کد سایت
id23037
کد بایگانی
47873
نمایه
معنای روایات «الارض کلها للإمام»
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,بیشتر بدانیم,امام شناسی
برچسب
ائمه اطهار|امامان|زمین|مالکیت|خراج
خلاصه پرسش
مراد از این احادیث که؛ «تمام زمین متعلق به امام شیعیان است» چیست؟
پرسش
مراد از این حدیث چیست: «زمین و تمام چیز در دنیا برای امام شیعه است. آنها دنیا را به کسی میدهند و از کسی سلب کنند». آیا این حدیث صحیح است؟
پاسخ اجمالی
این پرسش، ناظر به روایاتی مانند دو روایت ذیل میباشد:
الف. امام باقر(ع) میفرماید: در کتاب امام علی(ع) چنین یافتیم. «...من و اهل بیتم، همان کسانى هستیم که خداوند، زمین را به ما به ارث میدهد و ماییم پرهیزگاران و زمین، تماماً از آنِ ما است. پس هر یک از مسلمانان، زمینى را احیا کند، باید همواره آبادش نگهدارد و مالیات آنرا به امامِ از اهل بیت من بپردازد و هر چه از آن زمین استفاده کند و بخورد، حقّ او است و اگر زمین را رها سازد یا خرابش کند و بعد از او مَرد دیگرى از مسلمانان آنرا بگیرد و آبادش نماید، او نسبت به آن زمین از کسى که آنرا رها کرده، سزاوارتر است و باید مالیاتش را به امامِ از خاندان من بپردازد و هر چه از آن زمین استفاده کند، حقّ او است، تا زمانى که قائمِ از خاندان من با شمشیر ظهور کند. در این زمان، او آن اراضى را تصرّف میکند و جلوى آنها را میگیرد و تصرّف کنندگانشان را از آنها اخراج میکند - همانگونه که پیامبر خدا(ص) زمینها را تصرّف و آنها را حفظ کرد- مگر زمینهایى که در دست شیعیان ما باشد که آن زمینها را با آنان قرار داد اقطاع میبندد و زمین را در دست ایشان باقى میگذارد».[1]
ب. ابا بصیر میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا بر امام زکات نیست؟ فرمود: «سخن محالى گفتى، اى ابا محمد! مگر نمیدانى که دنیا و آخرت از آن امام است و او آنرا هر کجا خواهد مینهد و به هرکس که خواهد میدهد، این حق براى او از جانب خدا روا گشته، اى ابا محمد! همانا امام شبى نیست که بخوابد و براى خدا در گردن او حقى باشد که از آن مورد باز خواست گردد».[2]
در توضیح این دسته از روایات نکاتی بیان میشود:
1. این دسته از روایات؛ از جهتی مربوط به مسائل فرعی و احکام فقهی شرعیه است، و از جهتی مربوط به اصول مذهب و مناسب مباحث کلامی میباشد. از جهت اول؛ فقهای شیعه این موضوع را به طور تفصیلی در مباحث فقهی؛ مانند کتاب احیاء موات، خمس، غصب و جهاد بیان کردهاند، و از جهت دوم که مناسب مباحث کلامی است، تنها بیانگر این است که:
الف. همه زمین از آن خدا است.
ب. خدا زمین را به هرکس که خواهد واگذار میکند.
ج. خدا زمین را با حدود و شرایطی به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) واگذار کرده است.
د. امامان نسبت به شیعیان خود به شرط آباد ساختن و پرداخت خراج اجازه تصرف دادهاند، ولی نسبت به دیگران اجازه ندادهاند و چون امام زمان(عج) ظاهر شود، آن زمینها را از ایشان بگیرد و خود تصرف کند.
بنابراین، خدای منّان که خالق عالم هستی است و همه موجودات را از کتم عدم به منصه وجود آورده، طبعاً و قهراً مالک به ملکیت حقیقی و محیط بر همه چیز به احاطه تکوینی است و این امری است طبیعی که هر موجدی مالک و صاحب اختیار کامل و مسلط بر مخلوق خود است.
حال خداوند خالق، بر اساس مالکیت حقیقی؛ کره خاکی را به آدم ابو البشر و خاتم انبیاء و امامان معصوم(ع) به عنوان خلیفة الله در زمین واگذار کرده است.[3] چنانکه در قرآن میخوانیم: «...زمین از آن خداست، و آنرا به هرکس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند و سرانجام [نیک] براى پرهیزکاران است».[4] بنابراین، به راستی آنها، مالکان زمین و صاحب سلطنت واقعی بر این کره خاکی خواهند بود؛ چه آنکه این مالکیت از جانب خالق زمین به آنها عطا شده است.
