کد سایت
fa84498
کد بایگانی
58958
نمایه
نقش حرف «باء» در آیه «صدّقت بکلمات ربها»
طبقه بندی موضوعی
صرف و نحو
برچسب
حرف جرّ|صدق|آیه 12 تحریم|باء|متعدی بنفسه
خلاصه پرسش
باب تفعیل از ریشه صدق(تصدیق، مصدّق، صدّق)، آیا متعدی بنفسه است و یا باید با حروف جرّ متعدی شود؟
پرسش
با توجه به آیه 12 سوره مبارکه تحریم «صدّقت بکلمات ربّها» با «صدّقت کلمات ربّها» چه فرقی دارد؟
پاسخ اجمالی
واژه «صَدَّقَ» از ریشه «صدق»، به باب تفعیل رفته و متعدّی بنفسه[1] شده است. بنابر این، مفعول این فعل طبیعتاً در آیاتی چون «وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلینَ»[2] باید بدون حرف جرّ و به صورت منصوب آورده شود؛ اما آیاتی نظیر «وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها»[3] نیز وجود دارد که حرف جرّ بر سر مفعول آن(کلمات) درآمده است. در چنین شرایطی، ادیبان عرب معتقدند که این حرف جرّ، حرفی زائد است، البته نه آن زیادتی که هیچ فایدهای نداشته باشد، بلکه فایده آن میتواند تأکید در کلام و یا زینت آن باشد. بنابر این، بین دو عبارت «صدّق کلمات» و «صدّق بکلمات» تفاوت معنایی چندانی وجود ندارد و فقط در عبارت دوم، از حرف جرّ به عنوان تأکید استفاده شده است.
گفتنی است در کاربرد قرآنی اسم فاعل ریشه «صدق» در باب تفعیل و در بیشتر موارد، از حرف جرّ «لام» برای تأکید استفاده شده است؛[4] مانند «ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ».[5]
گفتنی است در کاربرد قرآنی اسم فاعل ریشه «صدق» در باب تفعیل و در بیشتر موارد، از حرف جرّ «لام» برای تأکید استفاده شده است؛[4] مانند «ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ».[5]
[1]. فعلى که بدون حرف جرّ مفعول میگیرد، متعدّى بنفسه مینامند (حسینى طهرانى، هاشم، علوم العربیة، ج 1، ص 271، تهران، مفید، چاپ دوم، 1364ش).
[2]. صافات، 37.
[3]. تحریم، 12.
[4]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج 1، ص 193، دمشق، بیروت، دار الرشید، مؤسسة الإیمان، چاپ چهارم، 1418ق.
[5]. آل عمران، 81.