اویس بن عامر مرادی قرنی، کنیه اش «ابو عمرو» از بزرگان تابعین و از زهّاد مشهور بود، به طوری که زهد، تقوا و مکارم اخلاق وی، زبانزد خاص و عام بود.
او در زمان پیامبر اسلام (ص) ایمان آورد، اما موفّق به زیارت آن حضرت نشد. به خاطر اطاعت از فرمان مادرش از مدینه بازگشت. وی در اصل اهل یمن بود، اما در زمان خلافت عمر در کوفه سکنا گزید. او در زمره یاران با وفای امیرالمؤمنین (ع) بود و با حضرت بیعت کرد که تا پای جان از ولایت امام (ع) دفاع کند و در یارى دادن او هرگز پشت به جنگ نکند.
البته صحت جریان شکستن دندان که به او نسبت داده شده جای تردید بوده و جز معدودی از مورخان میانی، کسی بدان اشاره نکرده است.
پیش از آن که به درستی یا نادرستی مطلب گفته شده بپردازیم، نگاهی کوتاه به زندگی نامه و شخصیت اویس قرنی در چند بخش داشته باشیم:
الف: اویس بن عامر مرادی قرنی، کنیه اش «ابو عمرو»،[1] از بزرگان تابعین[2] و از زهّاد مشهور بود.[3] به طوری که زهد، تقوا و مکارم اخلاق وی، زبانزد خاص و عام بود.
او در زمان پیامبر اسلام (ص) ایمان آورد، اما موفّق به زیارت آن حضرت نشد. به خاطر اطاعت از فرمان مادرش از مدینه بازگشت.[4] وی در اصل اهل یمن بود، اما در زمان خلافت عمر در کوفه سکنا گزید.[5]
او در زمره یاران با وفای امیرالمؤمنین (ع) بود و با حضرت بیعت کرد که تا پای جان از ولایت امام (ع) دفاع کند و در یارى دادن او هرگز پشت به جنگ نکند.[6]
نقل شده است هنگامی که امیر المؤمنین علی (ع) برای اولین بار وی را دید، از سیمای نورانیش او را شناخت و فرمود: تو باید اویس باشی؟ عرض کرد: بلی، من اُویسم. فرمود: باید قرنی باشی؟ گفت: آری، من اُویس قرنی ام.[7]
با تحقیق و جستوجویی که در منابع تاریخی شیعه و سنی انجام گرفت؛ درباره ازدواج و یا فرزند داشتن اویس قرنی چیزی یافت نشد.
ب: درباره مقام و منزلت معنوی اویس نزد پیامبر (ص) به چند حدیث بسنده می شود:
1. رسول خدا (ص) مشتاق بود تا وی را ملاقات کند و میفرمود: از جانب «قرن» بادهای بهشت میوزد، چه بسیار مشتاق توأم ای اویس قرنی، آگاه باشید، هر کسی که او را ملاقات میکند، سلام مرا به وی برساند.[8]
2. شخصی پرسید: اویس قرن کیست؟حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: وی شخص گمنامی است که اگر از شما غایب است، در مقام یافتنش نیستید و اگر نزد شما بود به حسابش نمیآورید، امّا بدانید که با شفاعت وی به تعداد دو قبیله (پر جمعیت)«رَبیعَة» و«مُضَر» داخل بهشت میشوند، او مرا نمیبیند، ولی به من ایمان آورده است و عاقبت در رکاب خلیفه و جانشین شایسته من [علی بن ابی طالب (ع)]در صفّین به شهادت خواهد رسید.[9]
3. در نقل دیگری امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: رسول خدا (ص) من خبر داد: مردی از امّتش را ملاقات خواهم کرد که به او «اویس قرنی» گفته میشود. او از گروه حزب اللَّه و رسول او است که مرگ او شهادت در راه خدا است و در شفاعت او به تعداد افراد دو قبیله «ربیعه» و «مضر» وارد بهشت می شوند.[10]
ج: اویس، دارای زهد و تقوای مثال زدنی بوده و یکی از اصحاب برگزیده امیر المؤمنین علی (ع) در ردیف بالاتری بود؛ همان طور که فضل بن شاذان او را بالاتر از برخی زهاد دیگر دانسته است.[11]
پیامبر خدا (ص) در باره زهد اویس فرمودند: «در میان امت من افرادی هستند که به خاطر نداشتن لباس نمیتوانند، برای نماز در مسجد حاضر شوند و ایمان آنان مانع از آن است که از مردم نیز کمک بخواهند، از جمله این افراد، اویس قرنی است».[12]
او، اهل شب زنده داری و اهل عبادت زیاد بود.[13]
مشهور میان مورّخان[14] این است که، اویس قرنی در همراهی با امام علی (ع) در جنگ صفّین به شهادت رسید.[15]
اما از ماجرای شکستن دندان خود هنگامی که دندان مبارک پیامبر توسط کفّار شکسته شد، که به اویس نسبت داده شده، در بیشتر منابع سخنی به میان نیامده و آنچه در برخی تواریخ بدان اشاره شده که "وقتى که بشنید کافران دندان مبارک حضرت رسول (ص) را بشکستند، او نیز موافقت کرد و تمامت دندانهاى خود بشکست تا با آن یکى که از رسول (ص) شکسته بودند موافقت کرده باشد".[16] از لحاظ سند و محتوا جای تردید وجود دارد.
