کد سایت
ur21588
کد بایگانی
46549
نمایه
دلیل جهاد نکاح
طبقه بندی موضوعی
ازدواج موقت,متعه
برچسب
ازدواج موقت|جهاد نکاح
خلاصه پرسش
آیا جھاد نکاح درست است؟
پرسش
آیا جھاد نکاح درست است؟ دلائل صحیح بودن نکاح با جھاد چیست؟ آیا عقل و فطرت انسان قبول میکند، کسی با مادر، خواھر و دختر خود ازدواج کند؟
پاسخ اجمالی
منطقه خاورمیانه به عنوان مرکز ادیان آسمانی؛ در سالهای اخیر دستخوش تحوّلات سیاسی بزرگی شد. این تحوّلات، به علت پیوند دیرینه این منطقه و مردم آن، با ادیان آسمانی، و برخی از تبلیغات تفرقه افکنانه در برخی از کشورها، بوی تفرقه مذهبی هم گرفت.
برخی افرادی که سالها به حکم قرآنی نکاح موقّت (متعه)[1] که دارای صیغه شرعی، مدت زمان معیّن، عده و دیگر احکام زن و شوهر است، بیدلیل؛ اشکال میگرفتند. در این میان؛ مرتکب اشتباه بزرگی شده و نکاح و ازدواجی را جایز دانستند که در واقع زنا است!
گفته میشود که آنان برای حفظ روحیه جنگجویان، حکم به جواز نکاحی با عنوان «جهاد نکاح» دادند تا با استناد به آن، برخی زنان در کنار جنگجویان قرار گرفته و از نظر جنسی آنان را تأمین کنند که خاطرات و مطالبی از اینگونه ازدواجها را میتوان در خبرگزاریهای جهان دید. البته نمیتوان آنرا مورد قبول تمام اهل سنت و حتی تمام جنگجویان دانست.
بنابر این، جهاد نکاح؛ اصطلاحی است که در حوادث چند سال گذشته در منطقه خاورمیانه بر سر زبانها افتاد که بر اساس آن، گفته میشود عدهای از دختران و زنان مسلمان، به امید جهادی به نام جهاد نکاح به منطقه درگیری اعزام میشدند و در مدتی کوتاه؛ با چندین نفر همبستر میشدند.
برخی در توجیه این فتوای عجیب؛ به حدیثی تمسک کردهاند که در صحیح بخاری وجود دارد، اما باید گفت که این استدلال، صحیح نیست.
در صحیح بخاری از عبدالله بن مسعود نقل شده است: «با پیامبر اکرم(ص) به جهاد رفته بودیم در حالیکه همسرانمان، همراه ما نبودند. گفتم: یا رسول الله! آیا خود را اخته کنیم(تا از طغیان نیروی شهوانی در امان باشیم)؟ ایشان فرمودند: نه؛ سپس به ما اجازه دادند در مقابل لباس و پارچهای (به عنوان مهریه) با زنان ازدواج کنیم».[2]
همانطور که واضح است، این روایت دلیلی بر جواز متعه است،[3] و هرگز به معنای جهاد نکاح؛ یعنی ازدواجهای متعدد بدون مهریه و بدون نگهداشتن عده نیست.
در این روایت پیامبر اسلام(ص) به مجاهدان اجازه اخته کردن خود را نداده، بلکه اجازه ازدواج موقت در میدان جنگ داده شده که آن هم تنها با شرایطی امکانپذیر است و اشاره نشدن به شرایط در این روایت بدین دلیل بوده که آن شرایط، موضوع مسلّم و پذیرفتهشدهای میان مسلمانان بوده است و آنان به خوبی میدانستند که ازدواج برای خود شرایطی دارد و اصولاً فرق آن با گناه بزرگ زنا نیز داشتن همین شروط است.
پس با توجه به عدم بیان شروط ازدواج در این روایت؛ نمیتوان اینگونه استنباط کرد که پیامبر اسلام(ص) در بحبوحه جنگ؛ به مجاهدانی که برای پاسداری از دین خدا به نبرد رفته بودند، اجازه نکاحی را دهد که شرایط ازدواج در دین اسلام را نداشته باشد و خدای ناکرده یک زن و دختر جوان، در یک روز چندینبار با مردان مختلفی همبستر شود!
بهعلاوه؛ در این روایت، ازدواج زنان با مجاهدان در برابر مقداری مهر، به عنوان جهاد یاد نشده است و بر این اساس، اضافه کردن پیشوند «جهاد» به «نکاح» نوعی فریب و حیلهگری است.
البته ازدواج با محارم، در تمام فرق اسلامی حرام و غیر جایز است و با آنکه برخی فتاوای عجیب[4] به گوشمان خورده، اما تا کنون فتوایی به اباحه روابط جنسی با محارم نشنیدهایم.
