کد سایت
fa85431
کد بایگانی
102998
نمایه
برتری آموختن بر هزار رکعت نماز مستحبی
طبقه بندی موضوعی
حدیث,امام صادق ع
برچسب
عمل|نافله|علم|نماز مستحبی|هزار رکعت
خلاصه پرسش
آیا روایتی وجود دارد که بر اساس آن، آموختن دانش - حتی اگر با عمل همراه نباشد - از انجام عباداتی، مانند نماز مستحبی برتر است؟!
پرسش
از امام صادق(ع) نقل شده است: «هرکس بابى از علم را یاد بگیرد، چه بدان عمل کند یا نکند، بهتر از کسى است که هزار رکعت نافله بخواند». چطور میتوان بین معناى این روایت و روایات دیگرى که علم بیعمل را نکوهش میکند جمع کرد؟
پاسخ اجمالی
در ارتباط با پرسش بالا باید گفت که در حدیثی مرسل و منسوب به امام صادق(ع) میخوانیم:
«مَنْ تَعَلَّمَ باباً مِنَ الْعِلْمِ عَمِلَ بِهِ أَوْ لَمْ یَعْمَلْ کانَ أَفْضَلَ مِنْ أَنْ یُصَلِّیَ أَلْفَ رَکْعَةٍ تَطَوُّعاً»؛[1] هرکس شاخهای از دانش را بیاموزد، چه بدان عمل کند یا نکند، بهتر از کسى است که هزار رکعت نافله بخواند.
مشابه این روایت در منابع اهلسنت؛ از رسول خدا(ص) توسط راویانی؛ مانند ابوذر،[2] و عبدالله بن عمر[3] نیز نقل شده است.
آنچه در توجیه این روایات - بدون در نظر گرفتن صحّت و یا ضعف سند آنها - میتوان گفت، آن است که بر اساس این روایات، در یک تقسیمبندی، ما سه نوع عمل عبادی را میتوانیم در نظر بگیریم:
1 . آموختن دانش(شناخت).
2 . اجرایی و عملیکردن کردن آموختهها.
3. انجام اعمالی چون نمازهای مستحب بدون شناخت کافی.
هر سه فعالیت بالا، عملی عبادی هستند و به عبارتی، آموختن دانش نیز نوعی «عمل» به شمار میآید.
از اینرو، روایت در صدد بیان این نکته است که «عمل آموختن» برتر از «عمل نماز مستحب بدون شناخت» است، گرچه «عمل اجرایی کردن آموختهها» قابل مقایسه با «عمل آموختن» نبوده و هر شناختی که بدون عمل باشد، وزر و وبالی برای صاحبش خواهد بود.
به بیان دیگر، سه نوع عمل داریم که از لحاظ اهمیت و ارزش به ترتیب، اینگونه ردهبندی میشوند:
1 . عمل «اجرایی کردن آموختهها»
2 . عمل «آموختن دانش»
3 . اعمال عبادی بدون شناخت.
بر این اساس، آموختن اگرچه به خودی خود ارزشمند بوده و از اعمالی؛ نظیر نوافل مستحب برتر است، اما اگر به مقام اجرا نرسد، فایده چندانی ندارد.
بر اساس این تحلیل، این روایت با روایاتی که علم بدون عمل را بیارزش میدانند، منافاتی نخواهد داشت، زیرا ما وظیفه داریم قبل از انجام هر عمل مستحبی، نسبت به آن عمل، شناخت و علم پیدا نموده تا به ثمرات آن دست یابیم؛ چرا که «عمل بدون شناخت» ارزشش از «شناخت» کمتر است، اگر چه آن «شناخت» را هنوز به مرحله اجرا نرسانده باشیم.
«مَنْ تَعَلَّمَ باباً مِنَ الْعِلْمِ عَمِلَ بِهِ أَوْ لَمْ یَعْمَلْ کانَ أَفْضَلَ مِنْ أَنْ یُصَلِّیَ أَلْفَ رَکْعَةٍ تَطَوُّعاً»؛[1] هرکس شاخهای از دانش را بیاموزد، چه بدان عمل کند یا نکند، بهتر از کسى است که هزار رکعت نافله بخواند.
مشابه این روایت در منابع اهلسنت؛ از رسول خدا(ص) توسط راویانی؛ مانند ابوذر،[2] و عبدالله بن عمر[3] نیز نقل شده است.
آنچه در توجیه این روایات - بدون در نظر گرفتن صحّت و یا ضعف سند آنها - میتوان گفت، آن است که بر اساس این روایات، در یک تقسیمبندی، ما سه نوع عمل عبادی را میتوانیم در نظر بگیریم:
1 . آموختن دانش(شناخت).
2 . اجرایی و عملیکردن کردن آموختهها.
3. انجام اعمالی چون نمازهای مستحب بدون شناخت کافی.
هر سه فعالیت بالا، عملی عبادی هستند و به عبارتی، آموختن دانش نیز نوعی «عمل» به شمار میآید.
از اینرو، روایت در صدد بیان این نکته است که «عمل آموختن» برتر از «عمل نماز مستحب بدون شناخت» است، گرچه «عمل اجرایی کردن آموختهها» قابل مقایسه با «عمل آموختن» نبوده و هر شناختی که بدون عمل باشد، وزر و وبالی برای صاحبش خواهد بود.
به بیان دیگر، سه نوع عمل داریم که از لحاظ اهمیت و ارزش به ترتیب، اینگونه ردهبندی میشوند:
1 . عمل «اجرایی کردن آموختهها»
2 . عمل «آموختن دانش»
3 . اعمال عبادی بدون شناخت.
بر این اساس، آموختن اگرچه به خودی خود ارزشمند بوده و از اعمالی؛ نظیر نوافل مستحب برتر است، اما اگر به مقام اجرا نرسد، فایده چندانی ندارد.
بر اساس این تحلیل، این روایت با روایاتی که علم بدون عمل را بیارزش میدانند، منافاتی نخواهد داشت، زیرا ما وظیفه داریم قبل از انجام هر عمل مستحبی، نسبت به آن عمل، شناخت و علم پیدا نموده تا به ثمرات آن دست یابیم؛ چرا که «عمل بدون شناخت» ارزشش از «شناخت» کمتر است، اگر چه آن «شناخت» را هنوز به مرحله اجرا نرسانده باشیم.
[1]. طبرسى، على بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 136، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1344ش.
[2]. «یَا أَبَا ذَرٍّ، لَأَنْ تَغْدُوَ فَتَعَلَّمَ آیَةً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ، خَیْرٌ لَکَ مِنْ أَنْ تُصَلِّیَ مِائَةَ رَکْعَةٍ، وَ لَأَنْ تَغْدُوَ فَتَعَلَّمَ بَابًا مِنَ الْعِلْمِ، عُمِلَ بِهِ أَوْ لَمْ یُعْمَلْ، خَیْرٌ مِنْ أَنْ تُصَلِّیَ أَلْفَ رَکْعَةٍ»؛ ابن ماجة قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج 1، ص 79، دار إحیاء الکتب العربیة، بیتا؛ حمیری، محمد بن علی، روضة الأعلام بمنزلة العربیة من علوم الإسلام، ج 1، ص 217، طرابلس، منشورات کلیة الدعوة الإسلامیة، چاپ اول، 1429ق.
[3]. زمخشرى، ابوالقاسم محمود بن عمر، ربیع الأبرار و نصوص الأخیار، ج 4، ص 38، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1412ق.