کد سایت
fa85118
کد بایگانی
102766
نمایه
بررسی روایت مربوط به اعلام پریشان کردن مو از سوی حضرت زهرا(س)
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,فدک
خلاصه پرسش
آیا فاطمه(س)، مردانی که به علی(ع) جسارت کرده بودند را تهدید کرد که در صورت ادامه رفتارشان، موی سر خود را پریشان خواهد کرد؟! آیا این کار با عصمت آنحضرت، منافات ندارد؟
پرسش
در روایات هست که بعد از هجوم عمر و ابوبکر به خانه حضرت فاطمه(س) و درگیریهای آنجا، حضرت فاطمه تهدید کرد که «به خدا قسم باید بیرون روید وگرنه نزد خدا مویم را برهنه میسازم». آیا این داستان صحت دارد و اگر دارد با عفت آنحضرت در تضاد نیست؟
پاسخ اجمالی
در منابع حدیثی و تاریخی و به صورت پراکنده، نقلهای مختلفی درباره بیحرمتی به حضرت فاطمه(س) آمده است.[1]
در یکی از این نقلها چنین آمده است:
«عَنِ الْمُعَلَّى عَنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ قَالَ: لَمَّا أُخْرِج بِعَلِیٍّ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ وَاضِعَةً قَمِیصَ رَسُولِ الله عَلَى رَأْسِهَا آخِذَةً بِیَدَیِ ابْنَیْهَا فَقَالَتْ مَا لِی وَ مَا لَکَ یَا أَبَا بَکْرٍ تُرِیدُ أَنْ تُؤْتِمَ ابْنَیَّ وَ تُرْمِلَنِی مِنْ زَوْجِی وَ اللهِ لَوْ لَا أَنْ تَکُونَ سَیِّئَةٌ لَنَشَرْتُ شَعْرِی وَ لَصَرَخْتُ إِلَى رَبِّی فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ مَا تُرِیدُ إِلَى هَذَا ثُمَّ أَخَذَتْ بِیَدِهِ فَانْطَلَقَتْ بِهِ»؛[2] ابوهاشم میگوید: هنگامى که على(ع) را از خانه بیرون بردند، فاطمه(س) نیز پیراهن پیامبر خدا(ص) را روى سرش گذاشت و دست حسنین(ع) را گرفت و به دنبال آنحضرت بیرون آمد و خطاب به ابوبکر فرمود: «مرا با تو چکار؟! میخواهى بچههایم را یتیم کنى و مرا بیشوهر؟ به خدا سوگند! اگر گناه نبود، مویم را پریشان کرده و به درگاه پروردگارم فریاد میزدم». مردى از میان آن جمعیت -خطاب به ابوبکر یا عمر[3]- گفت: از این کار چه منظورى دارى؟ [میخواهى عذاب بر این امّت نازل کنى؟] سپس فاطمه(س) دست على(ع) را گرفت و از مسجد بیرونش آورد.
بررسی سند روایت:
روایت از حیث سند ضعیف است؛[4] زیرا:
اوّلاً: در سلسله سند آن، فردی به نام معلّى بن محمد بصری وجود دارد که بعضی از کتابهای رجالی او را از جهت مذهب و حدیث، مضطرب[5] دانستهاند.[6] علاوه بر اینکه؛ در این روایت نامی از ابوهاشم به میان آمده است که مشخص نیست چه کسی است و مجهول میباشد.
ثانیاً: این روایت یک نقل تاریخی است و از امام معصوم نقل و صادر نشده است. لذا حدیث موقوف[7] است که حدیث از اقسام حدیث ضعیف میباشد. مگر آنکه قراینى وجود داشته باشد که به طور عادت موجب اطمینان به صدور آن از معصوم(ع) گردد.[8]
بررسی متن روایت:
با قطع نظر از ضعف سند، این روایت منافاتی با عصمت حضرت زهرا(س) ندارد؛ زیرا:
1. در روایت یاد شده، تأکید شده که اگر این کار گناه نبود، اقدام به انجام آن میکردم. این بیان مانند سخن حضرت یوسف(ع) است که قرآن درباره آن میفرماید: «وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ».[9]
2. در مواردی چون خطبه فدکیه که در مسجد النبی(ص) بیان شد،[10] فاطمه(س) در پشت پرده با مردم سخن میگفت، نه در جلوی چشم آنها. لذا ممکن بود در این واقعه نیز به پشت پرده رفته و در آنجا موی خود را پریشان کند، نه در بین نامحرمان که منافات با عصمت آنحضرت داشته باشد.
3. از طرفی ایشان نفرموده که در آن جمع و در همان لحظه این کار را انجام میدهد. شاید به منزل رفته و برای آنکه پریشانی خود را نزد خدا اعلام کند به این کار دست بزند.
البته دو توجیه اخیر با عبارت "لولا أن تکون سیئة" چندان همخوان نیست و توجیه اول مناسبتر است.
4. به هر حال، تهدید فاطمه(س) باعث شد که مردم دست به اعتراض بردارند. لذا حضرت به همراه امام علی(ع)، بدون اینکه این کار را انجام داده باشد، به منزل برگشتند.
