کد سایت
fa88340
کد بایگانی
105490
نمایه
همسایگی با خویشاوندان
طبقه بندی موضوعی
حدیث
خلاصه پرسش
آیا توصیه شده که در همسایگی خویشاوندان خود زندگی نکنیم. و به عبارتی، ضرب المثل «دوری و دوستی» مورد تأیید اسلام قرار گرفته است؟
پرسش
از امام علی(ع) نقل شده است: «مروا الاقارب ان یتزاوروا و لا یتجاوروا»؛(امر کنید خویشاوندان را که به دیدن یکدیگر روند، اما با هم همسایگی نکنند). سؤال این است؛ با توجه به اینکه خود آن بزرگواران در همسایگی هم زندگی میکردند، این سخن چه توجیهی دارد؟!
پاسخ اجمالی
از پیامبر خدا(ص) و امام علی(ع) گزارشهایی وجود دارد که آنحضرات توصیه فرمودهاند[1] که خویشاوندان از همسایگى با یکدیگر بپرهیزند، ولى آمد و شد فراوان داشته باشند:
رسول خدا(ص) فرمود: «یا أَهْلَ الْقَرابَةِ تَزاوَروا وَ لَا تَجاوَروا وَ تَهادَوْا فَإِنَّ الْهَدِیَّةَ تَسُلُّ السَّخیمَةَ وَ الزِّیارَةَ تُثْبِتُ الْمَوَدَّة»؛[2] «اى خویشاوندان! به دیدار یکدیگر بروید و همسایگى مکنید و به یکدیگر هدیه دهید؛ زیرا هدیه دادن، کینه را ریشهکن میکند و دید و بازدید، دوستى را استوار میسازد».
امام علی(ع): «یَنبغَی لذوی القَرابات أن یتزاوروا و لا یتجاوروا»؛[3] «برای خویشاوندان شایسته است که به دیدار یکدیگر بروند و همسایه همدیگر نباشند».
معنای این دسته از روایت، ممنوع بودن مطلق همسایگی با خویشاوندان در تمام شرایط نیست؛ زیرا همانگونه که میدانیم، خانه خود آنحضرت در همسایگی خانه دخترشان فاطمه(س) بود.
اما روایات ناظر به همسایه نشدن با خویشاوندان، نوعی توصیه اجتماعی و روانشناختی است که گاه در فارسی از آن با عبارت «دوری و دوستی» یاد میشود. به عبارت دیگر؛ اگر افرادی در خود این ظرفیت اخلاقی را نمیبینند که برخی رفتارهای نامناسب همسایگان خویشاوند خود را تحمل کرده و از کدورت و دلگیری خودداری کنند، بهتر است در کنار هم نباشند تا زمینه کمتری برای این کدورتها پدید آید، و گرنه اگر فرض کنیم که فردی با تمرین اخلاقی بتواند به توصیه قرآنی «وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن»،[4] عمل کرده و در برابر هر رفتار نامناسب، رفتار نیکویی را از خود بروز دهد تا ریشه کدورتها از همان ابتدا قطع شود، مانعی ندارد که در کنار خویشان خود زندگی کند و چه بسا زندگی او در کنار خویشاوندان، شیرینتر و لذّت بخشتر هم خواهد شد.
در همین زمینه، رسول خدا(ص) میفرماید: «همسایهها سه گروه هستند؛ دستهای از آنها سه حق دارند: حق اسلام، حق همسایگی، و حق خویشاوندی. گروهی دو حق دارند: حق اسلام، و حق همسایگی. و گروه آخر یک حق و آن حق همسایگی است که اختصاص به کافر دارد».[5]
از این روایت؛ روشن میشود که در دین مقدس اسلام اصل همسایگی با خویشاوندان، موضوعی پذیرفته شده است و در همین راستا است که رسول خدا(ص) همسایگان را به سه گروه تقسیم نمودهاند، اما مسئولیت انسان، نسبت به همسایههایی که خویشاوند هستند، سنگینتر است و طبیعی است که اگر کسی توان رعایت این حقوق را ندارد بهتر است برای حفظ بیشتر حریمها و باقی ماندن محبتها، همسایه خویشاوندان خود نشود؛ از اینرو به نظر میرسد که دو روایت ابتدایی این نوشتار، تنها ناظر به چنین افرادی بوده و نمیتوان به صورت کلّی گفت که هر دوری، دوستی را به دنبال آورده و هر همسایگی موجب دشمنی است.
