کد سایت
ar21955
کد بایگانی
31222
نمایه
علت اختلاف تعبیر در «وَ جَعَلْنا فیها فِجاجاً سُبُلاً» با «لِتَسْلُکُوا مِنْها سُبُلاً فِجاجاً»
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
خلاصه پرسش
اختلاف تعبیر در آیات «وَ جَعَلْنا فیها فِجاجاً سُبُلاً» با «لِتَسْلُکُوا مِنْها سُبُلاً فِجاجاً» برای چیست؟
پرسش
سلام علیکم؛ در آیه 31 سوره انبیاء خداوند میفرماید: «وَ جَعَلْنا فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فیها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ»، و در آیه 20 سوره نوح میفرماید: «لِتَسْلُکُوا مِنْها سُبُلاً فِجاجاً»؛ یعنی در آیه اول فرموده «فجاجا سبلا» و در آیه دوم «سبلا فجاجا»؟ گفتهاند.ممکن است دو معنا و توجیه داشته باشد: اول: وضع هر کلمهای در موضعی که اقتضاء دارد. دوم: معنای «فجاجا سبلا» راههای طبیعی بین کوهها است و معنای «سبلا فجاجا» به راههایی گفته میشود که انسان آنرا میسازد؟ کدامین نظر صحیح است؟ خداوند جزای خیرتان دهد!
پاسخ اجمالی
«فجاج» جمع «فج» به معناى درهاى است که در میان دو کوه قرار دارد، و به جادههاى وسیع نیز گفته مىشود.[1]
«سبل» جمع «سبیل» به معنای طریق و راه آسان است.[2] بنابر این معنای جمله «سبلاً فجاجاً» عبارت است از: راه وسیع.
با توجه به وصف بودن واژه فجاج، ترتیب طبیعی عبارت اقتضا میکند که اول موصوف ذکر شود، پس از آن صفت.[3] همچنانکه در آیه 19 و 20 سوره نوح آمده است: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ بِساطاً* لِتَسْلُکُوا مِنْها سُبُلاً فِجاجاً»؛ و خداوند زمین را براى شما فرش گستردهاى قرار داد ... تا از راههاى وسیع و درههاى آن بگذرید (و به هر جا مىخواهید بروید)!»
امّا در برخی از مواقع برای نکته و دقّتی صفت از موصوف مقدم میشود، چنانکه در 31 سوره انبیاء آمده است: «وَ جَعَلْنا فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فیها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ»؛ و در زمین، کوههاى ثابت و استوار قرار دادیم تا (مبادا زمین) آنها (مردم) را بلرزاند و در لابلاى کوهها، فراخنایی براه راهها پدید آوردیم، شاید که آنها راه یابند.
در اینجا برای دلالت صفت بر حال، صفت بر موصوف مقدم شده است؛ یعنی خداوند آنرا در حالیکه توسعه داد خلق کرد.[4]
بنابر این، آیه دلالت میکند بر اینکه راهها در حین آفریدن و پیدا کردن آن بر صفت اتساع بوده است.[5]
برخی نیز گفتند مىتواند که «سبلا» بدل «فجاجا» باشد به این معنا که آفریدیم در زمین یا در کوهها فجاج را که همان سبل است.[6]
«سبل» جمع «سبیل» به معنای طریق و راه آسان است.[2] بنابر این معنای جمله «سبلاً فجاجاً» عبارت است از: راه وسیع.
با توجه به وصف بودن واژه فجاج، ترتیب طبیعی عبارت اقتضا میکند که اول موصوف ذکر شود، پس از آن صفت.[3] همچنانکه در آیه 19 و 20 سوره نوح آمده است: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ بِساطاً* لِتَسْلُکُوا مِنْها سُبُلاً فِجاجاً»؛ و خداوند زمین را براى شما فرش گستردهاى قرار داد ... تا از راههاى وسیع و درههاى آن بگذرید (و به هر جا مىخواهید بروید)!»
امّا در برخی از مواقع برای نکته و دقّتی صفت از موصوف مقدم میشود، چنانکه در 31 سوره انبیاء آمده است: «وَ جَعَلْنا فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فیها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ»؛ و در زمین، کوههاى ثابت و استوار قرار دادیم تا (مبادا زمین) آنها (مردم) را بلرزاند و در لابلاى کوهها، فراخنایی براه راهها پدید آوردیم، شاید که آنها راه یابند.
در اینجا برای دلالت صفت بر حال، صفت بر موصوف مقدم شده است؛ یعنی خداوند آنرا در حالیکه توسعه داد خلق کرد.[4]
بنابر این، آیه دلالت میکند بر اینکه راهها در حین آفریدن و پیدا کردن آن بر صفت اتساع بوده است.[5]
برخی نیز گفتند مىتواند که «سبلا» بدل «فجاجا» باشد به این معنا که آفریدیم در زمین یا در کوهها فجاج را که همان سبل است.[6]
[1]. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داودى، ص 625، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ اول، 1412 ق. «فجج الفَجُّ: شُقَّةٌ یکتنفها جبلان، و یستعمل فی الطّریق الواسع، و جمعه فِجَاجٌ. قال: مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ».
[2]. همان، ص 395. ر. ک: فرق بین طریق، سبیل و صراط در قرآن کریم، پاسخ ۲۷۳۵۴.
[3]. ر. ک: مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 9، ص 31، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360ش.
[4]. ر. ک: کاشانی، ملا فتح الله، زبدة التفاسیر، ج 4، ص 316، بنیاد معارف اسلامی، قم، چاپ اول، 1423ق.
[5]. کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج6، ص 58، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، 1336ش؛ شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق، حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج ۳، ص ۱۱۵، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، 1373ش؛ زحیلی، وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج 17، ص 46، دار الفکر المعاصر، بیروت، دمشق، چاپ دوم، 1418ق.
[6]. تفسیر شریف لاهیجی، ج 3، ص 115.