«ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی یا سیوف خذینی»؛ اگر دین محمد(ص) جز با خون من استوار نمیماند، پس ای شمشیرها مرا دریابید.
اگر چه این جمله مشهور را به امام حسین(ع) نسبت میدهند، ولی با مراجعه به منابع تاریخی و حدیثی قابل استناد، گزارشی در این زمینه مشاهده نگردید و گویا این جمله، از ابیات یکی از شاعران قرون اخیر است.
البته میتوان معنا و محتوای جمله بالا را پذیرفت و آنرا برداشت صحیحی از مجموعه سخنان سید الشهداء(ع) دانست؛ زیرا موضوع استقامت حضرت در برابر ظلم و انحراف در دین اسلام و به استقبال شهادت رفتن ایشان را میتوان از سخنان و نامههای ایشان، که به طور مستند گزارش شده است، برداشت نمود. از جمله، امام حسین(ع) در نامه مشهور خود به برادرش محمد حنفیه چنین نوشت:
«...من به جهت اصلاح در امت جدم به پا خاستم، و مىخواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم، و بر روش جدم و پدرم على بن ابى طالب رفتار نمایم؛ پس هرکس حقیقت مرا بپذیرد [و از من پیروی کند، راه خدا را پذیرفته و] خدا به حق، اولی است و هر کس رد کند [و من را تنها گذارد] صبر میکنم تا خداوند میان من و این قوم، به حق داوری کند..».[1]
گفتنی است؛ حضرت اباعبدالله(ع) در این سخن، انگیزه خود از قیام را نگهبانی از سیره جدش رسول خدا(ص) بیان نموده و میفرماید حتی اگر کسی مرا در این راه همراهی نکند من از پای ننشسته و تا آخرین توان به مبارزه برمیخیزم و در راه قیام، صبر و استقامت میورزم تا اینکه یا با شهادت و یا با مرگ طبیعی، مأموریت من به پایان رسیده و در روز قیامت، خدای متعال بین من و دشمنانم داوری نماید.
و این همان معنا را میرساند که در عبارت مشهور موجود در پرسش وجود دارد.
[1]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 44، ص330، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق.