ابعاد شخصیت والای حضرتزهرا(س) بسیار گسترده و وسیع است که تنها در سایۀ تأمل و ژرفاندیشی میتوان به گوشهای از شخصیت و فضایل آنحضرت پی برد. مطالعه و تحقیق پیرامون محورهای معنوی و الهی، علم و دانش و مبارزات سیاسی و اجتماعی آنحضرت و... ما را در رسیدن به مقصود یاری میدهد.
برخی از آیات قرآن کریم در شأن اهل بیت(ع) نازل شده است، که حضرت صدّیقه زهرا(س) نیز یکی از آن پنج نور پاک است؛ مانند آیۀ تطهیر.
برخی از ویژگیهای بارز اخلاقی و انسانی حضرت فاطمه(س) -به شهادت کتب مختلف شیعه و سنی- از این قرار است:
- پارسایی و قناعت به ثروتی اندک و امکاناتی ناچیز، در عین امکان بهرهمندی از بالاترین امکانات،
- انفاق و ایثار فراوان در اشیای مورد علاقه و نیاز خویش،
- عبادت خالصانه و نیایش به درگاه باری تعالی،
- تبلور حیا و عفت،
- الگوی کامل پوشش و حجاب اسلامی،
- علم و دانش گسترده سیده زنان عالم که گوشهای از آن آگاهی بر محتوای کتاب شریف مصحف فاطمه است،
- مبارزات سیاسی و اجتماعی ایشان -بعد از رحلت پیامبر (ص)- در پاسداری از مقام ولایت حضرت علی(ع).
پیرامون شخصیت وجودی و مقام معنوی فاطمۀ زهرا (س) بسی کتابها نگاشته شده و سخنهای فراوانی بیان شده است، اما اگر هزاران برابر آن نیز از قلمرو ذهن و اندیشۀ بشر به درآید و صورت گفتار یا نوشتار پذیرد، باز قطرهای باشد از اقیانوس بیکرانۀ فضیلتهای حضرتش. در آسمان معرفت حضرت زهرا(س)، برترین اندیشههای بشری، حیران و تیز پروازترین عقلها، سرگرداناند. برای دستیابی به ساحل دریای معرفت آن بانوی بزرگ باید به سراغ قرآن کریم و احادیث معصومان(ع) رفت.
در این نوشته، با توجّه به قرآن کریم و روایات، تنها به ذکر قطرهای از آن دریای بیکران میپردازیم.
الف) آیات نازل شده در شأن حضرت زهرا(س)
شخصیت ملکوتی حضرت فاطمۀ زهرا(س) نه تنها خود مبیّن و مفسّر آیات قرآن است و نه تنها وجود او سندی زنده به عنوان پشتوانۀ عملی برای تأیید مفاهیم آن کتاب آسمانی است، بلکه عملکرد آنحضرت گاهی موجب نزول آیات قرآن شد. البته، این آیات شریفه در شأن حضرت زهرا(س)، به شکلهای تنزیل،[1] تفسیر،[2] تأویل[3] و تطبیق[4] روایت شده است.[5]
گفتنی است؛ دانشمندان و مفسران اسلامی، اجمالاً به این امر معترفاند که برخی از آیات قرآن کریم در شأن اهل بیت(ع) نازل شده است، دلالت آنها بر اهلبیت(ع) و مقام و موقعیت آنها، از باب تفسیر است، نه تطبیق؛ و حضرت صدّیقه زهرا(س) نیز یکی از آن پنج نور پاک است.
در اینمجال، به ذکر تعدادی از این آیات شریفه میپردازیم.