برخی افرادی که سالها به حکم قرآنی نکاح موقّت (متعه)[1] که دارای صیغه شرعی، مدت زمان معیّن، عده و دیگر احکام زن و شوهر است، بیدلیل؛ اشکال میگرفتند. در این میان؛ مرتکب اشتباه بزرگی شده و نکاح و ازدواجی را جایز دانستند که در واقع زنا است!
گفته میشود که آنان برای حفظ روحیه جنگجویان، حکم به جواز نکاحی با عنوان «جهاد نکاح» دادند تا با استناد به آن، برخی زنان در کنار جنگجویان قرار گرفته و از نظر جنسی آنان را تأمین کنند که خاطرات و مطالبی از اینگونه ازدواجها را میتوان در خبرگزاریهای جهان دید. البته نمیتوان آنرا مورد قبول تمام اهل سنت و حتی تمام جنگجویان دانست.
بنابر این، جهاد نکاح؛ اصطلاحی است که در حوادث چند سال گذشته در منطقه خاورمیانه بر سر زبانها افتاد که بر اساس آن، گفته میشود عدهای از دختران و زنان مسلمان، به امید جهادی به نام جهاد نکاح به منطقه درگیری اعزام میشدند و در مدتی کوتاه؛ با چندین نفر همبستر میشدند.
برخی در توجیه این فتوای عجیب؛ به حدیثی تمسک کردهاند که در صحیح بخاری وجود دارد، اما باید گفت که این استدلال، صحیح نیست.
در صحیح بخاری از عبدالله بن مسعود نقل شده است: «با پیامبر اکرم(ص) به جهاد رفته بودیم در حالیکه همسرانمان، همراه ما نبودند. گفتم: یا رسول الله! آیا خود را اخته کنیم(تا از طغیان نیروی شهوانی در امان باشیم)؟ ایشان فرمودند: نه؛ سپس به ما اجازه دادند در مقابل لباس و پارچهای (به عنوان مهریه) با زنان ازدواج کنیم».[2]
همانطور که واضح است، این روایت دلیلی بر جواز متعه است،[3] و هرگز به معنای جهاد نکاح؛ یعنی ازدواجهای متعدد بدون مهریه و بدون نگهداشتن عده نیست.
در این روایت پیامبر اسلام(ص) به مجاهدان اجازه اخته کردن خود را نداده، بلکه اجازه ازدواج موقت در میدان جنگ داده شده که آن هم تنها با شرایطی امکانپذیر است و اشاره نشدن به شرایط در این روایت بدین دلیل بوده که آن شرایط، موضوع مسلّم و پذیرفتهشدهای میان مسلمانان بوده است و آنان به خوبی میدانستند که ازدواج برای خود شرایطی دارد و اصولاً فرق آن با گناه بزرگ زنا نیز داشتن همین شروط است.
پس با توجه به عدم بیان شروط ازدواج در این روایت؛ نمیتوان اینگونه استنباط کرد که پیامبر اسلام(ص) در بحبوحه جنگ؛ به مجاهدانی که برای پاسداری از دین خدا به نبرد رفته بودند، اجازه نکاحی را دهد که شرایط ازدواج در دین اسلام را نداشته باشد و خدای ناکرده یک زن و دختر جوان، در یک روز چندینبار با مردان مختلفی همبستر شود!
بهعلاوه؛ در این روایت، ازدواج زنان با مجاهدان در برابر مقداری مهر، به عنوان جهاد یاد نشده است و بر این اساس، اضافه کردن پیشوند «جهاد» به «نکاح» نوعی فریب و حیلهگری است.
البته ازدواج با محارم، در تمام فرق اسلامی حرام و غیر جایز است و با آنکه برخی فتاوای عجیب[4] به گوشمان خورده، اما تا کنون فتوایی به اباحه روابط جنسی با محارم نشنیدهایم.
[2]. «قال عبدالله: کُنَّا نَغْزُو مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَلَیْسَ لَنَا شَیْءٌ، فَقُلْنَا: أَلاَ نَسْتَخْصِی؟ "فَنَهَانَا عَنْ ذَلِکَ، ثُمَّ رَخَّصَ لَنَا أَنْ نَنْکِحَ المَرْأَةَ بِالثَّوْبِ"، ثُمَّ قَرَأَ عَلَیْنَا: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تُحَرِّمُوا طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ، وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ المُعْتَدِینَ}»؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح بخاری)، محقق: الناصر، محمد زهیر بن ناصر، ج 7، ص 4، بیروت، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422ق.
[3]. برخی از اهل سنت، این روایت را دلیل بر جواز متعه گرفتهاند. ر.ک: بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، محقق: عطا، محمد عبد القادر، ج 7 ص 201، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، 1424ق.
[4]. مانند رضاع کبیر که برای آگاهی از آن ر.ک: «رضاع کبیر از دیدگاه اهل سنت»، سؤال 26586.