1. حضرت زهرا (س) در جدال با خلیفه اول از طریق هدیه بودن، مطلوب خود را بیان می داشت و ادعای اول ایشان نیز این بود، و حتی امام علی(ع) و ام ایمن را نیز به عنوان شاهد آورد، ولی وقتی دید که هدیه بودن را آنها قبول نمی کنند مجبور شد از طریق ارث بودن خواست خود را ثابت کند.
حال با هدیه بودن فدک باید بگوییم که کسی در هدیه شاهد نمی گیرد و شاهد گرفتن عمل مرسومی در هدیه دادن نیست، تا پیامبر در حین هدیه دادن فدک این کار را بکند.
2. در مورد شهادت امام حسن و امام حسین (ع) باید گفت که داستان فدک در زمان حضرت رسول (ص) بوده و امام حسن و امام حسین (ع) در آن زمان کودک بودند و نمی توانستند به عنوان شاهد در دادگاه حاضر شوند؛ لذا بیشتر کتاب های حدیثی از امام علی (ع) و ام ایمن به عنوان شاهدان حضرت زهرا نام برده اند. و از آن جا که در ایمان و صداقت این دو شکی نیست، می گوییم که آنها قطعا این مسئله را از پیامبر شنیده و شاهد بر هدیه دادن آن بوده اند.
1. فدک؛ یکى از دهکده هاى آباد و حاصل خیز نزدیک خیبر است و تا مدینه 140 کیلومتر فاصله دارد. در سال هفتم هجرت، قلعه هاى خیبر یکى پس از دیگرى فتح شد و قدرت مرکزى یهود درهم شکست. ساکنان فدک تسلیم گردیدند و در برابر پیامبر متعهد شدند نیمى از زمین ها و باغ هاى خود را به آن حضرت واگذار کنند و نیمى دیگر را براى خود نگه دارند. افزون بر این، آنها کشاورزى سهم پیامبر را هم به عهده گرفتند تا در برابرش مزدى دریافت کنند.[1] این مطلب از مسلّمات شیعه و سنی است، به طوری که حتی خلیفۀ اول در ادعای گرفتن فدک از حضرت زهرا(س) این ادعا را نداشت که این سرزمین از آن پیامبر نیست، بلکه تنها ارث نبردن حضرت زهرا از ایشان را مطرح می کرد که در ادامه آن را بررسی می کنیم.
بعد از آن، آیۀ شریفۀ «و حقّ نزدیکان را بپرداز، و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذیر مکن»،[2] نازل شد. پیامبر بعد از این آیه، فدک را به حضرت زهرا داد.[3] روایات بسیاری حتی از اهل سنت نیز در این زمینه وجود دارد که این بخشش را نشان می دهد.[4] از این داستان و آیه روشن می شود که فدک به عنوان ارث به حضرت زهرا(س) نرسیده است، بلکه پیامبر فدک را به عنوان هدیه به حضرت زهرا(س) داده است.[5]
حضرت زهرا(س) در گفت و گو با خلیفه اول در مورد فدک، از طریق هدیه بودن، مطلوب خود را بیان می داشت و ادعای اول ایشان نیز این بود، و حتی امام علی(ع) و ام ایمن را نیز به عنوان شاهد بر آن آورد، اما هدیه بودن فدک، توسط خلیفه اول رد شد و وقتی حضرت زهرا با مقابله آنان رو برو شد، تلاش کرد که ارثیه بودن فدک را به اثبات رساند، و این که اگر این زمین هدیه هم نبوده باشد، از طریق ارث به آن حضرت می رسد. در ارث بردن نیز گفت و گویی بین طرفین در گرفت و مخالفان تنها به حدیثی که خود ابوبکر ناقل آن بود (نحن معاشر الانبیاء لا نورّث)[6] استناد می کردند و حضرت زهرا(س) نیز با استناد به آیات قرآنی اثبات کردند که انبیا نیز مانند همه مردم از خود ارث به جا می گذارند.
