آیهی 16 سورهی فتح خطاب به رسول خدا(ص) میفرماید: به اعراب بادیهنشینی که در جنگ قبلی (به بهانههای واهی) حضور نیافتند، بگو: به زودى از شما خواسته میشود که به سوی مردمی جنگجو و قدرتمند بروید، و با آنها پیکار کنید تا اسلام را پذیرا شوند:
در این آیه چند مسئله قابل توجه است:
- منظور از مردمانی نیرومند که در آیندهی نزدیک باید به نبرد با آنان پرداخته شود، چه کسانى هستند؟!
در پاسخ به این پرسش، مفسران در مجموع هشت نظر ارائه کردهاند:
1-1. سعید بن جبیر و عکرمه میگویند که آنان قوم هوازن و حنین بودند.
1-2. قتاده معتقد است آنها قوم هوازن و ثقیف بودند.
1-3. ضحّاک بر آن است که قوم ثقیف بودند.
1-4. زهرى گفته است که مراد از آیه، مسیلمه کذاب و قوم بنو حنیفه میباشد.
1-5. ابن عبّاس میگوید که منظور از آن گروه جنگجو، مردم فارس است.
1-6. حسن و کعب گفتهاند که رومیان مراد آیه میباشند.
1-7. و نیز گفته شده است که منظور از آن قوم، مردم صفّین و یاران معاویه میباشد.[1]
1-8. بسیاری از مفسران، احتمال اینکه منظور از این جنگ، جنگهاى بعد از پیامبر(ص)، مانند جنگ با اهل فارس و یمامه باشد را بسیار بعید میدانند، و معتقدند که دعوتکننده گروه متخلف به جنگ با قوم نیرومند همان پیامبر خدا(ص) است؛ زیرا حضرت آنان را بعد از این، به جنگهاى بسیارى مانند جنگ با اهل حنین، طائف، موته، و تبوک فرستاد. بنابر این، معنا ندارد که جنگ با این اقوام را به پس از وفات پیامبر(ص) حمل کنیم.[2] چنانکه برخی چنین پنداشتهاند.[3]
در همین راستا برخی از مفسران معاصر احتمال دادهاند؛ با توجه به اینکه در عصر پیامبر(ص) بعد از ماجراى حدیبیه و خیبر، غزوه مهمى با مشرکان جز فتح مکه و جنگ حنین وجود نداشت، آیهی فوق میتواند اشاره به آنها باشد، به خصوص غزوه حنین که مردان جنگجوى سختکوشى از طایفه «هوازن» و «بنیسعد» در آن شرکت داشتند.[4]
- اما فراز دیگر آیه که میفرماید: «تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ یُسْلِمُونَ»، ناظر به این موضوع است که در جنگ با آن گروه وعده داده شده باید یکى از این دو کار باید انجام گیرد: یا نبرد ادامه یابد و یا آنان تسلیم شوند؛ یعنى اسلام را بپذیرند.[5]
- برخی معتقدند که جملهی «تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ یُسْلِمُونَ»، دلیل بر آن است که آنها اهل کتاب نبودند؛ زیرا اهل کتاب را مجبور به پذیرش اسلام نمیکنند، بلکه آنها را مخیر میان اسلام آوردن، یا پذیرش شرایط اهل ذمه و همزیستى مسالمتآمیز با مسلمانان و پرداخت مالیات (جزیه) میکنند. این تنها مشرکان و بتپرستان هستند که چیزى جز اسلام از آنان پذیرفته نمیشود؛ زیرا اسلام بتپرستى را به عنوان یک دین و آئین به رسمیت نمیشناسد، و اجبار در ترک بتپرستى جایز است.[6] و اساسا رسالت اسلام برچیدن بساط شرک و بتپرستی بود.[7]
بر این اساس منظور آیه، مردم مشرک و بتپرستی بودند که پیامبر(ص) مأمور به ادامه نبرد با آنها شد، تا زمانی که به دین الهی گردن نهند.
البته اینگونه هم نبود که در شرایط خاص نتوان با بتپرستان قرارداد صلح موقتی برقرار نمود و خود پیامبر(ص) نیز در موارد بسیاری به نبرد با بتپرستان نپرداخت، بلکه منتظر ماند تا خود آنان به تدریج با آگاهی و با میل و رغبت خود به دین اسلام بگروند، مانند آنچه در عام الوفود رخ داد.
[1]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 176، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[2]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 176.
[3]. ر. ک: قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 16، ص 272، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 28، ص 76، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 338، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 22، ص 61، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374ش.
[5]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 176.
[6]. تفسیر نمونه، ج 22، ص 61.
[7]. ر. ک: «اسلام و خشونت»، 73329؛ «چگونگی گسترش دین اسلام»، 26207.