رسول خدا(ص) فرمود: «یا أَهْلَ الْقَرابَةِ تَزاوَروا وَ لَا تَجاوَروا وَ تَهادَوْا فَإِنَّ الْهَدِیَّةَ تَسُلُّ السَّخیمَةَ وَ الزِّیارَةَ تُثْبِتُ الْمَوَدَّة»؛[2] «اى خویشاوندان! به دیدار یکدیگر بروید و همسایگى مکنید و به یکدیگر هدیه دهید؛ زیرا هدیه دادن، کینه را ریشهکن میکند و دید و بازدید، دوستى را استوار میسازد».
امام علی(ع): «یَنبغَی لذوی القَرابات أن یتزاوروا و لا یتجاوروا»؛[3] «برای خویشاوندان شایسته است که به دیدار یکدیگر بروند و همسایه همدیگر نباشند».
معنای این دسته از روایت، ممنوع بودن مطلق همسایگی با خویشاوندان در تمام شرایط نیست؛ زیرا همانگونه که میدانیم، خانه خود آنحضرت در همسایگی خانه دخترشان فاطمه(س) بود.
اما روایات ناظر به همسایه نشدن با خویشاوندان، نوعی توصیه اجتماعی و روانشناختی است که گاه در فارسی از آن با عبارت «دوری و دوستی» یاد میشود. به عبارت دیگر؛ اگر افرادی در خود این ظرفیت اخلاقی را نمیبینند که برخی رفتارهای نامناسب همسایگان خویشاوند خود را تحمل کرده و از کدورت و دلگیری خودداری کنند، بهتر است در کنار هم نباشند تا زمینه کمتری برای این کدورتها پدید آید، و گرنه اگر فرض کنیم که فردی با تمرین اخلاقی بتواند به توصیه قرآنی «وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن»،[4] عمل کرده و در برابر هر رفتار نامناسب، رفتار نیکویی را از خود بروز دهد تا ریشه کدورتها از همان ابتدا قطع شود، مانعی ندارد که در کنار خویشان خود زندگی کند و چه بسا زندگی او در کنار خویشاوندان، شیرینتر و لذّت بخشتر هم خواهد شد.
در همین زمینه، رسول خدا(ص) میفرماید: «همسایهها سه گروه هستند؛ دستهای از آنها سه حق دارند: حق اسلام، حق همسایگی، و حق خویشاوندی. گروهی دو حق دارند: حق اسلام، و حق همسایگی. و گروه آخر یک حق و آن حق همسایگی است که اختصاص به کافر دارد».[5]
از این روایت؛ روشن میشود که در دین مقدس اسلام اصل همسایگی با خویشاوندان، موضوعی پذیرفته شده است و در همین راستا است که رسول خدا(ص) همسایگان را به سه گروه تقسیم نمودهاند، اما مسئولیت انسان، نسبت به همسایههایی که خویشاوند هستند، سنگینتر است و طبیعی است که اگر کسی توان رعایت این حقوق را ندارد بهتر است برای حفظ بیشتر حریمها و باقی ماندن محبتها، همسایه خویشاوندان خود نشود؛ از اینرو به نظر میرسد که دو روایت ابتدایی این نوشتار، تنها ناظر به چنین افرادی بوده و نمیتوان به صورت کلّی گفت که هر دوری، دوستی را به دنبال آورده و هر همسایگی موجب دشمنی است.
[1]. در برخی از کتابهای غیر حدیثی اهلسنت این جمله از عمر بن خطاب نیز نقل شده است؛ ر. ک: غزالى، محمد بن محمد، إحیاء علوم الدین، ج 6، ص 44، بیروت، دار الکتب العربى، چاپ اول، بیتا.
[2]. ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، ص 153، تهران، مکتبة النینوى الحدیثة، چاپ اول، بیتا؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 13، ص 203، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
[3]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، ج 20، ص 322، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
[4]. فصلت، 34.
[5]. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 213، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق.