حجاب و پوشش زنان یکی از دستورات اسلام است. در دیگر ادیان الهی نیز چنین دستوری وجود داشت. در قرآن مجید و بسیاری از روایات، محدودهی آن به این صورت بیان شده است که زن در برابر نامحرمان تنها میتواند صورت و دو کف دست خود را آشکار کند. بنابر این تشریع و قانونمند شدن آن ربطی به حکومتها و نظامهای اسلامی و غیر اسلامی ندارد. حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمیتواند در آن دخالت کند، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کند، حکومت و حاکم میتواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، رعایت حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید؛ زیرا بیحجابی از محرمات الهی محسوب میگردد و طبق قاعده هر فعل حرامی قابل تعزیر است.
بنابراین آنچه بر عهدهی همهی حکومتها و نظامهای اسلامی است، اجرای دقیق دستورات اسلام است که متأسفانه بسیاری از دولتهای اسلامی در این زمینه کوتاهی میکنند.
حجاب و پوشش زنان یکی از دستورات اسلام است که در دیگر ادیان الهی نیز چنین دستوری وجود داشت. حجاب و پوشش زن به حدی اهمیت دارد که در قرآن مجید و بسیاری از روایات، مطرح و محدودهی آن بیان شده است.
حجاب و پوشش زن به حدی اهمیت دارد که خداوند متعال در قرآن مجید آنرا مطرح کرده است. خداوند متعال در سورۀ نور در این باره میفرماید: "به زنان مؤمن بگو که چشمان خود فرو گیرند و شرمگاه خود نگهدارند و زینتهای خود را جز آن مقدار که پیدا است، آشکار نکنند و روسریهای خود را تا گریبان فرو گذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند، جز برای شوهر خود یا پدر خود و یا ... و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کردهاند دانسته شود...".[1]
دراین آیه به وجوب پوشانیدن تمام زینتها و سر و گردن در برابر نامحرمان تصریح شده است.
بسیاری معتقدند که صورت و دستها از مچ به پایین(وجه و کفین) از حکم حجاب استثنا شدهاند و در آیه هم قراینى بر این استثنا وجود دارد؛ از جمله:
الف) استثنای زینت ظاهر در آیۀ فوق، خواه به معناى محل زینت باشد یا خود زینت، دلیل روشنى است بر اینکه پوشاندن صورت و کف دستها لازم نیست.
ب) مفهوم دستور آیۀ فوق در مورد انداختن گوشۀ مقنعه [و روسری] به روى گریبان، که منظور، پوشانیدن تمام سر و گردن و سینه است و سخنى از پوشانیدن صورت در آن نیست، قرینۀ دیگرى بر این مدعا است.[2] شواهد تاریخى نیز نشان میدهد که نقاب زدن بر صورت در صدر اسلام جنبۀ عمومى نداشت.[3]
ائمۀ طاهرین(ع) نیز در روایات زیادی، در توضیح و تفسیر این آیۀ شریفه، مقدار لازم حجاب و پوشش واجب را بیان کردهاند. فضیل یسار(از یاران امام صادق(ع)) میگوید از آنحضرت سؤال کردم: آیا ذراعین(از مچ تا آرنج دست) زن، از زینتی که خداوند فرموده است نباید آنرا برای غیر شوهران خود آشکار کنند، محسوب میشود؟ حضرت فرمود: "بله و آنچه از بدن از خمار (روسری یا مقنعه) پایینتر است از زینت حساب میشود...".[4]
همچنین مسعدة بن زیاد نقل میکند از امام صادق(ع) در بارۀ زینتی که زن میتواند آشکار کند سؤال شد، فرمود: "صورت و کف دستها است".[5]
البته باید به دو نکته توجه داشت:
- از نظر اسلام، پیدا بودن صورت زن در صورتی اشکال ندارد که بدون آرایش، یا همراه با آرایشهای خیلی جزئی که در عرف زینت به حساب نمیآید، باشد و مفسدهای را هم به همراه نداشته باشد.[6]
- در مواردی که بیان میشود پوشیدن وجه و کف دستها لزومی ندارد، به این معنا نیست که نگاه و نظر به آن از طرف مرد اشکالی ندارد؛ چون ملازمهای بین آن دو نیست و آنچه در اینجا بدان پرداختیم مسئلۀ اوّل است.[7]، [8]
بنابر این، تشریع و قانونمند شدن حجاب زنان و تعیین محدودهی آن بر عهدهی شارع مقدس اسلام(خداوند متعال و پیامبر اکرم) بود که به خوبی انجام شده است. آنچه بر عهدهی حکومتها و نظامهای اسلامی است اجرای دقیق دستورات اسلام در تمام زمینهها و مخصوصا در زمینهی حجاب و پوشش زنان - به جهت تأثیر آن در سلامت اخلاقی جامعه و استحکام بنیان خانوادهها- است.
حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمیتواند در آن دخالت کند و تجسس نماید، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم میتواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید. بیحجابی از محرمات الهی محسوب میگردد و طبق قاعده هر فعل حرامی قابل تعزیر است.[9] و تعزیر نیز با نظرِ حاکم است؛ یعنی از دیدگاه فقهی حاکم شرع میتواند برای جلوگیری از گسترش محرمات الهی، به ویژه بیحجابی، مجازات وضع کند.
متأسفانه بسیاری از دولتهای اسلامی در این زمینه کوتاهی میکنند و نتیجهیی آن گسترش فساد اخلاقی، افزایش بیرویه طلاق و... است که در جوامع اسلامی مشهود است. شما داستان غم بار اندلس سابق و اسپانیای امروز را شنیدهاید و حرص و ولع مراکز استعماری را برای شیوع اخلاق جنسی غرب در بین مسلمانان را ملاحظه میکنید! آیا اگر زنان و دخترکان زیباروی طناز به بازار جوانان پاک و اما پر از غریزه و هیجان و شهوت در آیند و متاع جمال و نمای خود را در چشم و خیال حساس آنان به حراج گذاشته و از آنان دل ربایی کنند، جلوگیری از آنان دخالت در حریم شخصی افراد است؟ مسلما دخالت حاکمیت اسلامی سالم به عنوان آمر به معروف و نگهبان سلامت اخلاق و معنویت دینی جامعه است، البته به دور از افراط و تفریط.
البته از دیر باز تاکنون در ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی، بحمدالله زنان مسلمان خود مدافعان واقعی و دلبستگان حجاب ـ البته با مراتب مختلف آن ـ بوده و هستند و چنانچه در تاریخ دیده و خواندهاید، در مقابل کشف حجاب رضا خانی و پسرش در ایران مقاومتها کردند و هم اینک ما هر روزه شاهد صحنههای زیبایی از مقاومت زنان مسلمان در دفاع از حجاب اسلامی حتی در کشور های غیر مسلمان مدعی آزادی هستیم که به بهانههای واهی از حضور زنان در مجامع علمی و دانشگاهی جلوگیری میکنند.
[2]. توضیح: در شأن نزول این آیه گفتهاند که عربها در آن زمان روسرى و مقنعهاى میپوشیدند که دنبالۀ آنرا روى شانهها و پشت سر میانداختند، به طورى که مقنعه پشت گوش آنها قرار میگرفت و تنها سر و پشت گردن را میپوشاند، ولى قسمت زیر گلو و کمى از سینه که بالاى گریبان قرار داشت، نمایان بود. اسلام این وضع را اصلاح کرد و دستور داد دنبالۀ مقنعه را از پشت گوش یا پشت سر جلو آورده و به روى گریبان و سینه بیندازند. نتیجه آن بود که تنها گردى صورت باقى میماند و بقیۀ بدن پوشانده میشد.
[3]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 450 ، 451، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[4]. "عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الذِّرَاعَیْنِ مِنَ الْمَرْأَةِ أَ هُمَا مِنَ الزِّینَةِ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ قَالَ: نَعَمْ وَ مَا دُونَ الْخِمَارِ مِنَ الزِّینَةِ وَ مَا دُونَ السِّوَارَیْنِ". کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 520- 521 تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. "عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِیَادٍ قَالَ: سَمِعْتُ جَعْفَراً وَ سُئِلَ عَمَّا تُظْهِرُ الْمَرْأَةُ مِنْ زِینَتِهَا قَالَ: الْوَجْهَ وَ الْکَفَّیْن". شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 20، ص 202، ح 25429، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[6]. ر. ک: امام خمینی، استفتائات، ج 3، ص 256، سؤال 33و 34؛ توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج2، ص 929؛ نمایه: «زن و آشکار کردن آرایش»، 598 . (شرح بیشتر در زمینۀ بحث فقهى و روائى این مسئله، در مباحث نکاح در فقه آمده است).
[7]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: مطهری، مرتضی، مسئلۀ حجاب، ص 164- 235.
[8]. برداشت از «محدوده ی حجاب زن»، 495.
[9]. حسینی مراغی، سید میر عبدالفتاح، العناوین الفقهیة، ج 2، ص 627، قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1417ق: قاعدة [4] کل ما لم یرد فیه حد من الشرع فی المعاصی، ففیه التعزیر