آیاتی از باب تفسیر:
- آیۀ مباهله: در قرآن کریم چنین آمده است: «هر گاه بعد از علم و دانشى که (در بارۀ مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».[6] و حضرت فاطمه زهرا(س) تنها مصداق «نساء (زنان)» همراه پیامبر اکرم(ص) برای مباهله بود.[7]
- آیۀ تطهیر: آیۀ مبارکۀ «... خداوند فقط میخواهد پلیدى و گناه را از شما اهلبیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد»،[8] در شأن امام علی(ع)، حضرت فاطمۀ زهرا(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نازل شده است.[9]
- سورۀ «هل اتی» (الإنسان) در شأن حضرت امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) نازل شده است.[10]
آیاتی که تطبیق آن با حضرت فاطمۀ زهرا(س)، از موارد «تأویل» به شمار میرود:
- در حدیثى از امام صادق(ع) آمده است که به هنگام نزول آیۀ شریفه «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ»،[11] خداوند فرمود: من خداوندم. دو دریا را فرستادم، على بن ابیطالب(ع)، دریاى علم و فاطمه(س) دریاى نبوّت، و من خدایم، پیوند بین آن دو را برقرار کردم.[12]
- امام محمد باقر(ع) در تفسیر آیاتی «که آن یکى از بزرگترین آیات خدا است. بشر را هشدار دهنده است»،[13] میفرماید: «منظور، حضرت فاطمه(س) است».[14]
- با استناد به روایات، وجود مقدّس فاطمه زهرا(س)، حقیقت و باطن لیلة القدر (شب قدر) است؛ و معرفت آنحضرت، همطراز درک شب قدر معرفی شده است.[15] مانند این روایت: مردی نصرانی خدمت امام موسای کاظم(ع) شرف یاب شد و تفسیر باطن این آیات را جویا شد: «حم، سوگند به این کتاب روشنگر، که ما آنرا در شبى پر برکت نازل کردیم، ما همواره انذارکننده بودهایم! در آن شب هر امرى بر اساس حکمت (الهى) تدبیر و جدا میگردد»؛[16] امام(ع) در پاسخ فرمودند: «حم»، محمّد(ص) و «کتاب مبین»، علی(ع) و «اللیلة»، فاطمه(س) است.[17]
ب) مقام و شخصیّت فاطمه زهرا(س)
در اینجا، در بارۀ مقام و شخصیّت آنحضرت به ذکر مواردی بسنده میشود:
یک. مقام حضرت صدیقه کبری(س) آنچنان والا است که رضایت و خشم حضرتش معیار رضایت و خشم پیامبر گرامی اسلام و رضایت و خشم کبریایی قرار گرفته است.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «فاطمه(س)، پارۀ تن من است، هر کس او را مسرور گرداند مرا مسرور کرده است و هر کس مرا مسرور گرداند خدا را مسرور کرده است و هر کس او را اذیّت کند مرا اذیّت کرده است و هر کس مرا اذیّت کند خدا را اذیت کرده است، و فاطمه(س)، عزیزترین مردم در نزد من است».[18] «مریم سرور زنان زمانه خویش بود، امّا دخترم فاطمه(س)، سرور همۀ زنان جهان، از آغاز و پایان آن است».[19]
آری، مقام و منزلت زهرای مرضیّه(س)، نه تنها بسی والاتر از مقام آسیه و مریم است که اوج افتخار آنان، توفیق خدمت گزاری آستان حضرت خدیجه کبری(س) به هنگام وضع حمل فاطمه زهرا(س) است.
دو. از ابعاد کرامتی حضرت زهرا(س) میتوان به پارسایی و قناعت به ثروتی اندک و امکاناتی ناچیز، در عین امکان بهرهمندی از بالاترین امکانات را اشاره کرد؛ چرا که او دختر پیامبر اسلام(ص) است و آنحضرت مزرعه با ارزشی، مانند «فدک» را به ایشان بخشیدند[20] که در آمد خوبی داشت. همچنین حضرت علی(ع) از محل کار و تلاش خود درآمد قابل توجّهی داشت و حضرت میتوانست زندگی مرفّهی برای خود و همسر و فرزندان خود فراهم آورد، امّا همۀ درآمد خود را صرف نیازمندان میکرد و خود به یک زندگی بسیار سخت و پر مشقّت اکتفا مینمود.
سه. یکی دیگر از ابعاد شخصیّت اجتماعی فاطمه زهرا(س)، انفاق و ایثار او است. داستان بخشیدن غذا و طعام خود در عین نیازمندی به مسکین و یتیم و اسیر در مدت سه شب پی در پی، در سورۀ دهر(انسان) آمده است.
