کد سایت
en23526
کد بایگانی
95727
نمایه
سوره اخلاص، فضیلت و آثار و برکات
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
خلاصه پرسش
ویژگیهای سوره اخلاص چیست و چه آثار و برکاتی دارد؟
پرسش
ویژگیهای سوره اخلاص چیست و چه آثار و برکاتی دارد؟
پاسخ اجمالی
سوره «اخلاص» چهار آیه و بنابر قولی پنج آیه دارد[1] و بنابر قول مشهور، سورهای مکى است. اما برخی معتقدند که این سوره، مدنى میباشد. همچنین گزارش شده است که این سوره پس از سوره «ناس» نازل شده است.[2]
شأن نزول
در شأن نزول این سوره، مفسران میگویند: یهود از رسول خدا(ص) تقاضا کردند تا خداوند را براى آنها توصیف کند که این سوره نازل شد و پاسخ آنها را بیان کرد.[3] بر اساس بعضى از روایات، سؤال کننده "عبد اللَّه بن صوریا" یکى از سران معروف یهود بود. و در روایت دیگرى آمده است که "عبد اللَّه بن سلام" چنین سؤالى را از پیامبر اکرم(ص) در مکه کرد، سپس ایمان آورد، و ایمان خود را همچنان مخفی نگه میداشت تا اینکه پیامبر(ص) به مدینه مهاجرت نمود، آنگاه اسلامش را اظهار نمود. در روایات دیگرى آمده است که مشرکان مکه چنین سؤالى را مطرح کردهاند.[4] همچنین گفته شده است که سؤال کنندگان گروهى از مسیحیان نجران بودند.[5]
البته در میان این نقلها تضادى وجود ندارد؛ زیرا ممکن است این سؤال از ناحیه همه آنها مطرح شده باشد و این خود دلیلى است بر عظمت فوق العاده این سوره است که پاسخ به سؤالات افراد و گروههای مختلف است.[6]
نامهای سوره
برای این سوره حدود 20 نام ذکر شده است؛ مانند:
1. توحید: این سوره توحید نامیده شد؛ به دلیل آنکه غیر از موضوع وحدانیت خدای متعال و توحید ذات و صفات، چیز دیگری در آن مطرح نشده است.
2. اخلاص: اخلاص نامیده شد؛ چون هر کس آنرا بخواند و به آن معتقد باشد، از جمیع انواع شرک خالص میگردد.
و بنابر قول دیگر، کسى که از روى تعظیم این سوره را بخواند خدا او را از آتش خلاص میگرداند.
3. نسبة الرب: این سوره را نسبت رب هم میگویند. نسبت در اصل نسبت دادن شخصى است به پدرش تا از غیر خود ممتاز شود. و در اینجا مراد بیان معرفت خداى تعالى است به گونهای که شنونده به آن قانع شود و احتیاج به زیادی بر آن نداشته باشد. و در حدیث است که هر چیزى را نسبتى است و نسبت ربّ سوره اخلاص است: «لکل شیء نسبة و نسبة الرب سورة الإخلاص».[7]
4. اساس: از آن جهت به این سوره، سورة الاساس میگویند که دربردارنده مباحث بنیادین و اصولی دین است.
5. ولایت: منظور از ولایت در این جا ولایت در عبادت و طاعت است.
6. نجات: از جهت اینکه در این سوره نجات از انواع شرک و انحراف در عقیده درباره خداوند است، آنرا سوره نجات نامیدهاند.
7. معرفت: به جهت آنکه در بردارنده بالاترین معارف در شناخت خدای متعال است.
8. جمال: به دلیل آنکه این سوره جمال خداوند را آنگونه که ممکن است معرفی میکند.
9. صمد: برای آنکه هیچ نقص و کمبودی در تعریف توحید الهی در آن نیست.
10. مانع: از آن جهت که این سوره مانع از انحراف در شناخت و توحید الهی است.
نامهای دیگر این سوره عبارتاند از: تفرید، تجرید، محضرة، منفرة، براءة، مذکرة، نور، أمان.[8]
فواید و فضایل
در فضیلت تلاوت این سوره روایات زیادى نقل شده است که حاکى از عظمت بالای آن میباشد؛ از جمله:
1. پیامبر اکرم(ص) فرمود: آیا هیچکدام از شما نمیتواند یک سوم قرآن را در یکشب بخواند؟!
