نه تنها توسل موجب گمراهی نیست بلکه راه و وسیله ای برای قرب الی الله است. و این که امام رضا (ع) بیمار را شفا می دهد دلیل اصلی صحت توسل نمی باشد ولی مؤید خوبی بر این امر است، البته بعد از آن که با دلایل عقلی و نقلی آن را ثابت کردیم . نظام جهان نظام عِلّی و معلولی است و همان طور که در دنیای مادی برای رسیدن به اهداف باید اسباب آن فراهم باشد در نظام زندگی معنوی و ملکوتی هم چنین نظامی استوار است، همانطور که قرآن هم به مؤمنان می گوید : از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و برای تقرب به او وسیله ای بجویید.
توسل هم دلیل عقلی دارد و هم دلیل نقلی و شفای بیماری هم که به عنوان دلیل صحت توسل مطرح شده دلیل اصلی نیست ،بله می توان از آن به عنوان یک مؤید استفاده کرد. از طرفی پاسخی هم که طرف مقابل به او داده نوعی مغالطه است ؛زیرا ما در جایی می توانیم از عموم «هر کس به گمراهی خود پافشاری کند گمراهترش می کنیم» استفاده کنیم که موضوع گمراهی را اثبات کنیم ، در اینجا اگر بخواهیم به استدلال، صورت منطقی بدهیم چنین می شود :
ص ) توسل پافشاری به گمراهی است
ک ) هر کس به گمراهی خود اصرار کند ما گمراهترش می کنیم
در نتیجه هر کس به توسل اصرار کند ما گمراهترش می کنیم
هر استدلالی علاوه بر صورت منطقی صحیح نیاز به مقدمات درست و صحیح دارد ،در این استدلال ،مقدمه اول که «توسل پافشاری به گمراهی است» فقط یک ادعاست که هیچ دلیلی ندارد .
به عبارتی آن ها گمان کرده اند که توسل هیچ دلیلی ندارد و از همین گمان نادرست خود، این مقدمه را استخراج کرده که توسل اصرار به گمراهی است ،در حالی که أمر کاملا برعکس می باشد و نه تنها توسل دلیل دارد بلکه دلائل محکم و متقنی دارد که هر کس آن را بشنود از توسل به عنوان بهترین وسیله برای قرب الی الله استفاده می کند .
توسل در اصطلاح عبارت است از اینکه انسان چیزی را به عنوان وسیله ،به درگاه خداوند عرضه کند تا این که خداوند دعای او را قبول کرده و به مطلوبش برساند .
مجرا بودن اسباب برای رسیدن به مقصود چه در زندگی مادی و چه در زندگی معنوی، یک امر فطری و عقلی محسوب می شود. حتی موجودات نباتی و حیوانی نیز از این امر مستثنی نیستند .
اساساً نظام آفرینش نظام اسباب و مسببات است چنان که امام صادق(ع) می فرمایند: خداوند إبا دارد از این که امور را به جز از طریق اسبابش به جریان بیندازد، لذا برای هر چیزی سببی قرار داد .[1]
آدمی در زندگی عادل و طبیعی خود، با به کار گیری عقل و فطرت خویش پیوسته در پی جستجوی اسباب و وسایل عادی و طبیعی، برای رفع نیازهای مادی زندگی بوده است، اساسا این همه پیشرفت و تحول شگرف در زندگی مادی انسان، از طریق توسل به اسباب مناسب هر پدیده و کشف روابط علی و معلولی آن فراهم شده است .نکته اساسی در این میان آن است حیات انسان تنها در همین زندگی مادی خلاصه نمی شود بلکه زندگی معنوی و ملکوتی او اساسی ترین بخش از حیات آدمی را تشکیل می دهد و نظام حاکم بر آن نیز بر اساس نظام سببی و مسببی استوار است ،با این فرق که در نظام زندگی طبیعی، انسان با بهره گیری از عقل و دانش تجربی توان شناسایی اسباب مناسب را دارد ،لکن در زندگی معنوی شناسایی اسباب تعالی انسان و نحوه تمسک به آن، نوعا خارج از قلمرو عقل و تجربه بشری می باشد لذا عقل انسان ضرورت وجود اسباب تقرب بین او و خداوند را به خوبی تشخیص می دهد ولی در شناسایی مصادیق آن،خود را به شدت محتاج منابع دینی می یابد .
قرآن به مؤمنان امر می کند که در جستجوی وسیله به سوی خدا باشند .« یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جَهِدُوا فى سبِیلِهِ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ »[2] ؛ای مؤمنان از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و برای تقرب به او وسیله ای بجویید، و در راه خدا جهاد کنید، باشد که رستگار شوید .
این آیه به روشنی می رساند که تقرب به خدا در گرو وسیله یا وسایلی است که در پرتو آنها قرب معنوی به دست می آید .حالا این وسیله چیست ؟
روایات بسیاری در کتب روایی شیعه و اهل سنت پیامبر اسلام و اهل بیت او را بهترین وسیله تقرب به خدا معرفی کرده است.[3]
بحث نقلی توسل هم در روایات شیعه و هم در روایات اهل تسنن بسیار فراوان است و با این همه کثرت روایی جایی برای شک و شبهه در آن باقی نمی ماند .
برای مطاله بیشتر در این زمینه، به نمایه های زیر مراجعه کنید:
فلسفه توسل به اهل بیت 1321 (سایت: 1316).
توسل و شفاعت از نگاه اهل سنت 4889 (سایت: 5777).
اعتقاد اهل سنت به توسل قبل از ابن تیمیه 2143 (سایت: 2261).