خداوند متعال همه جهان را برای انسان و در خدمت انسان آفریده و انسان را برای رسیدن به کمال (مقام والای عبودیت) خلق نموده است. چنانکه در قرآن می فرماید: "ما جن و انس را برای عبادت خلق کردیم" به همین دلیل تلاش انسان از دیدگاه دین باید برای رسیدن به همین هدف باشد. اسلام می گوید: دنیا و آخرت از هم جدا نیستند بلکه دنیا مزرعه آخرت است. که باید آن را محلی برای کسب معنویت و تجارت خانه ای برای رسیدن به معرفت الهی بدانیم و از همه نعمتهای الهی برای رسیدن به هدف استفاده کنیم. بنا بر این برای یک انسان الهی هم فردای نان مهم است و هم فردای حساب اما فردای نان را مقدمه و مزرعه برای فردای قیامت و حساب می داند و با استفاده از آن برای سعادت روز حساب تلاش می کند.
برای روشن شدن پاسخ باید به چند نکته تو جه شود:
الف- خالقیت پروردگار متعال اقتضا می کرد که او خلق کند و دست به آفرینش بزند.
ب- نظام آفرینش نظامی حکیمانه و هدفمند است.
ج- علت غایی و هدف نهایی خلقت کائنات و پیدایش موجودات، انسان است؛ چرا که همه چیز برای او آفریده شده و او احسن المخلوقین است. چنانچه خدایش، احسن الخالقین می باشد.
هـ- هدف از خلقت انسان، هرچه که باشد نتیجه اش به خود او بر می گردد، نه به خداوند که او غنی مطلق است.
د- غایة الغایات و هدف اصلی آفرینش انسان، رسیدن به کمال و سعادت واقعی و دست یازیدن به مقام شامخ انسانی و راه یابی به عالم ملکوت است که این همه در پرتو شناخت و معرفت و عبودیت و بندگی آگاهانه به پیشگاه حضرت احدیت میسور و ممکن خواهد بود.
انسان از منظر قرآن کریم مرغ باغ ملکوت است و این خاکدان آشیانهاى موقّت و پلى براى عبور وى از طبیعت به فرا طبیعت است. انسان در نهاد خویش طالب جاودانگى است و فطرتاً از زوال و محدودیت گریزان است.. خداى سبحان اصرار دارد به انسان بفهماند که اى انسان تو یک موجود ابدى هستى وا بدیّت در دنیا نمیگنجد و ابدیت و جاودانگى به تحصیل ما عندالله است و تبعیت صرف از دستورات الهى.
نتیجه اینکه دنیا چون دار گذر و خاکدان محدودى است (چون جسمانى است و از جمله خواص امور جسمانى محدودیت است) نمیتوان جاودانگى را در آن جستجو نمود و روح چون موجودى ملکوتى و فرا زمانى است هم طالب ابدیّت است و هم میتواند ابدیت را در عالم آخرت تجربه کند[1] لذا ما باید به گونه ای تلاش کنیم که بتوانیم زندگی ابدی را آباد کنیم در نتیجه تلاش ما باید برای فردای حساب باشد.
با مقدماتی که ذکر شد و با مراجعه به منبع وحی می توان فهمید که ما برای چه چیزی باید تلاش کنیم چنانکه قرآن هم می فرماید: "من جنّ و انس را نیافریدم جز براى این که عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)".[2]
اما مهم این است که بدانیم حقیقت "عبادت" چیست؟
آیا تنها انجام مراسمى مانند رکوع و سجود و قیام و قعود و نماز و روزه منظور است؟ یا عبادت حقیقتى است ماوراء این ها؟ هر چند عبادات رسمى نیز همگى واجد اهمیتند.
براى یافتن پاسخ این سؤال باید روى واژه "عبد" و "عبودیت" تکیه کرد و به تحلیل آنها پرداخت. "عبد" از نظر لغت عرب به انسانى میگویند که سر تا پا تعلق به مولا و صاحب خود دارد، ارادهاش تابع اراده او، و خواستش تابع خواست او است. در برابر او مالک چیزى نیست، و در اطاعت او هرگز سستى به خود راه نمیدهد. و به تعبیر دیگر "عبودیت"- آن گونه که در متون لغت آمده- اظهار آخرین درجه خضوع در برابر معبود است، و تنها کسى میتواند معبود باشد که نهایت انعام و اکرام را کرده است و او کسى جز خدا نیست.
در بیان معنی عبودیت باید گفت: عبودیت نهایت اوج تکامل یک انسان و قرب او به خدا است.
عبودیت نهایت تسلیم در برابر ذات پاک او است.
عبودیت اطاعت بى قید و شرط و فرمانبردارى در تمام زمینههاست.
و بالآخره عبودیت کامل آن است که انسان جز به معبود واقعى یعنى کمال مطلق نیندیشد، جز در راه او گام بر ندارد، و هر چه غیر او است فراموش کند، حتى خویشتن را![3]
در آیه شریفه "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ" لام لیعبدون لام غرض است یعنى حکمت خلقت جن و انس و غرض از خلقت آنها اینست که خدا را به اختیار و نه به اجبار عبادت نمایند تا قابلیت پیدا کنند براى سعادت و نیل به بهشت و حیات ابدى همانطور که امیر المؤمنین (ع) فرمود: شما برای آخرت خلق شده اید نه برای دنیا و برای بقاء خلق شده اید نه برای فنا و نیستی.[4] زیرا اگر فقط براى دنیا خلق شده باشیم و حسابی در کار نباشد خلقت لغو میشود و به همین دلیل در قرآن از قیامت به یوم الحساب تعبیر شده است[5] زیرا در آن روز به حساب افراد رسیدگی می شود.
از نظر اسلام دنیا و آخرت از هم جدا نیستند بلکه دنیا مزرعه آخرت است.[6] خداوند تمام وسایل و امکانات از قبیل عقل و قدرت و اختیار را در دسترس ما قرار داد و انبیاء را فرستاد و کتابهای آسمانی را نازل فرمود و راه سعادت و شقاوت را نشان داد و احکام جعل فرمود پس اگر بعضى اجابت نکردند تقصیر با آنهاست نقض غرض نشده مثل اینکه شخصى جماعتى را دعوت کند براى مهمانی و تمام وسائل پذیرایى را فراهم کند حال اگر جمعى اعتنا نکردند و نیامدند خود را بیبهره کردند.[7]
بنابر این ما برای برای رسیدن به هدف والای خود که همان کسب معرفت و عبادت خدا و بقاء (باقی ماندن) است باید از این جهان و نعمت هایی که در آن قرار دارد نهایت استفاده مشروع را ببریم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
[1] استفاده از پاسخ 1768 (سایت: 1797).
[2] ذاریات، 56 "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ".
[3] تفسیر نمونه، ج22، از ص 386.
[4] غررالحکم ص 140-_ 2478- إنکم إنما خلقتم للآخرة لا للدنیا و للبقاء لا للفناء.
[5] ص، 16"وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ یَوْمِ الْحِسابِ".
[6] عوالیاللآلی، ج 1، ص 26866، الدنیا مزرعة الآخرة.
[7]- طیب سیدعبد الحسین - اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج12، ص289 .