خداوند متعال در آیه «یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُون»،[1]یکی از صفتهای منافقان را ذکر نموده است. قرآن کریم میفرماید منافقان کسانی هستند که قصد فریب دادن و گول زدن خدا و افراد با ایمان را دارند. اما با عنایت به اینکه خدا به همه چیز -چه آشکار و چه نهان- آگاه است و نمیتوان او را فریب داد، پس چگونه است که قرآن میفرماید منافقان میخواهند خدا را گول بزنند؟!
در اینجا چند احتمال وجود دارد:
1. اگرچه منافقان نمیتوانند خدا را گول بزنند، ولى کار و عمل ایشان طورى است که اگر کسى باطن و واقع را نداند گول میخورد؛ یعنى کار کسانى را که گول میزنند انجام میدهند.[2]
2. اینان رسول خدا را گول میزنند و در این صورت تقدیر آیه چنین است: «یخادعون رسول اللَّه» و همانگونه که اطاعت پیامبر اطاعت خدا و نافرمانى او نافرمانى خدا است، پس گول زدن رسول نیز به منزله گول زدن خدا میباشد.[3]
نیرنگ و فریب دادن مؤمنان از سوی منافقان بدین صورت است که وقتى آنان را مىبینند میگویند ایمان آوردیم تا در مجالس آنان شرکت و اسرارشان را براى دشمنان نقل کنند، اگر چه صورت عمل خدعه و فریب مسلمانان است، ولى در واقع خود را گول میزنند؛ زیرا وقتى از ایمان واقعى دور شدند و بر جاده هوا و هوس و خواستههاى نفس رفتند، طبعاً به عذاب و بدبختى سقوط خواهند کرد، ولى آنها از عاقبت عمل خدعه آمیز خود خبر ندارند.[4]
معنای مخادعه در آیه
«خدعه» در لغت، یعنی ظاهر نمودن و نشان دادن خلاف آن چیزی را که مخفی و پنهان نموده باشند؛ و به معنای نیرنگ و فریب دادن است.[5]
«یخادعون» فعل مضارع از باب مفاعله است، و این وزن براى کاری است که از دو نفر نسبت به هم انجام شود، پس آن دو هم فاعلاند و هم مفعول و نسبت صدور فعل به آن کس داده مىشود که شروع از او بوده چون فریبکارى و ریاء نخست از منافقان شروع شده، نسبت به آنان داده شده است.[6] البته برخی معتقدند باب مفاعله همیشه براى کاری که از دو نفر نسبت به هم انجام شود نیست، بلکه گاهی برای جایی که فقط از یک نفر سر میزند نیز میآید.[7]
مخادعه با خدا، یعنی همانگونه که منافقان خلاف آنچه را که در باطن دارند اظهار میکنند و میخواهند خدا یا رسولش را فریب دهند، خدا نیز خلاف آن حقیقتی را که برای آنان در نظر دارد اظهار میکند؛ یعنی خداوند متعال با مهلت دادن و نعمت بخشیدن به آنها، نعمت را بر آنان تمام میکند و احسان خود را به آنها وانمود مىکند، همچنین رسول خدا و مؤمنان هم با وجود آگاهى به مخالفت باطنى، با مداراى خود با آنها اظهار موافقت نموده، مخالفت خود را پنهان مىدارند چنانکه گویى، آنان در فریبکارى بر خدا و رسول و مؤمنان غالب شدهاند ولی خداوند عذابی را که در آخرت برایشان در نظر دارد از آنان مخفی میکند.[8]
امام صادق(ع) از قول رسول خدا(ص) در مورد نجات در فردای قیامت نقل میکند: «راه نجات این است که با خدا مخادعه نکنید». امام در توضیح این سخن فرمودند: «مخادعه با خدا این است که انسان دستورات خدا را انجام میدهد، اما برای غیر خدا و خدا نیز ایمانش را از او میگیرد».[9]
[1]. «مىخواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند در حالى که جز خودشان را فریب نمىدهند (اما) نمىفهمند»، بقره، 9.
[2]. شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص 41، دار البلاغة للطباعة و النشر، بیروت، چاپ اول، 1412 ق.
[3]. فیض کاشانى، ملا محسن، تفسیر الصافى، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 1، ص 95، الصدر، تهران، چاپ دوم، 1415 ق.
[4]. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 1، ص 134، ناصر خسرو، تهران، 1372 ش.
[5]. ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 8، ص 63، دار صادر، بیروت، 1414 ق.
[6]. طالقانى، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج 1، ص 71، شرکت سهامى انتشار، تهران، چاپ چهارم، 1362 ش.
[7]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح: فارس صاحب الجوائب، احمد، ج 8، ص 63، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
[8]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 313 - 314، اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378 ش؛ خانى، رضا، ریاضی، حشمت الله، ترجمه بیان السعادة فى مقامات العبادة، ج 1، ص 487، مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه پیامنور، تهران، چاپ اول، 1372 ش.
[9]. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، محقق، مصحح، مؤسسة آل البیت(ع)، ج 1، ص 69، مؤسسة آل البیت(ع) ، قم، چاپ اول، 1409 ق.