با ملاحظهی مستندات تاریخى، علل جنگ جمل را از دیدگاه طرفین درگیر بررسى و سپس قضاوت میکنیم.
الف) علل جنگ از دیدگاه اصحاب جمل:
- در فرازهایى از خطبههاى موجود عائشه و طلحه، مهمترین علت جنگ جمل خونخواهى عثمان بیان شده است. علاوه بر این، این گروه على(ع) را مسئول کشته شدن عثمان میدانستند.
- برخى از علماى معتزله معتقدند که عائشه و یارانش، قصد امر به معروف و نهى از منکر داشتند.
- طلحه، علت دیگرى را که در واقع در راستاى علت قبلى است، ذکر میکند و آن هم اصلاح امّت رسول اکرم(ص) و رواج طاعت الهى است.
- خلافت و رهبرى على(ع) مطابق با رویهی خلفاى سابق نبود؛ لذا مشروعیت نداشت.
- على(ع) در کارهایش با طلحه و زبیر مشورت نمیکرد.
ب) علل جنگ از دیدگاه على بن ابیطالب(ع) و یارانش:
- قدرتطلبى طلحه و زبیر: امیرالمؤمنین على(ع) در خطبهی 148 نهج البلاغه میفرماید: هر کدام از طلحه و زبیر امیدوار است حکومت را به دست آورد.
- عهد و پیمانشکنى: على(ع) در بیاناتى ضمن اعلان آماده باش براى جنگ، این دو را متهم به پیمانشکنى نمودند.
- کینه و کدورت دیرینه: این نکته قابل انکار نیست که کینههایی نسبت به علی(ع) وجود داشت. امیرالمؤمنین(ع) ریشههاى آنرا چنین برمیشمرد: الف) اختصاص اخوت پیامبر(ص) به على(ع)، ب) برترى على(ع) بر ابوبکر، ج) مسدود نشدن «باب على» به مسجد پیامبر(ص)، د) دادن پرچم فتح خیبر به دست على(ع).
همچنین طلحه و زبیر امیدوار بودند که على با آنها در امور مشورت نموده و بخشى از حکومت را به آنها واگذار نماید که هیچکدام تحقق نیافت و موجب عناد با على(ع) شد.
- نفاق: دورویى، از دیگر علل بود که على(ع) به آن اشاره نموده است.
- از بین بردن امنیت جامعه اسلامى: مصداق بارز این علت، حمله اصحاب جمل در بصره به خزانه بیت المال و کشتن عدهاى از مردم بود.
- سرپوش گذاشتن بر عملکرد خویش: در این رابطه امیرالمؤمنین(ع) در خطبهی 137 نهج البلاغه میفرماید: آنها انتقام خونى را میخواهند که خود ریختهاند.
براى بررسى علل وقوع جنگ جمل و پژوهش در این راستا، لازم است که به ادلهی طرفین درگیر در جنگ نظرى افکنده شود و سپس آنها را با واقعیات تاریخى سنجیده و قول صحیح را برگزید. ابتدا به طور اجمال ادله و علل جنگ از دیدگاه اصحاب جمل و رؤساى آنرا مورد بررسى قرار میدهیم.
الف) علل جنگ جمل از دیدگاه اصحاب جمل
- عائشه بعد از بیعت مردم با علی(ع) در اجتماع مردم مکه حضور یافت و چنین گفت: اى جمعیت مسلمانان، همانا عثمان مظلوم کشته شد.[1] این سخن عائشه ظاهراً سنگ بناى مخالفت وى با امیرالمؤمنین(ع) شد و غالباً این علت به عنوان بهانهی اصلى خروج عائشه و اعوانش علیه امام علی(ع) مطرح میشود و چون آنها على(ع) را سبب اصلى قتل عثمان میدانستند؛ از اینرو علیه او قیام نمودند.
- برخى از علماى معتزله معتقدند که عائشه و یارانش قصد امر به معروف و نهى از منکر داشتند.[2]
- طلحه در خطبهاى که بین مردم بصره ایراد کرد، چنین وانمود کرد که قیام او براى خلافت و ملک نیست، بلکه او قصد دارد از مردم بصره کمک بگیرد تا همگى براى اصلاح امت پیامبر(ص) کوشش کنند و طاعت خدا را رواج دهند.[3]
همانطور که ذکر شد، به طور عموم در اکثر خطبههایى که از عائشه و طلحه نقل شده، قتل عثمان و خونخواهى او مهمترین علت پیمانشکنى ذکر گردیده است. امّا به موارد دیگرى نیز میتوان اشاره نمود. از جمله اینکه طلحه، حکومت على بن ابیطالب(ع) را مطابق با رویهی خلفاى سابق نمیدانست و به اینکه على(ع) با او در کارها مشورت نمینمود، معترض بود.[4]
ب) علل جنگ از دیدگاه على ابن ابیطالب(ع) و اصحابش
قبل از بیان علل آغاز جنگ جمل از دیدگاه على(ع) به یک نکته مهم - یعنى عاملان اصلى جنگ - باید توجه کنیم. امیرالمؤمنین(ع) در خطبهی 172 نهج البلاغه میفرماید: «... طلحه و زبیر همسر رسول خدا را به همراه خود میکشیدند چونان کنیزى را که به بازار برده فروشان میبرند».[5] از این سخن آنحضرت به خوبى متوجه میشویم عامل انسانى مهم جنگ جمل، کسى جز طلحه و زبیر نبودند، و عائشه در این بین بیشتر مورد سوء استفاده قرار گرفت.
