در ادبیات عرب و در نگاه اول، «اشتقاق» به معناى گرفتن لفظى از لفظ دیگر است، به شرط آنکه آندو واژه در معنا مناسبت داشته و حروف اصلى آنها نیز یکی باشد، و در ترتیب حروف اصلی نیز یکی باشند، و تنها در اموری مانند صیغهها و حرکات با هم متفاوت باشند، مانند آنکه «ضَرَبَ» و «ضارب» را کلماتی مشتق از «ض . ر . ب» و یا «ضَرْب» به سکون راء میدانیم.
به این نوع از اشتقاق، «اشتقاق صغیر» و یا «اشتقاق اصغر» گفته شده و بیشتر آنچه در مورد اشتقاق از آن سخن گفته میشود، ناظر به همین نوع از اشتقاق است. به عبارت دیگر، هرگاه اشتقاق بهطور مطلق استعمال شود، به «اشتقاق صغیر» انصراف دارد.
اما «اشتقاق کبیر» در مواردی است که دو کلمه، هم از لحاظ معنا و هم از لحاظ حروف اصلی تشکیلدهنده، یکی باشند؛ اما ترتیب حروف اصلی تشکیلدهنده آندو کلمه با یکدیگر متفاوت باشد.
به عنوان نمونه دو فعل «یأس» و «أیس» هر دو به معنای ناامید شدن است و حروف اصلی هر دوی آنها نیز یاء، همزه و سین است؛ اما ترتیب و چینش حروف اصلی در این دو فعل با یکدیگر متفاوت است. در این موارد گفته میشود اگرچه از لحاظ لغوی، نمیتوان یکی از آن دو را مشتق از دیگری دانست، ولی میان آن دو «اشتقاق کبیر» وجود دارد.
بر این اساس، «اشتقاق اکبر» زمانی رخ خواهد داد که دو کلمه از لحاظ معنا به نوعی متناسب با یکدیگر باشند، و با آنکه بیشتر حروف اصلی تشکیلدهنده آنان یکی است؛ اما یکی از حروف اصلی آنها با دیگری متفاوت باشد.
به عنوان نمونه، دو کلمه «نهق» و «نعق» از لحاظ کلمات تشکیلدهنده تا حدودی با هم شباهت دارند و معنای هر دو نیز تقریبا در یک راستا است. یکی به معنای «صدای الاغ» و دیگری به معنای «صدای کلاغ» است؛ اما همانگونه که مشاهده مینمایید، این دو کلمه در یکی از حروف اصلی تشکیلدهنده با هم متفاوتاند.[1]
با نگاهی دقیق و تیزبینانه میتوان نتیجه گرفت که شاید منشأ اشتقاق آندو از یکجا سرچشمه گرفته باشد؛ اما از آنرو که کلمات اصلی آنها یکی نیستند، گفته میشود که در اینجا «اشتقاق اکبر» رخ داده است.
[1]. ر. ک: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامى، فرهنگ نامه اصول فقه، ص 735، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشى، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، چاپ اول، 1389ش.