یکى از حاضران گفت: اى رسول خدا چه کسى توانایى اینکار را دارد؟! پیامبر فرمود: «اقرؤا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»؛ سوره قل هو اللَّه را بخوانید.[9]
2. امام صادق(ع) فرمود: کسى که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، خواندن سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را بعد از هر نماز ترک نکند؛ چرا که هر کس آنرا بخواند خدای متعال خیر دنیا و آخرت را براى او جمع میکند، و خود وی و پدر و مادر و فرزندانش را میآمرزد.[10]
3. از امام صادق(ع) نقل شده است: هنگامى که رسول خدا(ص) بر جنازه "سعد بن معاذ" نماز گزارد، فرمود: هفتاد هزار ملک که در میان آنها "جبرئیل" نیز بود، بر جنازه او نماز گزاردند! من از جبرئیل پرسیدم او به جهت کدام عمل، مستحق نماز گزاردن شما شد؟ گفت: به جهت تلاوت "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" در حال نشستن، ایستادن، سوار شدن، پیادهروى و رفت و آمد.[11]
4. در فضیلت این سوره امام صادق(ع) در جایی دیگر فرمود: کسى که یک روز و شب بر او بگذرد و نمازهاى پنجگانه را بخواند و در آن "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" را نخواند، به او گفته میشود "یا عبد اللَّه لست من المصلین"؛ اى بنده خدا، تو از نمازگزاران نیستى![12]
سوره اخلاص معادل یک سوم قرآن
بر اساس سخن رسول خدا(ص) سوره اخلاص برابر با یک سوم قرآن کریم است. اما در اینکه چگونه این سوره معادل یک سوم قرآن است؟ برخی نظراتی را مطرح کردهاند، مانند:
الف) به دلیل اینکه قرآن مشتمل بر "احکام"، "عقائد" و "تاریخ" است، و این سوره بخش "عقائد" را به طور فشرده بیان میکند.[13]
ب) مطالب قرآن در سه بخش دستهبندی میشود: "توحید"، "نبوت" و "معاد" بوده، و این سوره دربردارنده مباحث توحید است.[14]
شأن نزول
در شأن نزول این سوره، مفسران میگویند: یهود از رسول خدا(ص) تقاضا کردند تا خداوند را براى آنها توصیف کند که این سوره نازل شد و پاسخ آنها را بیان کرد.[3] بر اساس بعضى از روایات، سؤال کننده "عبد اللَّه بن صوریا" یکى از سران معروف یهود بود. و در روایت دیگرى آمده است که "عبد اللَّه بن سلام" چنین سؤالى را از پیامبر اکرم(ص) در مکه کرد، سپس ایمان آورد، و ایمان خود را همچنان مخفی نگه میداشت تا اینکه پیامبر(ص) به مدینه مهاجرت نمود، آنگاه اسلامش را اظهار نمود. در روایات دیگرى آمده است که مشرکان مکه چنین سؤالى را مطرح کردهاند.[4] همچنین گفته شده است که سؤال کنندگان گروهى از مسیحیان نجران بودند.[5]
البته در میان این نقلها تضادى وجود ندارد؛ زیرا ممکن است این سؤال از ناحیه همه آنها مطرح شده باشد و این خود دلیلى است بر عظمت فوق العاده این سوره است که پاسخ به سؤالات افراد و گروههای مختلف است.[6]
نامهای سوره
برای این سوره حدود 20 نام ذکر شده است؛ مانند:
1. توحید: این سوره توحید نامیده شد؛ به دلیل آنکه غیر از موضوع وحدانیت خدای متعال و توحید ذات و صفات، چیز دیگری در آن مطرح نشده است.
2. اخلاص: اخلاص نامیده شد؛ چون هر کس آنرا بخواند و به آن معتقد باشد، از جمیع انواع شرک خالص میگردد.
و بنابر قول دیگر، کسى که از روى تعظیم این سوره را بخواند خدا او را از آتش خلاص میگرداند.