[1]. ذهبى، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق: تدمرى، عمر عبد السلام، ج 3، ص 555، دار الکتاب العربى، بیروت، ط الثانیة، 1413ق؛ ابن اثیر الجزری، عز الدین بن الأثیر أبو الحسن على بن محمد، اسد الغابة، ج 1، ص 179، دار الفکر، بیروت، 1409ق؛ تاریخ طبرى، أبو جعفر محمد بن جریر، الطبری، تحقیق: محمد أبو الفضل ابراهیم، ج 11، ص 662، دار التراث، بیروت، ط الثانیة، 1387ق.
[2]. ابن اعثم الکوفى، أبو محمد أحمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: شیرى، على، ج 2، ص 544 و 545، دارالأضواء، بیروت، ط الأولى، 1411ق؛ تاریخ الاسلام، ج 3، ص 555؛ سیرة اعلام النبلاء، ج 5، ص 34 به نقل از ناظم زاده قمی، سید اصغر، اصحاب امام علی (ع)، ج 1، اویس قرنی؛ اسد الغابة، ج 1، ص 179.
[3]. تاریخ الاسلام، ج 3، ص 555؛ اسد الغابة، ج 1، ص 179.
[4]. ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد و معوض، على محمد، ج 1، ص 359، دارالکتب العلمیة، بیروت، ط الأولى، 1415ق؛ اصحاب امام علی (ع)، ج 1.
[5]. اسد الغابة، ج 1، 179؛ تاریخ الاسلام، ج 3، ص 556؛ الاصابة، ج 1، ص 359؛ زرکلى، خیر الدین، الاعلام، ج 2، ص 32، دار العلم للملایین، بیروت، ط الثامنة، 1989م؛ سیرة اعلام النبلاء، ج 5، ص 70 به نقل از کتاب اصحاب امام علی (ع)، ج 1.
[6]. ر.ک: شیخ مفید، نبرد جمل، ترجمه مهدوی دامغلنی، محمود، ص 59، نشر نی، تهران، چاپ دوم، 1383ش.
[7]. کشی، ابوعمرو، محمد بن عمر بن عبدالعزیز، رجال کشی، محقق/مصحح: دکتر مصطفوی، حسن، ص 98، ح 156، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، 1490ق.
[8]. ابن شاذان قمى، أبو الفضل شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص 107، نشر رضی، قم، چاپ دوم، 1363ش؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 42، ص 155، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق؛ شیخ حرّ عاملى، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج 3، ص 46، نشر اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1425ق.
[9]. الفضائل، ص 107؛ بحارالانوار، ج 42، ص 155.
[10]. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 316، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق؛ طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة)، ص 170، نشر اسلامیة، تهران، چاپ سوم، 1390ق؛ بحارالانوار، ج 42، ص 147.
[11]. رجال الکشی، ص 98؛ اصحاب امام علی (ع)، ج 1.
[12]. الاصابة، ج 1، ص 361؛ حلیة الاولیاء، ج 2، ص 84 و سیر اعلام النبلاء، ج 5، ص 76 به نقل از اصحاب امام علی (ع)، ج 1.
[13]. حلیة الاولیاء، ج 2، ص 87 و سیر اعلام النبلاء، ج 5، ص 77.
[14]. نظریه غیر مشهور این است که، او در جنگ دیلم شهید شد. و مرقد او در کوه اعلى تر قزوین است (مستوفى قزوینی، حمد الله بن ابى بکر بن احمد، تاریخ گزیده،تحقیق: نوایى، عبد الحسین ، ص 630، امیر کبیر، تهران، چاپ سوم، 1364ش).
[15]. الاصابة، ج 1، ص 359؛ اسد الغابة، ج 1، ص 180؛ تاریخ الاسلام، ج 3، ص 556؛ تاریخ الطبری، ج 11، ص 662؛ تاریخ گزیده، ص 631؛ المنقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق: هارون، عبد السلام محمد، ص 324، المؤسسة العربیة الحدیثة، القاهرة، الطبعة الثانیة، 1382، افست قم، منشورات مکتبة المرعشى النجفى، 1404ق؛ التمیمی السمعانى، أبو سعید عبد الکریم بن محمد بن منصور، الانساب، تحقیق: المعلمى الیمانى، عبد الرحمن بن یحیى، ج 10، ص 392، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، حیدر آباد، ط الأولى، 1382ق؛ سبط بن جوزی، شرح حال و فضائل خاندان نبوت، ترجمه عطائی، محمد رضا، ص 115، نشر آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول، 1379ش.
[16] . تاریخ گزیده، ص 630.