چهار. یکی دیگر از ابعاد کرامتی حضرت زهرا(س) عبادات آنحضرت است. عبادت فاطمه از لحاظ کمیّت، تا بدان حد گسترده است که در لحظه لحظه زندگی او حضور و ظهور دارد. رفتار او، گفتار او، نگاه او، تلاش او، نفس کشیدن او در هر لحظه شب و روز، عبادت بود. امام حسن مجتبی(ع) در این باره میفرماید: «مادرم فاطمه(س) را دیدم که در شب جمعه از بستر خویش جدا شد تا طلوع خورشید مشغول عبادت، و راز و نیاز با پروردگار بود و لحظهاى از رکوع و سجود دست برنمیداشت».[21]
پنج. یکی از افتخارات شیعه «صحیفه فاطمیّه» است. شیعه معتقد است این کتاب شریف الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیّه است.[22]
شش. جلوههایی بسیار زیبا و دیدنی از رفتار و گفتار فاطمه زهرا(س) در عرصه حجاب و عفاف گزارش شده است که میباید سرمشق دختران و زنان ما در زندگی قرار گیرد. روزی پیامبر اکرم(ص) از جمع مسلمانان حاضر در مسجد سؤال کردند: چه روش و سیرهای برای زندگانی بانوان بهتر است؟ حضرت زهرا(س) به واسطۀ سلمان - که خود را عاجز از جواب این سؤال میدانست و به همین دلیل به خانه حضرت زهرا(س)، خود را رسانده بود - فرمود: «برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند».[23]
هفت. در پایان به یکی از ضروریترین عرصههایی که در آن بایستی به فاطمه زهرا(س) اقتدا نمود، اشارهای داشته باشیم و آن عرصۀ دفاع از حریم امامت و ولایت است؛ چرا که او در دورۀ کوتاه زندگانی خویش پس از هجران رسول خدا(ص) زیباترین جلوه پاسداری از حریم ولایت را به تصویر کشید.[24] فاطمه(س) مردم زمانه خویش را خوب میشناخت و میدانست آنان لیاقت عبرتپذیری از سخنان او و جسارت قیام به همراه او را ندارند، امّا میخواست برای آیندگان، ضلالت را رسوا، حقیقت را برملا و حجت را تمام نماید، چنانکه فرمود: «من با کمال دقّت و معرفت شما را از گمراهی، خذلان و تیرگى که ظاهر و باطن شما را فرا گرفته است آگاه ساختم، ولی میدانم که خوارید و در چنگال زبونی گرفتار. یاری نکردن وجودتان را فرا گرفته و ابر بیوفایی بر قلوبتان سایه گسترده. چه کنم که دلم خون است و بازداشتن زبان شکایت از طاقت بیرون. میگویم برای اتمام حجت بر مردمان...».[25]
فاطمه(س)، در قیام پر حماسه فرهنگیاش، لحظهای از افشاگری و روشنگریهای هدایتبخش خویش دست برنداشت تا به همۀ مسلمانان طول تاریخ بفهماند که سکوت در مقابل مهاجمان فرهنگی پذیرفتنی نیست. حضرت زهرا(س) در مقابل بدعت و تحریف اسلام، آرام ننشست، که برخاست، جوشید و خروشید، افشاگری نمود و روشنگری کرد؛ چرا که با الهام الهی و تحدیث جبرئیل از آینده خبر داشت و میدانست این روشنگریها، عاقبت دلهای لایقی خواهد یافت و نقش بینظیری را در به ثمر رسانی امامت و محققسازی هدف خلقت ایفا خواهد نمود.[26]
[1]. برای تنزیل به حسب موارد معانی مختلفی شده است؛ مانند اینکه، تنزیل همان ظهور ابتدایى الفاظ قرآن است؛ یعنی معنایی که با دیدن یا شنیدن لفظ، بیدرنگ به ذهن راه مییابد. در تعدادى از روایات مراد از تنزیل، همین معنا است. ر. ک: شاکر، محمد کاظم، روشهاى تأویل قرآن، ص 73 – 76، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، چاپ اوّل، 1376ش.
[2]. تفسیر، به معنای روشن ساختن مفهوم آیات قرآن و واضح کردن منظور پروردگار است. در تفسیر نباید به مدارک و دلایل ظنى و غیرقابل اطمینان، استناد نمود، بلکه باید به دلایلى تکیه کرد که عقلاً و یا شرعاً حجیت و اعتبار آن ثابت و مسلّم است. ر. ک: خوئى، سید ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص 397، قم، موسسة احیاء آثار الامام الخوئى، بیتا؛ جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیر قرآن کریم، ص 19 – 23، تهران، نشر اسوه، چاپ چهارم، 1378ش.
[3]. تأویل، در اصل به معنای ترجیح است و در اصطلاح، عبارت است از برگرداندن لفظ از معنای ظاهریاش به معنای محتمل، در صورتی که آن معنا موافق قرآن و روایات باشد. ر. ک: تاریخ تفسیر قرآن کریم، ص 24 – 30.
[4]. تطبیق، در اصطلاح به معناى حمل آیه بر مصداق آن است؛ و آنجا که در محدوده دلالت لفظى به کار رود، به معناى تفسیر است؛ و آنجا که مصداق، قابل انطباق بر مدلول لفظى نباشد، به معناى تأویل خواهد بود. توضیح آنکه: اگر موارد تطبیق، از مصادیق اطلاقات و جزئیّات آن دسته مفاهیمى باشد که از دلالت لفظى آیه استفاده میشود، این، در چهارچوب تفسیر آیه قرار خواهد گرفت؛ زیرا که دارای ویژگی تفسیر است، امّا در مواردى که بیان مصداق و تطبیق آن، دارای این ویژگى نبوده و مدلول دلالت لفظى نباشد، از حدود «تفسیر» خارج بوده، از موارد «تأویل» محسوب میشود؛ چنانکه بیان مصادیق براى بسیارى از آیههاى قرآن در روایات ائمّه(ع)، از قبیل «تأویل» بوده، و مربوط به حقایق عینى آیات است. ر. ک: عمید زنجانى، عباسعلى، مبانى و روشهاى تفسیر قرآن، ص 126 و 127، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ سوم، 1373ش.