3. نسبة الرب: این سوره را نسبت رب هم میگویند. نسبت در اصل نسبت دادن شخصى است به پدرش تا از غیر خود ممتاز شود. و در اینجا مراد بیان معرفت خداى تعالى است به گونهای که شنونده به آن قانع شود و احتیاج به زیادی بر آن نداشته باشد. و در حدیث است که هر چیزى را نسبتى است و نسبت ربّ سوره اخلاص است: «لکل شیء نسبة و نسبة الرب سورة الإخلاص».[7]
4. اساس: از آن جهت به این سوره، سورة الاساس میگویند که دربردارنده مباحث بنیادین و اصولی دین است.
5. ولایت: منظور از ولایت در این جا ولایت در عبادت و طاعت است.
6. نجات: از جهت اینکه در این سوره نجات از انواع شرک و انحراف در عقیده درباره خداوند است، آنرا سوره نجات نامیدهاند.
7. معرفت: به جهت آنکه در بردارنده بالاترین معارف در شناخت خدای متعال است.
8. جمال: به دلیل آنکه این سوره جمال خداوند را آنگونه که ممکن است معرفی میکند.
9. صمد: برای آنکه هیچ نقص و کمبودی در تعریف توحید الهی در آن نیست.
10. مانع: از آن جهت که این سوره مانع از انحراف در شناخت و توحید الهی است.
نامهای دیگر این سوره عبارتاند از: تفرید، تجرید، محضرة، منفرة، براءة، مذکرة، نور، أمان.[8]
فواید و فضایل
در فضیلت تلاوت این سوره روایات زیادى نقل شده است که حاکى از عظمت بالای آن میباشد؛ از جمله:
1. پیامبر اکرم(ص) فرمود: آیا هیچکدام از شما نمیتواند یک سوم قرآن را در یکشب بخواند؟!
یکى از حاضران گفت: اى رسول خدا چه کسى توانایى اینکار را دارد؟! پیامبر فرمود: «اقرؤا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»؛ سوره قل هو اللَّه را بخوانید.[9]
2. امام صادق(ع) فرمود: کسى که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، خواندن سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را بعد از هر نماز ترک نکند؛ چرا که هر کس آنرا بخواند خدای متعال خیر دنیا و آخرت را براى او جمع میکند، و خود وی و پدر و مادر و فرزندانش را میآمرزد.[10]
3. از امام صادق(ع) نقل شده است: هنگامى که رسول خدا(ص) بر جنازه "سعد بن معاذ" نماز گزارد، فرمود: هفتاد هزار ملک که در میان آنها "جبرئیل" نیز بود، بر جنازه او نماز گزاردند! من از جبرئیل پرسیدم او به جهت کدام عمل، مستحق نماز گزاردن شما شد؟ گفت: به جهت تلاوت "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" در حال نشستن، ایستادن، سوار شدن، پیادهروى و رفت و آمد.[11]
4. در فضیلت این سوره امام صادق(ع) در جایی دیگر فرمود: کسى که یک روز و شب بر او بگذرد و نمازهاى پنجگانه را بخواند و در آن "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" را نخواند، به او گفته میشود "یا عبد اللَّه لست من المصلین"؛ اى بنده خدا، تو از نمازگزاران نیستى![12]
سوره اخلاص معادل یک سوم قرآن
بر اساس سخن رسول خدا(ص) سوره اخلاص برابر با یک سوم قرآن کریم است. اما در اینکه چگونه این سوره معادل یک سوم قرآن است؟ برخی نظراتی را مطرح کردهاند، مانند:
الف) به دلیل اینکه قرآن مشتمل بر "احکام"، "عقائد" و "تاریخ" است، و این سوره بخش "عقائد" را به طور فشرده بیان میکند.[13]
ب) مطالب قرآن در سه بخش دستهبندی میشود: "توحید"، "نبوت" و "معاد" بوده، و این سوره دربردارنده مباحث توحید است.[14]
[1]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 448، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[2]. ر. ک: زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 817، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
[3]. تفسیر القمی، ج 2، ص 448.
[4]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 6، ص 410، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.
[5]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 10، ص 859، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 30، ص 221- 222، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 27، ص 428، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[7]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 854.
[8]. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 30، ص 513، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1365ش.
[9]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 854.
[10]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 5، ص 700، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
[11]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 855.
[12]. تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 699؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 855.
[13]. تفسیر نمونه، ج 27، ص 430.
[14]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 62، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.