در یکی از این نقلها چنین آمده است:
«عَنِ الْمُعَلَّى عَنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ قَالَ: لَمَّا أُخْرِج بِعَلِیٍّ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ وَاضِعَةً قَمِیصَ رَسُولِ الله عَلَى رَأْسِهَا آخِذَةً بِیَدَیِ ابْنَیْهَا فَقَالَتْ مَا لِی وَ مَا لَکَ یَا أَبَا بَکْرٍ تُرِیدُ أَنْ تُؤْتِمَ ابْنَیَّ وَ تُرْمِلَنِی مِنْ زَوْجِی وَ اللهِ لَوْ لَا أَنْ تَکُونَ سَیِّئَةٌ لَنَشَرْتُ شَعْرِی وَ لَصَرَخْتُ إِلَى رَبِّی فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ مَا تُرِیدُ إِلَى هَذَا ثُمَّ أَخَذَتْ بِیَدِهِ فَانْطَلَقَتْ بِهِ»؛[2] ابوهاشم میگوید: هنگامى که على(ع) را از خانه بیرون بردند، فاطمه(س) نیز پیراهن پیامبر خدا(ص) را روى سرش گذاشت و دست حسنین(ع) را گرفت و به دنبال آنحضرت بیرون آمد و خطاب به ابوبکر فرمود: «مرا با تو چکار؟! میخواهى بچههایم را یتیم کنى و مرا بیشوهر؟ به خدا سوگند! اگر گناه نبود، مویم را پریشان کرده و به درگاه پروردگارم فریاد میزدم». مردى از میان آن جمعیت -خطاب به ابوبکر یا عمر[3]- گفت: از این کار چه منظورى دارى؟ [میخواهى عذاب بر این امّت نازل کنى؟] سپس فاطمه(س) دست على(ع) را گرفت و از مسجد بیرونش آورد.
بررسی سند روایت:
روایت از حیث سند ضعیف است؛[4] زیرا:
اوّلاً: در سلسله سند آن، فردی به نام معلّى بن محمد بصری وجود دارد که بعضی از کتابهای رجالی او را از جهت مذهب و حدیث، مضطرب[5] دانستهاند.[6] علاوه بر اینکه؛ در این روایت نامی از ابوهاشم به میان آمده است که مشخص نیست چه کسی است و مجهول میباشد.
ثانیاً: این روایت یک نقل تاریخی است و از امام معصوم نقل و صادر نشده است. لذا حدیث موقوف[7] است که حدیث از اقسام حدیث ضعیف میباشد. مگر آنکه قراینى وجود داشته باشد که به طور عادت موجب اطمینان به صدور آن از معصوم(ع) گردد.[8]
بررسی متن روایت:
با قطع نظر از ضعف سند، این روایت منافاتی با عصمت حضرت زهرا(س) ندارد؛ زیرا:
1. در روایت یاد شده، تأکید شده که اگر این کار گناه نبود، اقدام به انجام آن میکردم. این بیان مانند سخن حضرت یوسف(ع) است که قرآن درباره آن میفرماید: «وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ».[9]
2. در مواردی چون خطبه فدکیه که در مسجد النبی(ص) بیان شد،[10] فاطمه(س) در پشت پرده با مردم سخن میگفت، نه در جلوی چشم آنها. لذا ممکن بود در این واقعه نیز به پشت پرده رفته و در آنجا موی خود را پریشان کند، نه در بین نامحرمان که منافات با عصمت آنحضرت داشته باشد.
3. از طرفی ایشان نفرموده که در آن جمع و در همان لحظه این کار را انجام میدهد. شاید به منزل رفته و برای آنکه پریشانی خود را نزد خدا اعلام کند به این کار دست بزند.
البته دو توجیه اخیر با عبارت "لولا أن تکون سیئة" چندان همخوان نیست و توجیه اول مناسبتر است.
4. به هر حال، تهدید فاطمه(س) باعث شد که مردم دست به اعتراض بردارند. لذا حضرت به همراه امام علی(ع)، بدون اینکه این کار را انجام داده باشد، به منزل برگشتند.
[1]. ر.ک: «اسامی هجومآورندگان به خانه حضرت فاطمه(س)»، 69908؛ «بررسی سند روایت تهدید به آتش زدن در خانه حضرت زهرا(س) در تاریخ طبری»، 51195.
[2]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 8، ص 237 – 238، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 26، ص 183، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[4]. همان.
[5]. ر.ک: «حدیث مضطرب»، 25160.
[6]. نجاشى، احمد بن على بن احمد، فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص 418، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1407ق؛ حلّى، حسن بن على، رجال ابن داود، ص 517، دانشگاه تهران، 1383ق.
[8]. عاملی، حسین بن عبدالصمد، وصول الاخیار إلى اصول الأخبار، ص 104 ـ 105، قم، مجمع الذخائر الإسلامیة، 1401ق؛ صدر، سیدحسن، نهایة الدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهایی، ص 184 ـ 185، بیجا، المشعر، بیتا.
[9]. یوسف، 24؛ ر.ک: «برهان پروردگار برای حفظ یوسف(ع) از گناه»، 3397.
[10]. «خطبه فدکیه حضرت فاطمه(س) در مسجد النبی»، 36558.