2. از این دسته از روایات پیدا است که خداى تعالى دنیا را به امام بخشیده و او را مالک آن ساخته است. پس اگر دادن زکات بر امام واجب باشد، لازم میآید مالى که باید به عنوان زکات پرداخت شود در عین اینکه ملک امام است، ملک فقرا هم باشد و این امر محال است، ولى چون خدا دنیا را به امام عطا کرد، و به او اختیار داد به هر کس خواهد بدهد، امام(ع) هم اصل و سرچشمه منافع دنیا را که زمین است به شیعیانش بخشید، به شرط پرداخت حقوق واجب. از اینجا معلوم گردد که شیعیان نسبت به زمین حق اولویت پیدا کنند، نه آنکه مالک آن شوند؛ زیرا اگر قائل به ملکیت شویم، همان امر محال مذکور پیش آید.[5]
3. آنچه را ائمه(ع)، از اموال خود به عنوان زکات به فقرا میپرداختهاند (اگر معلوم شود که به این عنوان میپرداختهاند) بر آنها واجب نبوده است، بلکه براى رعایت حال فقرا و مراعات احسان و اکرام بوده است،[6] چنانچه امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: «چگونه من شبى سیر بخوابم و در اطرافم شکمهاى گرسنه باشند؟!».[7]
الف. امام باقر(ع) میفرماید: در کتاب امام علی(ع) چنین یافتیم. «...من و اهل بیتم، همان کسانى هستیم که خداوند، زمین را به ما به ارث میدهد و ماییم پرهیزگاران و زمین، تماماً از آنِ ما است. پس هر یک از مسلمانان، زمینى را احیا کند، باید همواره آبادش نگهدارد و مالیات آنرا به امامِ از اهل بیت من بپردازد و هر چه از آن زمین استفاده کند و بخورد، حقّ او است و اگر زمین را رها سازد یا خرابش کند و بعد از او مَرد دیگرى از مسلمانان آنرا بگیرد و آبادش نماید، او نسبت به آن زمین از کسى که آنرا رها کرده، سزاوارتر است و باید مالیاتش را به امامِ از خاندان من بپردازد و هر چه از آن زمین استفاده کند، حقّ او است، تا زمانى که قائمِ از خاندان من با شمشیر ظهور کند. در این زمان، او آن اراضى را تصرّف میکند و جلوى آنها را میگیرد و تصرّف کنندگانشان را از آنها اخراج میکند - همانگونه که پیامبر خدا(ص) زمینها را تصرّف و آنها را حفظ کرد- مگر زمینهایى که در دست شیعیان ما باشد که آن زمینها را با آنان قرار داد اقطاع میبندد و زمین را در دست ایشان باقى میگذارد».[1]
ب. ابا بصیر میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا بر امام زکات نیست؟ فرمود: «سخن محالى گفتى، اى ابا محمد! مگر نمیدانى که دنیا و آخرت از آن امام است و او آنرا هر کجا خواهد مینهد و به هرکس که خواهد میدهد، این حق براى او از جانب خدا روا گشته، اى ابا محمد! همانا امام شبى نیست که بخوابد و براى خدا در گردن او حقى باشد که از آن مورد باز خواست گردد».[2]
در توضیح این دسته از روایات نکاتی بیان میشود:
1. این دسته از روایات؛ از جهتی مربوط به مسائل فرعی و احکام فقهی شرعیه است، و از جهتی مربوط به اصول مذهب و مناسب مباحث کلامی میباشد. از جهت اول؛ فقهای شیعه این موضوع را به طور تفصیلی در مباحث فقهی؛ مانند کتاب احیاء موات، خمس، غصب و جهاد بیان کردهاند، و از جهت دوم که مناسب مباحث کلامی است، تنها بیانگر این است که:
الف. همه زمین از آن خدا است.
ب. خدا زمین را به هرکس که خواهد واگذار میکند.
ج. خدا زمین را با حدود و شرایطی به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) واگذار کرده است.
د. امامان نسبت به شیعیان خود به شرط آباد ساختن و پرداخت خراج اجازه تصرف دادهاند، ولی نسبت به دیگران اجازه ندادهاند و چون امام زمان(عج) ظاهر شود، آن زمینها را از ایشان بگیرد و خود تصرف کند.
بنابراین، خدای منّان که خالق عالم هستی است و همه موجودات را از کتم عدم به منصه وجود آورده، طبعاً و قهراً مالک به ملکیت حقیقی و محیط بر همه چیز به احاطه تکوینی است و این امری است طبیعی که هر موجدی مالک و صاحب اختیار کامل و مسلط بر مخلوق خود است.
حال خداوند خالق، بر اساس مالکیت حقیقی؛ کره خاکی را به آدم ابو البشر و خاتم انبیاء و امامان معصوم(ع) به عنوان خلیفة الله در زمین واگذار کرده است.[3] چنانکه در قرآن میخوانیم: «...زمین از آن خداست، و آنرا به هرکس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند و سرانجام [نیک] براى پرهیزکاران است».[4] بنابراین، به راستی آنها، مالکان زمین و صاحب سلطنت واقعی بر این کره خاکی خواهند بود؛ چه آنکه این مالکیت از جانب خالق زمین به آنها عطا شده است.
2. از این دسته از روایات پیدا است که خداى تعالى دنیا را به امام بخشیده و او را مالک آن ساخته است. پس اگر دادن زکات بر امام واجب باشد، لازم میآید مالى که باید به عنوان زکات پرداخت شود در عین اینکه ملک امام است، ملک فقرا هم باشد و این امر محال است، ولى چون خدا دنیا را به امام عطا کرد، و به او اختیار داد به هر کس خواهد بدهد، امام(ع) هم اصل و سرچشمه منافع دنیا را که زمین است به شیعیانش بخشید، به شرط پرداخت حقوق واجب. از اینجا معلوم گردد که شیعیان نسبت به زمین حق اولویت پیدا کنند، نه آنکه مالک آن شوند؛ زیرا اگر قائل به ملکیت شویم، همان امر محال مذکور پیش آید.[5]
3. آنچه را ائمه(ع)، از اموال خود به عنوان زکات به فقرا میپرداختهاند (اگر معلوم شود که به این عنوان میپرداختهاند) بر آنها واجب نبوده است، بلکه براى رعایت حال فقرا و مراعات احسان و اکرام بوده است،[6] چنانچه امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: «چگونه من شبى سیر بخوابم و در اطرافم شکمهاى گرسنه باشند؟!».[7]
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 407 – 408، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. همان، ص 408 – 409.
[3]. ر. ک: عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 25، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[4]. اعراف، 128.
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ترجمه و شرح، مصطفوی، سید جواد، ج 2، ص 269 – 270، تهران، کتاب فروشی علمیه اسلامیه، چاپ اول، 1369ش.
[6]. همان، ص 270.
[7]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 418، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.