- قدرتطلبى طلحه و زبیر: ایشان در خطبهی 148 نهج البلاغه چنین توضیح میدهد: «هر کدام از طلحه و زبیر امیدوار است که حکومت را به دست آورد و دیده به آن دوخته و رفیق خود را به حساب نمیآورد».[6]
- عهد و پیمانشکنى: ایشان در خطبهاى ضمن فرمان آماده باش به مردم میفرماید: «همانا طلحه و زبیر بیعت و عهد را نقض کرده و عائشه را از خانهاش بیرون کشیدهاند تا فتنه بپا کنند و خونریزى راه بیاندازند».[7]
- کینه و کدورت دیرینه: این نکته قابل انکار نیست که کینههایی نسبت به علی(ع) وجود داشت؛ از اینرو، امیرالمؤمنین(ع) سابقهی این امر را در مواردى بر میشمارد؛ مانند:
الف) چون پیامبر مرا بر پدر عائشه برترى داده بود.
ب) چون پیامبر(ص) مرا به اخوّت با خویش مختص نموده بود.
ج) چون خداوند دستور داد که همه ابواب منتهى به مسجد بسته شود حتى باب پدر عائشه، اما باب من بسته نشد. د) چون در روز خیبر رسول اکرم(ص) پرچم را بعد از اینکه به دیگران داد آنرا به من داد و من نیز پیروز شدم موجب غمگین شدن آنان گردید.[8]
علاوه بر این، طلحه و زبیر؛ امیدوار بودند که على(ع) در امور با آنها مشورت نماید؛ چرا که این دو خود را با على(ع) در رتبه و مقام مساوى و حتى بالاتر میدانستند، آنها امیدوار بودند که با مرگ عثمان، بخشى از حکومت را به دست گیرند، لیکن هیچکدام از این امور تحقق نیافت و این سبب شد که خصومت قبلى این دو با امیرالمؤمنین(ع) آشکار گردد.
- نفاق: على(ع) در خطبهی 13 نهج البلاغه دین این عده را دورویى میداند.[9]
- از بین بردن امنیت جامعه اسلامى: بعد از آنکه اصحاب جمل در بصره قدرت گرفتند، به خزانهی بصره و بیت المال حمله نموده و آنرا غارت کردند. همچنین به مردم حمله نمودند و عدهاى را شکنجه کرده و عدهاى را به قتل رساندند.[10]
- سرپوش گذاشتن بر عملکرد خویش: وقتى به امیرالمؤمنین(ع) خبر رسید که طلحه و زبیر براى خونخواهى عثمان قیام نمودند ایشان فرمود: کسى جز خود ایشان عثمان را نکشت.[11]
مضمون همین سخن را علی(ع) در خطبهی 137نهج البلاغه بیان کرد: آنها انتقام خونى را میخواهند که خود ریختند.[12]
با این اوصاف حضرت میفرماید: طلحه خود جنگ را به راه انداخته تا برای قتل عثمان مورد سؤال واقع نشود.[13] با تأمل در فقرات فوق متوجه میشویم:
اوّلاً: در اکثر طعنها و سرزنشهایى که از امیرالمؤمنین(ع) نسبت به اصحاب جمل وارد شده، ایشان روى سخنشان با طلحه و زبیر است. گو اینکه حضرت مسبب اصلى جنگ را این دو میداند. و به عبارت دیگر، عائشه نقش فرعى در این غایله داشته و از سوى آنها مورد سوء استفاده قرار گرفت.
ثانیاً، ملاحظه میشود که هیچیک از دلیلهایى که اصحاب جمل براى کارشان ذکر نمودهاند موجّه نیست. بویژه وقتى که بدانیم قتل و خونخواهى عثمان بهانهاى بیش نبود؛ چرا که عائشه با عثمان نیز چندان رابطه خوبی نداشت. نقل شده است که عائشه پیراهن رسول خدا(ص) را نزد عثمان میبرد و به او میگوید: هنوز رطوبت کفن رسول خدا(ص) خشک نشده که تو چنین، احکام او را تحریف میکنى.[14]
پس ملاحظه میکنید اصحاب جمل تحت عنوانى به ظاهر زیبا و حق مآبانه بر علیه اولى الامر خویش قیام نمودند و پیمان و بیعت خویش را شکستند، در حالیکه این عنوان بهانهاى بیش نبود.[15]
[1]. طبرى، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج 4، ص 459، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، 1967م.
[2]. شیخ مفید، الجمل، ص 64، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق.
[3]. همان، ص 304.
[4]. همان، ص 306؛ انساب الاشراف، ص 226.
[5]. سید رضی، نهج البلاغة، ص 247، قم، دارالهجرة.
[6]. همان، ص 206.
[7]. الجمل، ص 240.
[8]. همان، ص 409 – 410.
[9]. نهج البلاغة، ص 55.
[10]. نهج البلاغه، ص 336، خطبه 218.
[11]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 32، ص 121، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق.
[12]. نهج البلاغه، ص 194.
[13]. نهج البلاغه، ص 250، خطبه 174.
[14]. ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغة، ج 6، ص 215، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1404ق.
[15]. «عایشه و جنگ جمل»، 4904؛ «حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در جنگها، همراه امام علی(ع)»، 106277؛ «جوانمردی حضرت علی(ع) در برخورد با فراریان و زخمیهای جنگها»، 51946.