صحیح تلقی میشود، اما با این وجود، آنان از نقل این دسته از روایات خودداری کردهاند. حاکم نیشابوری صراحتاً به صحیح بودن اسناد این روایت از دیدگاه رجالی اهلسنت اذعان کرده است. [4]
در توضیح این احادیث چند نکته بیان شده است:
الف. به دلیل وجود آثار عبادت و نورانی بودن چهره آنحضرت و نشانههای سیادت و بزرگی، نگاه کردن به او انسان را وادار به گفتن کلمه «لا إله إالا الله» میکند[5] که این خود عبادت است.[6]
ب. کسی نگاه به او عبادت است که تمام گفتار و کردار او انسان را به توحید رهنمون میشود. بر این اساس، ذکر و یاد حضرت علی(ع) و سیره الهی او که سراسر اخلاص و بندگی و جانبازی در راه خدا بوده است، نیز عبادت به شمار خواهد رفت.
[1]. مانند کتابهای: «مناقب الإمام على بن أبى طالب» ابن مغازلی، «مناقب على بن أبیطالب(ع)» ابن مردویه و ... .
[2]. ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب الإمام علی بن ابیطالب، ص 195 - 196، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، 1424ق؛ ابن مردویه اصفهانى، ابوبکر احمد بن موسى، مناقب على بن أبیطالب(ع)، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، 1424ق؛ مناوی قاهری، محمد بن تاج العارفین، التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج 2، ص 20، ریاض، مکتبة الامام الشافعی، چاپ سوم، 1408ق؛ ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 356، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛ جلال الدین سیوطی، عبدالرحمن بن أبیبکر، الفتح الکبیر فی ضم الزیادة إلى الجامع الصغیر، ج 2، ص 115، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1423ق.
[3]. ابن مغازلی، مناقب الإمام علی بن ابیطالب، ص 196 - 199؛ گنجى شافعى، محمد بن یوسف، کفایة الطالب فی مناقب على بن أبیطالب، ص 157، تهران، دار إحیاء تراث أهل البیت(ع)، چاپ دوم، 1404ق؛ اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج 2، ص 182، مصر، السعادة، 1394ق؛ أبوالقاسم طبرانی، سلیمان بن أحمد بن أیوب، المعجم الکبیر، ج 10، ص 76، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، بیتا؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 152، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق.
[4]. المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 152.
[5]. التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج 2، ص 464.
[6]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 1، ص 291، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.