[5]. برای آگاهی بیشتر: ر. ک: شیرازی، سید صادق، فاطمة الزهرا فی القرآن.
[7]. بحرانى، سید هاشم، البرهان فى تفسیر القرآن، ج 1، ص 630 - 632، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1416 ق؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 223 – 225، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ ابن ابى حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ج 2، ص 667، عربستان، مکتبة نزار مصطفى الباز، چاپ سوم، 1419ق.
[9]. البرهان فى تفسیر القرآن، ج 1، ص 443 و 445؛ طوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانى، آغابزرگ، تحقیق، عاملى، احمد قصیر، ج 8، 339، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بیتا؛ طبرى، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن، ج 22، ص 5، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[10]. برای آگاهی بیشتر دربارۀ آیات ذکر شده، ر. ک: «اختصاص اهل بیت به اصحاب کسا»، سؤال 159 (سایت: 1251)؛ «حدیث کساء و آیه تطهیر»، سؤال 8952 (سایت: 10521)؛ «اهل بیت (ع) شأن نزول آیه "وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ..."»، سؤال 18439 (سایت: 18013).
[11]. رحمن، 19: «روان کرد دو دریا را که بهم برسند».
[12]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوى جزائرى، طیّب، ج 2، ص 344، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق؛ شیخ صدوق، محمد بن على، خصال، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 1، ص 65، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362ش. البته، این حدیث به سند دیگری نیز نقل شده است؛ ر. ک: حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، محقق، مصحح، محمودى، محمدباقر، ج 2، ص 284، تهران، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق.
[13]. مدّثر، 35 و 36: «إِنَّها لَإِحْدَى الْکُبَرِ، نَذیراً لِلْبَشَر».
[14]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوى جزائرى، طیّب، ج 2، ص 396، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 24، ص 331، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[15]. ر. ک: مصباح یزدی، محمدتقی، جامی از زلال کوثر، تحقیق، نگارش، حیدری، محمدباقر، ص 17 – 19، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سرّه)، چاپ دوم، 1381ش؛ حسن زاده آملى، حسن، انسان و قرآن، ص 217 – 256، قم، نشر قیام، چاپ دوم، 1381ش.
[17]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 547، قم، دار الحدیث، چاپ اول 1429ق؛ استرآبادى، على، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، محقق، مصحح، استاد ولى، حسین، ص 555، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ اول، 1409ق؛ البرهان فى تفسیر القرآن، ج 5، ص 9.
[18]. شیخ طوسى، محمد بن حسن، أمالی، ص 24، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[19]. بحارالانوار، ج 43، ص 24.
[20]. کافی، ج 2، ص 714: «بَابُ الْفَیْءِ وَ الْأَنْفَالِ وَ تَفْسِیرِ الْخُمُسِ وَ حُدُودِهِ وَ مَا یَجِبُ فِیهِ».
[21]. شیخ حرّ عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 7، ص 113، قم، مؤسسة آل البیت (ع)، چاپ اول، 1409ق.
[22] از وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی، صحیفه نور، ج 21، ص 171: ما مفتخریم که ادعیة حیاتبخش که او را «قرآن صاعد» میخوانند از ائمه معصومین ما است. ما به «مناجات شعبانیة» امامان و «دعای عرفات» حسین بن علی ـ علیهما السلام ـ و «صحیفه سجادیه» این زبور آل محمد و «صحیفه فاطمیه» که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ما است.
[23]. بحارالانوار، ج 43، ص 54.
[24] جامی از زلال کوثر، ص 145.
[25]. طبرى آملى صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامة، ص 121، قم، نشر بعثت، چاپ اول، 1413ق؛ طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 104، مشهد، نشر مرتضى، چاپ اول، 1403ق.
[26]. جامی از زلال کوثر، ص 149. برای اطلاع بیشتر، ر. ک: جامی از زلال کوثر، مصباح یزدی، محمد تقی؛ فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، قزوینی، سید محمد کاظم؛ حماسه کوثریه، شرح مبارزات یگانه دخت پیامبر گرامی اسلام، حضرت فاطمه زهرا (س)، زجاجی کاشانی، مجید.