«مراهق» در لغتنامهها به «نزدیک آخر وقت» گفته میشود. به عنوان نمونه این واژه برای نمازی که نزدیک قضاشدن خوانده شود، مورد استفاده قرار میگیرد. و عبارت «أرهقنا الصلاة» معنایش آن است که نماز را آن قدر به تأخیر انداختیم که نزدیک است وقت نماز دیگر شود![1]
در همین راستا، تقریبا در تمام متون فقهی، «مراهق» به نوجوانى گفته میشود که به سن بلوغ شرعى نرسیده، ولى تقریبا نزدیک به بلوغ است؛ یعنی کودکی که از نظر جسمی به علایم بلوغ نزدیک شده و در آستانه بلوغ است، چه پسر باشد و چه دختر. البته در برخی متون، به دختری با این اوصاف، مراهقه گفت میشود.[2]
برخی متون غیر فقهی دایره شمول واژه «مراهق» را گسترش داده و گفتهاند: مراهق در پسرها کسی است سنش بین 14تا 25 سالگی بوده و در دختران 12 تا 21 سالگی باشد.[3]
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 10، ص 130، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ سوم، 1414 ق؛ ر. ک: معین، محمد، فرهنگ معین، واژه «رهق».
[2]. ر. ک: مرعى، حسین عبدالله، القاموس الفقهی، ص 189، بیروت، دار المجتبی، چاپ اول، 1413ق.
[3]. ر. ک: لبدى، عبدالعزیز، القاموس الطبی العربی، ص 1026، اردن، عمان، دار البشیر، چاپ اول، 1425ق.