حال با هدیه بودن فدک باید گفت؛ کسی در هدیه شاهد نمی گیرد و شاهد گرفتن عمل مرسومی در هدیه دادن نیست تا پیامبر در حین هدیه دادن فدک این کار را بکند. بر فرض اگر پیامبر(ص) شاهدی بر این هدیه دادن نیز می گرفت، احتمالاً هیچ ثمرۀ عملی نیز بر این شاهدها بار نمی شد؛ زیرا بسیاری از وقایع بوده که پیامبر اکرم(ص)، مردم بسیاری را شاهد گرفت ولی مردم بعد از ایشان آنها را خواسته و یا ناخواسته فراموش می کردند. مهم ترین این وقایع، داستان غدیر[7] بود که هزاران نفر آن را دیدند ولی کمتر کسی بدان پایبند ماند.
به علاوه، فدک در دست حضرت زهرا بود و بر طبق قاعدۀ ید که از قواعد فقهی و حقوقی است، باید حکم کرد که این زمین از آن او است، مگر این که خلاف آن ثابت شود و کسی که علیه آن اعتراض دارد باید شاهد بیاورد.[8] بنابر این، نباید محکمه خلیفۀ اول از حضرت زهرا شاهد می خواستند. به همین جهت امیر المومنین نیز در طی گفت و گویی این را به خلیفه اول گوشزد می کند و می گوید که به غیر حکم خداوند، درمورد ایشان قضاوت شده است.[9]
2. در قضیه فدک، مخالفان حضرت مدعی بوده اند و به حسب قوانین فقهی و حقوقی، مدعی باید بر ادعای خود دلیل اقامه کند و بر حضرت زهرا(س) تنها قسم خوردن بود.[10]
اما در مورد شاهد بودن امام حسن و امام حسین(ع) توجه به این نکته لازم است که داستان فدک در زمان حضرت رسول اکرم(ص) بوده است و امام حسن و امام حسین(ع) در آن زمان کودک بوده اند. شهادت این دو امام اگرچه کودک بوده باشند نیز برای ما مورد اطمینان و قابل قبول است، اما طبیعی بوده که مخالفان آن حضرت اثری بر شاهد بودن این دو کودک ندهند و این دو نمی توانستند به سیر عادی شاهد در این قضیه به حساب آیند. لذا بیشتر منابع حدیثی از امام علی(ع) و اُمّ أیمَن به عنوان شاهدان حضرت زهرا نام برده اند.[11] و از آن جا که در ایمان و صداقت این دو شکی نیست،[12] پس آنها قطعاً این مسئله را از پیامبر شنیده و شاهد بر هدیه دادن آن بوده اند؛ در روایات نیز آمده که خلیفه اول از ام ایمن پیرامون مشاهده این موضوع سؤال کرده و ام ایمن پاسخ داده که این را مشاهده کرده است.[13]
[2]. «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیراً»؛ اسراء، 26.
[3]. قمى على بن ابراهیم، تفسیر قمى، ج 2، ص 155، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367 ش.
[4]. ر.ک: حسکانى، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق: محمودی، محمد باقر، ج 1، ص 438- 445، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى، تهران، چاپ اول، 1411 ق.
[6]. طبرى آملى صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامة، ص 118، بعثت، قم، چاپ اول، 1413ق.
[8]. نجفی، محمد حسن (صاحی جواهر)، مجمع الرسائل، ج 4، ص 65، موسسه صاحب الزمان، مشهد، 1415 ق.
[9]. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، ج 27، ص 293، مؤسسة آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، 1409 ق.
[10]. این قاعده کلی بوده که در فقه و حقوق جاری است: «البینه علی المدعی و الیمین علی المدعی علیه( المنکر)»؛ ثقة الاسلام کلینى، الکافی، ج 7، ص 361، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1365 ش؛ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 541، مکتبة الداورى، قم، بی تا.
[11]. الکافی، ج 1، ص 543؛ مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 6، ص 268، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404 ق.
[12]. صداقت و عدالت امام علی (ع) توسط آیات و روایات بسیاری به اثبات رسیده است، ام ایمن نیز بنابر گفته پیامبر از اهل بهشت است؛ علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 17، ص 379، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.
[13]. مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، ص 183، الموتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، قم، چاپ اول، 1413 ق.